گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، پرونده مذاکره با آمریکا هیچ گاه در نزد جمهوری اسلامی ایران بسته نبوده؛ اما نوع مواجهه آمریکاییها و بدعهدیهای آنها در انجام تعهداتشان به ویژه در پرونده هستهای کشورمان موجب شده تا هر گونه اعتماد به این کشور در نزد مردم و دلسوزان انقلاب رنگ ببازد.
یقینا باید یکی از عوامل موثر در روی کار آمدن دولت سیزدهم را در ناکامی دولت روحانی در حوزه سیاست خارجی و به ویژه دراجرای توافق هستهای موسوم به برجام بدانیم. این دولت از همان ابتدا به جای تکیه بر توان داخل و توسعه روابط با همسایگان و کشورهای شرق در جهت باز کردن گرههای اقتصادی کشور تمام تخم مرغهای خود را در سبد مذاکره و جلب اعتماد آمریکاییها گذاشت؛ اما در نهایت نه تنها آمریکاییها و متحدان اروپایی اش هیچ آوردهای برای ما نداشتند؛ بلکه دولت به دلیل اعتماد افراط گونه به غربیها سرمایه اجتماعی خود را نیز از دست داد تا جایی که جریان منتقد سیاستهای دولت توانست اکثر کرسیهای مجلس و کرسی ریاست جمهوری را از آن خود کند.
با روی کار آمدن دولت سیزدهم همواره مطالبه و خواست عمومی این بوده که این دولت در راستای تامین منافع کشور به مذاکرات هستهای قدم بگذارد و غربیها را ملزم به انجام تعهدات خود کند. اما با این وجود اخیرا شاهد بودیم که وزیر امور خارجه کشورمان بی آنکه آمریکاییها گام موثری برای بازگشت به برجام برداشته باشند طی اظهاراتی اعلام کرد: اگر نیاز به مذاکره مستقیم با آمریکا باشد آن را نادیده نخواهیم گرفت و همین مسئلهای بود که به دستمایه نگرانی جریانات دلسوز نظام تبدیل شد.
با این اوصاف «خبرگزاری دانشجو»، به منظور بررسی رویکرد دولت سیزدهم در حوزه سیاست خارجی و همچنین باید و نبایدهای مذاکره مستقیم با آمریکا با سید سعید نجیبی، عضو اسبق شورای مرکزی جنبش عدالتخواه دانشجویی، توحید تقی زاده، دبیر کل سابق اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان و پویا حشمتی، عضو شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی کشور به گفتگو پرداخته که در ادامه مشروح این گفتگو را میخوانید.
دانشجو: ارزیابی شما از دیپلماسی و نوع مواجهه دولت سیزدهم با دور جدید مذاکرات چیست و آینده این مذاکرات را چگونه پیش بینی میکنید؟
نجیبی: رویکردی که دولت سیزدهم به مذاکرات دارد کاملاً خلاف دولت قبل است. بهگونهای که در دولت سیزدهم خنثیسازی تحریمها محور قرارگرفته و اقتصاد کشور به مذاکرات گرهزده نشده است. درعینحال دولت سیزدهم با مذاکره هم مخالف نبوده است و توانسته است تا حدودی این مذاکرات را به ریل اصلی خود که رفع کامل تحریمها است، برگرداند. بهنحویکه در همان ابتدا در کنار مذاکرهکنندگان جدید جمهوری اسلامی، یک تیم متخصص در بخش اقتصادی و تحریم قرار گرفت و همچنین مبنای مذاکرات نیز تغییر یافت و مذاکرهکنندگان جدید با ارائه متن پیشنهادی تفصیلی در بخش تحریمها یک ابتکار عمل به خرج دادند. پیشبینی دقیقی از مذاکرات در حال حاضر نمیتوان داشت، اما آنچه مشخص است، این است که نگاه دولت آیتالله رئیسی به تحریمها، خنثیسازی آن است و همین عامل باعث میشود که این پیام به کشورهای ۴+۱ صادر شود که جمهوری اسلامی هستی خود را به مذاکرات گره نزده است و در صورت شکست مذاکرات هم سناریو جایگزین دارد. بااینحال راهبرد جدیدی که تیم مذاکرهکننده در پیشگرفته، امیدواری برای رفع واقعی و پایدار تحریمها و رسیدن به یک توافق خوب را تقویت میکند.
