به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو؛ اردیبهشت علاوه بر حساسیت فصلی و حسوحالهای عاشقانه، یک چیز دیگر را هم در وجود انسان زنده میکند و آن، تمایل به مطالعه و شوقِ خریدن کتاب است. اواسط اردیبهشت ماه، بهشت کتابخوانهای حرفهای در مصلای تهران برپا میشود تا باز هم شاهد کیسههای پر از کتابی باشیم که راهیِ خانهها و کتابخانهها خواهند بود .
به بهانه برگزاری نمایشگاه کتاب، در پرونده ویژهای به بررسی وضعیت سرانه مطالعه در میان دانشجویان میپردازیم و نظرات کارشناسان درباره فرهنگ کتابخوانی را واکاوی میکنیم. در این قسمت، میزبان نظرات ابراهیم حسن بیگی نویسنده پس از انقلاب اسلامی ایران هستیم.
ابراهیم حسنبیگی که هم اکنون عضو هیئت مؤسس انجمن قلم ایران و عضو هیئت امنا و هیئت مدیره بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان است در گفتگو با خبرگزاری دانشجو، در خصوص سرانه مطالعه دانشجویان گفت: این موضوع به بحث فرهنگ کتابخوانی جامعه برمیگردد, یعنی به دوران قبل از دانشجویی افراد، اگر دانشجو قبل از دوران دانشجویی و در دوران تحصیل خود در مدرسه اهل کتاب و کتاب خوانی نباشد به طبع این وضعیت میتواند ادامه پیدا کند, مگر اینکه در دانشگاه شرایطی فراهم شود تا دانشجویان را به مطالعه کتب غیر درسی سوق دهد.
وی در ادامه گفت: این سیستم نه در مدارس اجرا میشود و نه در دانشگاهها و اگر کسی با فضای کتابخانه و لذت کتابخوانی آشنا نباشد, زمانی که در این فضا وارد شود و لذت کتابخوانی را تجربه کند بسیار خوب است. قطعا این حس را نه دانشگاه میدهد و نه آموزش و پرورش، اما زمانی که افراد و خانوادهها اهل مطالعه نیستند و از طرفی دانشگاههای ما با ورود دانشجو به این فضا هیچ گونه انگیزه و برنامهای در این راستا ایجاد نمیکند. در این حالت ما چه انتظاری میتوانیم از دانشجو داشته باشیم؟
این نویسنده با اشاره به اینکه در این موضوع دانشجویان را مقصر نمیداند گفت: دانشگاه و پیش از دانشگاه وزارت آموزش و پرورش را تاحدی مقصر میدانم، این هم صلاح نیست که بگوییم که تنها دانشگاه مقصر است و میبایست طرحهای تشویقی برای کتابخوانی دانشجویان ایجاد میکرده و نکرده، برای دانشگاه سخت است این که جوانی ۲۹ ساله را از جامعه تحویل بگیرد که تکلیف مهم دانشگاهی و تخصصی را برعهده دارد و در آن حالت باید بتواند جوانی که دور از کتاب و بوده را به مطالعه علاقهمند کند. این سیستم به صورت زنجیروار به هم پیوسته است اگر آموزش و پرورش و قبل از آن هم پیش دبستانیها در این حوزه خوب عمل کنند و در کنار اینها خانوادههای ما با فواید کتابخوانی آشنا شوند, دیگر برای مقاطع بالاتر معضلی به نام کاهش فرهنگ کتابخوانی را نخواهیم داشت.
حسن بیگی در خصوص عملکرد دولت در ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی گفت: نقش دولتهای ما در ترویج این فرهنگ ایجاد انگیزه میکند و میتواند این فرهنگ را گسترش دهد. فرهنگ کتابخوانی از بعد از انقلاب ایجاد انگیزه و عشق نشده است. باید با مردمی که اهل مطالعه نیستند، چه کاری انجام داد نظر من این است که ۸۰ درصد دولت در این مورد مقصر است.
وی در ارتباط با راهکاری برای تشویق و ترویج فرهنگ کتابخوانی بیان کرد: من در سالهای متوالی به خصوص در ایام کتاب و کتابخوانی مصاحبههای مختلفی در این زمینه داشتهام. سیستمهایی که در این مورد درگیر هستند و میتوانند در جامعه ایجاد انگیزه کنند، وزارت ارشاد است. این وزارتخانه متولی این امر است و موضوع کتابخوانی باید توسط این نهاد مورد حمایت قرار گیرد. همچنین نقش مهم صداو سیما را نبایست نادیده گرفت. صداو سیما میتواند با برنامه سازیهای مختلف اقشار مختلف جامعه را متوجه اهمیت کتابخوانی کند .
حسنبیگی با اشاره به نقش موثر آموزش و پرورش در ترویج فرهنگ کتابخوانی افزود: مورد دیگر آموزش و پرورش است. از زمانی که فرزندان ما وارد مدارس میشوند و شروع به خواندن و نوشتن میکنند با همه نوع خواندن و نوشتن آشنا میشوند. به جز کتاب و کتابخوانی در حوزههای غیر درسی، آموزش و پرورش در این مورد فرصتی به فرزندان ما نمیدهد، زیرا زمانی که در مدرسه حضور دارند در حال مطالعه کتب درسی هستند و زمانی هم که به خانه بازمیگردند نیز نوبت پدر و مادر است که باید با فرزندان خود به نوعی درسها را دوره کنند.
