گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، لیلا زمانی؛ لشکر جوانان مؤمن و انقلابی باید وارد میدان مطالبه دائم و هوشیارانه آرمانها و کمک به تحقق اهداف انقلاب شود. جمله ای که خواندید، بخشی از سخنان رهبر معظم انقلاب در دیدار با دانشجویان است. این یعنی روحیه نیروی انقلابی باید با مطالبه گری گره بخورد. اما هوشیارانه و دقیق.
الحق و الانصاف، در بسیاری از موارد که سکوت و به انزوا کشیدن به نفع دشمن داخلی و خارجی بوده، مطالبه گری نیروی انقلابی ورق را برگردانده و سد راه اهداف پلید آنان شده است. اما گاها دیده شده این مطالبه گری از مسیر اصلی خارج میشود و آنچه اتفاق میفتد دیگر معنای مطالبه سالم و هدفمند ندارد و وجهه تخریب به خود میگیرد. خواه از سمت مخالفان بیان شود، خواه از حلقوم انقلابی خارج شود.
در مواردی دیده ایم که فرد یا سازمانی تخریب رسانه ای میشود که باید مورد حمایت قرار گیرد و در مواردی هم دیده ایم که باید مطالبه گری صریح و روشن صورت گیرد اما بی دلیل و منطق حمایت میشود.
البته از نظر من هیچکدام از این دو نافی دیگری نیست. هردو باید در شرایط خاص خودش و بنا به ضرورت صورت بگیرد. گاهی لازم است از کوچکترین اقدام مثبتی حمایت شود؛ چه برسد به موارد بزرگتر. اما حمایت شونده و شرایطش و دلایل و بستر حمایت هم مهم است. نباید طوری باشد که اولا برای خود حمایت شونده احساس غرور و کبر به وجود بیاورد و دوما اینکه طوری جلوه نکند که انگار ما قرار است بی چون و چرا فقط حامی باشیم و طرفداری کنیم.
مطالبه گری هم نباید زمین گذاشته شود. اصلا به نظرم روحیه مطالبه گری بخشی از شاخصه های یک فرد انقلابی است. اما خیلی باید مراقب بود. باید روش مطالبه و مقتضیات را در نظر گرفت. مطالبه گری این نیست که جار بزنیم آهای فلانی تو غلط کردی فلان کار را انجام دادی که صدایمان تا لسآنجلس برسد. نباید فرصت ماهی گرفتن از آب گل آلود را برای دشمن فراهم کرد اما این به آن معنی نیست که ترس از سوء استفاده ی دشمن باعث سکوت ما شود.
بلکه هر مطالبه و درخواستی راهی دارد و باید از مسیر صحیحش پیگیری شود. این مسئله شاید بر روی کاغذ و در گفتار بسیار ساده و بدیهی جلوه کند اما در میدان عمل، شرایط واژگونه است و تشخیص حق از باطل گاها بسیار دشوار میشود و بصیرت انقلابی نیاز دارد.
طوری نشود که فردا مثلا bbc بگوید این همان فرد یا نهاد مجلس انقلابیست که میگفتند قرار است همه چیز را درست کند. حالا خودش تو زرد از آب درآمده. بعد نسخه بپیچد برای مردم که دیگر اعتماد نکنید. به انقلابی و مستقل و اصلاح طلب و اصول گرا و فلان و بهمان اعتماد نکنید و رأی ندهید چون فایده ای ندارد. آخرشم هم برسند به تغییر حکومت. کلا همان منطقِ همه بدند و ما خوبیم. البته شتر در خواب بیند پنبه دانه.
قبول دارم دشمن در هر شرایطی حرف برای گفتن دارد. دهان ضدانقلاب را نمیشود بست؛ گل که میشود گرفت. فحوای کلام، بصیرت انقلابی و شناخت شرایط است. بصیرتی که راه را برای ویراژ دادن فورد آمریکایی و رولز رویس بریتانیایی ببندد. جانب انصاف را هم باید رعایت کنیم و اگر اقدام مفیدی شد حمایت کنیم و پوشش رسانه ای دهیم. نه اینکه صرفا نقد کننده باشیم و مطالبه گر. این حمایت اگر به جا باشد و با منطق، نتایج بسیار خوبی در پی خواهد داشت. از تشویق شدن حمایت شونده به اقدام مثبت گرفته تا تزریق امید به جان مردم و ناامیدی به ضدانقلاب.
گاها اتفاق میافتد جوی در کشور ایجاد میشود که در ظاهر قصد کمک به تحقق آرمانهای انقلاب را دارد اما در واقع چنین نیست و هدف، یا کوبیدن فرد و نهاد انقلابی است یا ساختن یک سپر برای منافق داخلی تا خرابکاری هایش جلوه نکند. دومی را در این سالهای اخیر زیاد دیده ایم. منحرف کردن اذهان عمومی، مسئله ای نیست که بشود به راحتی کتمانش کرد. پس مراقب باشید سوار بر موجی نشوید که بادش از سمت دشمن وزیدن گرفته.
لیلا زمانی - دانشجوی حقوق و دبیر واحد خواهران تشکل جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه حکیم سبزواری
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.