تقی زاده: از وقتی که دولت سیزدهم روی کار آمده شاهد وقوع اتفاقات مثبت در حوزه سیاست خارجی کشور بوده ایم؛ به گونهای که مواجهه و سیاستگذاری دولت در سیاست خارجی به صورت متوازن بوده یعنی از یک سو در راستای تقویت مبادلات تجاری با کشورهای همسایه که یک ظرفیت عظیم و برگ برنده دولت محسوب میشوند تلاش شده و از سوی دیگر نگاه متفاوت این دولت به دنیا است که پیوستن به پیمان شانگهای، قرارداد ۲۵ ساله با چین و قرارداد در شرف نگارش با روسیه از ثمرات این نوع نگاه به شمار میروند. معتقدم سیاست گذاریهای دولت در سیاست خارجی میتواند با ترسیم آیندهای روشن در ریل گذاری بی اثرکردن تحریمها موثر واقع شود.
به نظر بنده دولت سیزدهم در عرصه دیپلماسی با دست پر در حال مذاکره با کشورهای طرف مذاکره موسوم به ۱+۴ است؛ و این در حالی است که بسیاری از تحلیلگران و سیاستمدران آمریکایی به شکست سیاستهای فشار حداکثری علیه کشورمان اذعان کرده اند و این شکست نیز ناشی از نوع نگاه دولت سیزدهم به مسائل سیاست خارجی و دیگری ایستادگی و تحمل مردم در مقابل فشارهای اقتصادی است. با این اوصاف روزهای آتی با توجه به شاخصها و ملاکهای اقتصادی اعم از کاهش تورم، افزایش ارزآوری و افزایش ظرفیت فروش نفت به میزان فروش پیش از وضع تحریمها نویدبخش روزهای خوبی برای کشور خواهد بود.
آمریکا به چند دلیل مجبور است که با ایران مذاکره کند و با ما به توافق برسد. نخست اینکه آمریکاییها با اعمال تمام فشارها دیگر برگ برندهای در مقابل کشورمان ندارند و این بدان معناست که ابزار فشار حداکثری از دست آنها گرفته شده و هم اکنون در مذاکرات دست برتر با ایران است. همچنین با توجه به اخبارمثبتی که از وین شنیده میشود همه طرفهای مذاکره به این جمع بندی رسیده اند که احتمالا توافق به دلیل همیت تیم مذاکره کننده ایران و پیش نویسهای ارائه شده از سوی این تیم در بدو مذاکرات نهایی شود؛ از این رو طرف غربی ناچار به مذاکره و رسیدن به توافق است.
تفاوتی که در این دور از مذاکرات نسبت به مذاکرات دورهای قبلی وجود دارد این است که امروز تیم مذاکره کننده کشورمان با عزت و سربلندی در حال انجام مذاکره است. با این وجود امیدواریم که نتایج این مذاکرهها برای کشورمان مثبت باشد؛ به هر روی در صورت توافق ما نمیتوانیم نافی برخی از گشایشهای بانکی و بازگشت ارز به کشور شویم؛ ولی اگر شرایط باز هم به گونهای رقم بخورد که مذاکره به نتیجه نرسد با توجه به سیاستهایی که دولت سیزدهم در پیش گرفته از جمله بهبود مبادلات با کشورهای خارجی طی روزها و ماههای آتی شاهد اتفاقات مثبتی در کشور خواهیم بود.
حشمتی: دولت سیزدهم توانسته با راحلهایی مانند عضویت در شانگهای و توسعه روابط با چین و روسیه بحث دیپلماسی را پیش ببرد بی آنکه تمام تخم مرغها را در سبد آمریکا و غرب بگذارد و این اقدام قابل تقدیری است.