وی ادامه داد: تا زمانی که سیستم آموزش و پرورش ما تنها به مساله آموزش بپردازد و مساله پرورش را نادیده بگیرد این معضل باقی خواهند ماند، اما اگر این زمینه فراهم شود، کار نهادهای دانشگاهی نیز به طبع آن سختتر خواهد شد، زیرا دانشجو با آگاهی بیشتر از قبل وارد دانشگاه شده و نسبت به قبل زمان آزادتری دارد و میتواند با استفاده از کتابهایی که به مطالعهی آن پرداخته از اساتید خود مطالبه کند در این صورت نهاد دانشگاهها میتواند از مدل یک محیط ساکت و غیرپویا به نهاد فعال تری تبدیل شوند.
حسن بیگی در خصوص ضعف در محتوای کتابها و در قشر نویسندگان گفت : بعضی از آنها نویسندگان خوبی هستند و بعضی هم ضعیف هستند، ولی آن چیزی که به نویسندگان جهت میدهد مخاطبان هستند و نویسنده مثل یک سخنرانی است که برای یک جمعیت سخنرانی میکند و زمانی که تعداد اندکی پای صحبت این سخنران نشسته باشند طبیعتا فرد هم انگیزه سخنرانی ندارد. همانطور که میگویند: مستمع سخنران را به وجد آورد، نویسنده هم میداند کتابی را که میخواهد بنویسد مردم استقبالی ندارند و از نویسنده چیزی نمیخواهند و این گونه برداشت میشود که نویسنده برای دل خود داستان مینویسد و لذا رشد ادبیات نیز تقلیل مییابد.
وی ادامه داد: در ادبیات داستانی بزرگسالان بیشتر با این مشکلات مواجه هستیم تا در ادبیات کودکان و نوجوانان، زیرا اغلب خانوادهها به کودک و نوجوان خود اهمیت لازم را میدهند و برای مشوق فرزندان خود هستند، اما در بزرگسالان به این شکل نیست و مخاطب روز به روز کمتر میشود
.
این نویسنده از تاثیرات نمایشگاه کتاب در ترویج این فرهنگ گفت: نمایشگاههای کتاب در ترویج این فرهنگ تاثیر داشته و میبایست این تاثیرات قویتر شود و شاهد حضور پررنگ مردم در نمایشگاه کتاب باشیم. خاصیت نمایشگاه کتاب این است که مردمی که شاید حداقل سالی یکبار به نمایشگاه کتاب آمده و کتاب مورد علاقه خود را تهیه میکنند. گاهی اوقات فکر میکنیم اگر علاقه مندی به کتاب در جامعه زیاد شود این نمایشگاهها میبایست سالی یکبار برپا شود. اما این علاقه مندیها در حد همین سالی یکبار است.
وی در خصوص حمایت دولت از قشر نویسنده گفت: دولت از نویسندگان حمایت نمیکند. البته دولت زمانی از نویسندگان حمایت غیر مستقیم داشت, برای مثال کاغذ دولتی با ارز پایین وارد کرده و در اختیار ناشران قرار میداد تا کتاب با قیمت مناسب چاپ و عرضه شود. یکی از معضلاتی که وجود دارد بخش کاغذ و نشر است که هرروز تعداد آمار تیراژ کتابها پایین میآید.
وی ادامه داد: وزارت ارشاد در سیاستهای خود بسیار این موضوع را پیگیری میکند، اما اختیاری ندارد، زیرا این وزارتخانه وارد کننده کاغذ نیست، وزارت بازرگانی است که در این حوزه نقش مهمی دارد و باید نیازهایی را که وزارت ارشاد درخواست میکند را به سرانجام برساند که متاسفانه این کار انجام نشده است. نوسانات قیمت ارز نیز مشکل دیگر است. به جز وزارت بازرگانی که بر اساس سیاستهای اتخاذ شده از سوی وزارت ارشاد بودجه ای را اعلام میکند, بودجهی دیگری برای چاپ کتاب به ارشاد تعلق نمیگیرد، و دولت با توجه به آمار تقاضایی که وزارت ارشاد برای نیاز کاغذ دارد ارز دولتی ۴۲۰۰ تومنی را تخصیص نمیدهد. در صورتی که کاغذ یکی از کالاهای ضروری محسوب میشود و به دلیل اینکه ارز ۱۴ هزار تومانی صرف نمیکند بحث واردات آزاد کاغذ مطرح میشود و بحران نشر به وجود میآید. نباید همیشه انتظار داشت که جوان و دانشجو کتاب بخواند. مخاطب اصلی ما نویسندگان دولت است، دولت و دولتمردان که متولی بحث فرهنگی کشور میباشند، زمانی که در حوزه فرهنگ کار خود را درست انجام ندهند این معضلات در حوزه کتابخوانی، نشر و چاپ بوجود میآید و پایدار نیز خواهند ماند.