تحلیل گران سیاسی معتقدند مذاکرات وین در مراحل آخر خود قرار دارد و نتیجه مذاکرات در همین ایام مشخص خواهد شد. با این توضیح نکتهای که باید به آن اشاره کنم این است که با توجه به سوابق آمریکا در بدعهدی اگر این کشور بتواند به برجام بازگردد باز هم بهانههای دیگری غیر از مسئله هستهای برای اعمال فشار بر کشورمان در اختیار دارد و این بار مسائلی مانند برد موشکها و مسائل حقوق بشری را پیش میکشد. پس اگر ما بخواهیم به زیاده خواهیهای آمریکا و غرب تن بدهیم و به آنها باج بدهیم در نهایت پوستهای از اسلام برایمان خواهد ماند و چه بسا کشور نیز تکه تکه شود.
معتقدم اگر رژیم طاغوت نیز باز هم به حکومت بازگردد مراودات اقتصادی کشورمان با اروپا و آمریکا بیشتر از ۵ درصد افزایش نخواهد یافت؛ با این وجود بنده اصلا به مذاکرات وین خوشبین نیستم و مطمئنم که اگر مسائل ما با آمریکا در این مذاکرات حل شود باز هم بهانههای جدید برای تحریم کشورمان به وجود خواهند آورد.
مذاکرات وین نمیتواند مشکلات اقتصادی ما را حل کند. مشکلات اقتصادی ما زمانی حل میشوند که به توان داخلی و مردم کشورمان متکی باشیم و به تقویت تولید ملی بپردازیم چرا که این جهش تولید موجب گشایش اقتصادی و رفع مشکلات اقتصادی ما میشود. به هر روی ما تا زمانی که قوی نشویم و بر راهبرد مقاومت تاکید نکنیم دیپلماسی نمیتواند در رفع مشکلات کشورمان موثر باشد.
تلاش دیپلماتهای ایران در مذاکرات وین باید بر سر رفع تحریمهای ظالمانه باشد؛ چرا که تعلیق یا متوقف شدن تحریمها نمیتواند مشکلات مردم را رفع کنند؛ البته باید به این نکته هم توجه داشت که نباید مشکلات مردم را به مذاکرات گره زد؛ از این رو باید در مسیر خنثی سازی تحریمها گام برداشت.
نکته دیگر اینکه مطالبه رهبر معظم انقلاب از مذاکرات وین بازگشت آمریکا به برجام نیست؛ پس این موضوع نباید به عنوان یک اصل در مذاکرات در اولویت قرار بگیرد؛ چرا که آمریکاییها به تعهدات خود در برجام عمل نکرده اند و با وقاحت مفاد قطعنامه ۲۲۳۱ را نقض کرده اند؛ پس اگر قصد بازگشت به برجام را دارند باید تمامی تحریمها را لغو کنند.
جریان انقلابی خود را مقید به اجرای نظرات رهبر معظم لتقلاب میداند نه جریان و افراد و گروههایی که به اسم انقلاب و انقلابی گری امروز از مذاکره مستقیم با آمریکاییها سخن به میان میآورند. بارها رهبر انقلاب درباره «ممنوعیت مذاکره مستقیم با آمریکا» به ایراد سخنرانی پرداخته اند، ولی برخیها به راحتی دچار فراموشی شده اند و از احتمال مذاکره مستقیم حرف میزنند و این جای تامل دارد. معتقدم مذاکره با آمریکا تا زمانی که این کشور منش استکباری خود را دارد معنایی ندارد.
دانشجو: علل پافشاری آمریکا برای انجام مذاکره مستقیم با ایران را چه میدانید و آنها با چه اهدافی طرح این پیشنهاد را دنبال میکنند؟
نجیبی: مذاکره مستقیم با آمریکای بدعهد که غیرقانونی از برجام خارجشده، بهنوعی بازسازی چهره بینالمللی مخدوش این کشور است. آمریکا در حال حاضر عضوی از برجام نیست و هدفش از طرح مذاکره مستقیم این است که بدون هزینه به برجام بازگردد و بتواند از مزایا و اهرمهای فشار آن مانند فعالسازی مکانیزم ماشه استفاده کند. ضمن اینکه از این طریق چهره بدعهد خود را نیز بازیابی میکند. در حال حاضر مذاکره مستقیم، نوعی امتیاز برای آمریکا محسوب میشود و چاره حل مشکل نیست و این مذاکره از موضع ضعف هم خواهد بود؛ بنابراین آمریکا باید برای خارج شدن غیرقانونی خود از برجام مجموعهای از امتیازات را به ایران بدهد، بهنحویکه بازگشت این کشور به برجام مجانی نباشد. از طرفی ایران در مذاکرات دست برتر را دارد، چراکه آمریکا تمام توان خود را در تحریم ملت ایران بکار بسته، اما نتوانسته است که به هدف خود برسد. همچنین آمریکا نیازمند توافق است و توافق برای رئیسجمهور آمریکا، میتواند دستاورد بزرگی برای دولت این کشور باشد. زیرا با افزایش قیمت نفت، قیمت حاملهای انرژی در آمریکا نیز افزایشیافته که یکی از دلایل افزایش تورم در آمریکا است. توافق با ایران به نحوی میتواند قیمت نفت را متعادل کند و از این طریق وضعیت اقتصادی آمریکا در این حوزه را نیز بهبود بخشد.
تقی زاده: امروز شکست فشار حداکثری، از هم پاشیدن هیمینه پوشالی آمریکا در سیاست خارجی به دلیل به وجود آوردن داعش و از بین رفتن آن با جانفشانی رزمندگان جبهه مقاومت و خروج خفت بار از افغانستان، تلاش چینیها برای تبدیل شدن به قدرت اقتصادی جهان و وعدههای انتخاباتی بایدن موجب شده تا آمریکاییها مجبور به مذاکره با ایران شوند. با این اوصاف مذاکره مستقیم بهترین شیوهای است که آمریکا ییها میتوانند از این طریق تیم مذاکره کننده کشورمان را تحت فشار قرار دهند و از آنها امتیاز بگیرند؛ البته یکی دیگر از اهداف آمریکاییها برای انجام مذاکره مستقیم این است که در صورت شکست مذاکرات با استفاده از پروپاگاندای رسانهای تلاش کنند که طرف ایرانی را به عنوان مقصر عدم توافق جلوه دهند و این در حالی است که در قالب مذاکره غیرمستقیم تمام کشورهای طرف مذاکره مواضع کشورمان و آمریکا را به طور کامل و دقیق میدانند؛ از این رو در صورتی که توافقی صورت نگیرد این کشورها نمیتوانند ایران را به عنوان مقصر و آمریکا را در موضع قدرت و موجه جلوه بدهند.
مذاکره مستقیم این تصور را ایجاد میکند که علی رغم خروج غیرقانونی آمریکا از برجام ایران به انجام مذاکره مستقیم با آمریکا راضی شده و این تصوری است که جمهوری اسلامی را در حالت ضعف قرار میدهد و دست برتر را آمریکاییها پیدا خواهند کرد. به هر روی تا به امروز ایران زیر بار مذاکره مستقیم با آمریکا نرفته و امیدواریم این اتفاق هم تا آخر مذاکرات نیفتد، چون با این روند ما هم میتوانیم امتیازات بیشتری از آمریکا بگیریم و هم بیشتر در مسیر احقاق حقوق مردم کشورمان گام برداریم.
حشمتی: آمریکاییها مدعی بودند که فشار حداکثری را بر کشورمان تحمیل کرده اند، اما امروز به صراحت میگویند که فشار حداکثری شکست فاحشی خورده و این فشاره نه تنها نتوانسته ایران را به عقب بازگرداند؛ بلکه موجب پیشرفت آن شده اند. با این وجود امروز آمریکاییها مذاکرات را اهرم فشاری برای جلوگیری از این پیشرفت و نفوذ میدانند؛ از این رو تلاش میکنند که با تزویر جلوی پیشرفت ملت ایران را بگیرند؛ پس بازگشت امریکا به برجام با مذاکره مستقیم هیچ سودی برای ما نخواهد داشت.
نکتهای که نباید از آن غافل شویم این است که با توجه به اهتمام رئیس جمهور آمریکا برای حفظ تحریمهای کشورمان ترامپ و بایدن هیچ فرقی با هم ندارند و به تعبیری سگ زرد برادر شغال است.
هدف ترامپ از پیشبرد سیاست فشار حداکثری این بود که انقلاب اسلامی ۴۰ سالگی خود را نبیند. با این وجود امروز آمریکا در هر کجا نتواند که با اعمال زور و تحریم به اهداف خود دست پیدا کند با تزویر و نفوذ با ملتها روبرو خواهد شد؛ از این رو ما باید نسبت به این موضوع آمریکا آگاه باشیم و از تزویر و نفوذ آمریکا غافل نشویم. به هر روی معتقد ما امروز نیازمند مذاکره مستقیم با آمریکا نیستیم؛ بلکه این آمریکایی هستند که نیازمند مذاکره مستقیم با ما هستند.
دانشجو: با توجه به سابقه بدعهدهای آمریکاییها برای عمل به تعهدات خود در رابطه با مسائل مختلف آیا مذاکره مستقیم با این کشور میتواند گره گشا باشد پیشنهادتان چیست؟
تقی زاده: مذاکرهای که میتواند گره گشا باشد مدل مذاکرات غیر مستقیم است که هم اکنون نیز در حال انجام است به گونهای که کشورمان مواضع خود را در این مذاکرات به صورت غیرمستقیم و شفاف اعلام میکند و البته خواستهای ما نیز بنابر اعلام تیم مذاکره کننده به صورت مکتوب در اختیار آمریکاییها قرار میگیرد. معتقدم در مذاکرات غیرمستقیم ایران دست بالا را دارد و قطعا این روند نیز باید استمرار پیدا کند تا در نهایت شاهد تصمیمات درستی در این رابطه باشیم.
در این سه چهار ماهی که از زمان شروع مجدد مذاکرات گذشته عدهای همواره سعی کرده اند که با بزرگ کردن تاثیر برجام، کشورمان را به انجام توافق با هر شکل و مضمونی سوق بدهند و این همان مدل مذاکراهای است که در دولت سابق شاهد آن بودیم و به نظرم این مدل مذاکره نیز نقطه ضعف ما بوده است. چرا که با این شیوه از مذاکرات استنباطی که غربیها پیدا کرده بودند این بود که ما مجبور به مذاکره هستیم و این در حالی است که امروز با توجه به آمارهایی که از سوی دولت سیزدهم در رابطه با بی اثر کردن تحریم منتشر شده این موضوع نوید بخش این است که دولت کشور را معطل نتایج مذاکرات وین و تاثیرپذیری از بلوک غرب نگذاشته و به تعبیری تمام تخم مرغهای خود را در سبد آمریکا و غرب قرار نداده و اگر غیر از این هم باشد مرتکب یک اشتباه بزرگ و استراتژیک میشویم چرا که این اشتباه موجب میشود تا ما یک سری امتیازاتی را بدهیم که منجر به ضایع شدن حق و حقوق مان خواهد شد. به هر روی نکتهای که دیپلماتها باید در مسئله هستهای مدنظر قرار بدهند این است که غنی سازی در سطوح پایین برای استفاده در بخشهای مختلف همچون انرژی، سلامت و کشاورزی نیاز مبرم کشور است. با این وجود تاکید بر چنین حقی باید در اولویت آنها قرار بگیرد.
حشمتی: بدون شک ما نباید تمام توان خود را در مذاکرات صرف کنیم. معتقدم راهبرد اصلی ما راهبرد مقاومت است و از طرفی آنچه که میتواند در حل مشکلات کشور موثر واقع شود جهش تولید است و اگر این اتفاق بیفتد آن وقت آمریکا بیشتر در مقابل ملت ایران سر خم خواهد کرد.
آمریکا بدعهد است و بدعهد باقی خواهد ماند. پس تا زمانی که این منش استکباری در این کشور وجود دارد غیر قابل اعتماد خواهد بود. بدون شک آمریکا در پی این است که کشورها را به مستعمره و بله قربان گوی خود تعریف کند. با این اوصاف تا زمانی که ما خود را یک کشور مستقل در سایر زمینههای اقتصادی، دفاعی و نظامی و ملت امام حسین میدانیم هیچ وقت زیر بار ذلت زیاده خواهیهای آمریکا نمیرویم. پس بهتر است که به جای راهبرد مذاکره ما در پی ساختن یک ایران قوی باشیم. در مجموع معتقدم اگر راهبرد ما مقاومت باشد آن موقع میتوانیم در مذاکرات هم پیروز باشیم.
دانشجو: با توجه به روشنگریها و مطالبه گریهای جنبش دانشجویی در جریان مذاکرات هستهای و مسائل مرتبط با برجام در دور جدید مذاکرات چه رسالتی را میتوان برای این جنبش متصور شد؟
نجیبی: جنبش دانشجویی باید همانند گذشته همانند یک دیدبان بر روند مذاکرات هسته نظارت داشته باشد و هرکجا که مذاکرات و توافقها خلاف آرمانهای انقلاب جلو برود، به نحو شایسته از این آرمانها و اصول دفاع کند. ضمن اینکه رسالت جنبش دانشجویی در حال حاضر تبیین وضع کشور برای دانشجویان و مردم و شناساندن ظرفیتها است. مردم باید بدانند که کشور در این سالهای سخت و تحریم چه پیشرفتهایی داشته و دوباره میتواند با اصلاح برخی ساختارها و رویهها بیشازپیش موفق شوند. جنبش دانشجویی این مسئله را باید تبیین کند که باوجود رفع تحریمها و بدون اصلاح برخی رویهها کشور وضعیت کشور اصلاح نمیشود و هر دو این موضوع باید توأمان باشد.
تقی زاده: رسالتی که بر دوش جنبش دانشجویی قرار دارد این است که در رابطه با فضای کنونی کشور و تاثیرات مسائلی که دولت در خصوص گشایشها در حوزه تراز تجاری و رونق صادرات به کشورهای همسایه اعلام کرده به روشنگری بپردازد تا دوباره با فشاری که در داخل و خارج به تیم مذاکره کننده و دولت برای به نتیجه رسیدن مذاکرات وارد میشود ما تا مذاکرات به نتیجه برسد ما دوباره مجبور نشویم که از بخشی از حق و حقوق خود بگذریم.
همچنین جنبش دانشجویی نباید به راحتی از بدعهدیهای آمریکا در توافق هستهای موسوم به برجام بگذرد؛ چرا که برجام یک توافق نامه بین المللی بوده از این رو وقتی که آمریکا یکجانبه از آن خارج میشود این بدعهدیها باید بازگو شوند. مضاف بر این جنبش دانشجویی باید با جهاد تبیین و روشن کردن فضا اجازه ندهد تا عدهای در داخل با زیر پا گذاشتن عزت کشور به بزک کردن چهره آمریکا بپردازند.
اقدام دیگری که جنبش دانشجویی میتواند انجام دهد این است که به تبیین شکست فشار حداکثری آمریکا و همپیمانانش بپردازند تا دنیا به عظمت مردم کشورمان در دفاع از آرمانهای انقلاب اسلامی پی ببرند و متوجه شوند که هیمنه پوشالی آمریکا چگونه در هم شکسته است.
حشمتی: رسالتی که امروز بر دوش جنبش دانشجویی قرار گرفته این است که با تبیین شکست فشار حداکثری آمریکا اجازه ندهد که راهبرد مقاومت جای سازش را بگیرد؛ چرا تنها راه پیروزی ملت ما مقاومت خواهد بود و اگر مقاومت به راهبرد اصلی ما تبدیل شود اتفاقا مذاکره نیز ابزار کارآمدی خواهد بود.