گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»؛ آیت الله سید کرامت الله ملک حسینی، نماینده ولی فقیه در استان کهگیلویه و بویراحمد و نماینده مردم این استان در مجلس خبرگان رهبری سحرگاه جمعه 12 آبان در آستانه عید ولایت مولایش امیر المومنین علی(ع) به ملکوت اعلی پیوست.
بیشک درگذشت فقها و مجتهدان نامی همچون آن مجاهد بصیر که از نامداران مبارزه با استبداد و استعمار بود، ضایعهای است جبرانناپذیر.
زندگینامه حضرت آیت الله ملک حسینی:
دوران کودکی:
وی سوم سال 1303 در خانواده ای متدین و اهل علم متولد شد. پدر معظم له آیت الله سید صدرالدین ملک حسینی و والده ایشان سیده فاطمه بودند. اجداد ایشان مرحوم آیت الله بزرگ سید حبیب الله فرزند سید صدرالدین محمد فرزند میر سید علی شیر فرزند میر شمس الدین محمد فرزند میر محمد یوسف فرزند میر سید محمد باقر فرزند میر سید ملک حسین بودند که از علماء و سادات مورد احترام و اعتبار منطقه محسوب می شدند.
مرحوم میر سید ملک حسین هم عصر شاه طهماسب صفوی و میر سید محمد باقر در زمان شاه عباس کبیر (صفوی) بودند و شاه عباس طی نامه ای به والی منطقه مقرب الحضره آغاجاری مأموریت جمع آوری خراج و مالیات منطقه را داد و والی را موظف کرد که خراج را بعد از جمع آوری تحویل مرحوم میر سید محمد باقر دهد تا صرف بقاع متبرکه منطقه و مازاد مالیات برای مدرسه مادر شاه به اصفهان ارسال کند.
نسب معظم له مشهور به سادات شاه قاسمی بوسیله عبدالله یا عبیدالله اعرج به حسین اصغر فرزند امام همام زین العابدین (علیه السلام) می رسد.
محل تولد معظم له در روستای گوشه شاه قاسم که بقعه مبارکه امامزاده قاسم (علیه السلام) در آن واقع است، می باشد.
وی در سن 4 یا 5 سالگی به سبب لشکر کشی رضاخان به فرماندهی امیر لشکر شیبانی برای سرکوب عشایر بویراحمد و تسلط بر منطقه، به تصمیم پدرشان با خانواده به روستایی در منطقه چرکس عزیمت کردند تا از صدمات جنگ و قوای رضاخان در امان باشند و حدود 2 سال در روستای چرکس اقامت داشتند.
طی 2 سال اقامت در چرکس در مکاتب ملا باقر و ملا کربلایی جواد، نصاب صبیان و کتب حافظ و گلستان سعدی را فرا گرفت.
امیر لشکر شیبانی پس از شکست از عشایر بویراحمد توسط رضاخان به فرانسه تبعید شد و سال بعد با خیانت برخی اهالی منطقه نیروی دولتی بر منطقه مسلط شد و اهالی را مجبور به سکونت در تل خسرو کرد که والد ماجد معظم له نیز مثل دیگر اهالی در تل خسرو ساکن شد و تل خسرو مقر حکومت نظامی کهگیلویه و بهبهان شد.
تقوا و دینداری خانوادگی اجداد معظم له در منطقه با احترام و اعتقاد مردم همراه بوده و نقش مهمی در تبلیغ و گسترش دین و اعتقادات صحیح در منطقه داشت و باور مردم به این خاندان باعث کینه توزی و حسادت برخی خوانین و قدرتمندان واقع می شد.
معظم له در این باره فرمودند که باور و خلوص باطنی مردم را در مظاهری از آن ارادت ها و عقیده ها را در قسمتی از عمر طولانی پدرم که قریب 90 سال بود به خوبی احساس و مشاهده نمودم.
دوران تحصیل:
معظم له پس از استقرار در تل خسرو در دبستان پنج کلاسه تازه تأسیس مشغول تحصیل شد و پس از اتمام کلاس پنجم در سال 1315 برای ادامه تحصیل به شیراز رفتند و پس از موفقیت در امتحان نهایی با رتبه شاگرد ممتاز وارد کلاس اول متوسطه شدند.
در سال 1319 بر اساس عشق و علاقه علوم دینی را خدمت پدر بزرگوارشان و برخی را خدمت عموی گرامیشان که در ادبیات عرب توانمند و خبره بودند، فرا گرفتند.
یک سال بعد در سال 1320 وارد مدرسه علمیه منصوریه شدند که پدر و عمو و جد بزرگوار معظم له نیز در این مدرسه علوم دینی را فرا گرفته بودند.
وی از سال 1325 به قم عزیمت کرد و قریب به 16 سال را در محضر استوانه های فقاهت و اساتید مبارز از جمله آیت الله العظمی بروجردی، مرحوم آیت الله آقا سید محمد تقی خوانساری، مرحوم آیت الله حجت کوهکمری و مرحوم آیت الله سید داماد یزدی گذراند و حدود 9 سال در حوزه تدریس امام خمینی(ره) از مسجد محمدیه تا مسجد سلماسی، مشغول به تحصیل شد و تقریرات درس او را به رشته تحریر در آورد که بدین جهت مورد عنایت و توجه خاص حضرت امام (ره ) قرار می گرفت.
در سال 1340 به درجه اجتهاد نائل و در اواخر عمر با برکت آیت الله العظمی بروجردی به صلاحدید ایشان به شیراز عزیمت کرد و در مدرسه خان (امام قلی خان) به تدریس طلاب علوم دین پرداخت.
از سال 41 پس از خروش و قیام خمینی کبیر (ره ) و به تأسی از استاد خود به صف انقلابیون پیوست.
وی که یکی از مضروبان حادثه حمله رژیم طاغوت به مدرسه فیضیه قم بود، به موجب بخش به دست آمده از اسناد ساواک، ارگان امنیتی انتظامی سابق به زعم آنها از جمله خطرناکترین شاگردان امام و از افراطی ترین روحانیون تحت مراقبت بود.
تعقیب مداوم و لحظه به لحظه در مسافرت ها و بازدیده،ا بخصوص هنگام ورود به عرصه ایلات و عشایر، تعرض های مکرر به مدارس و بیت ایشان، متواری بودن 7ماهه، احضار و بازداشت و بازجویی های سخت گیرانه، تعطیل کردن مدرسه علمیه و حوزه تدریس توسط رژیم، همگی نمونه ای از سوابق مبارزاتی اوست.
در چند ماهه آخر حیات رژیم، در تجمعی که به دعوت ایشان و با حضور گسترده مردم در مسجد حبیب شیراز صورت گرفت، حین سخنرانی تند و انقلابی سخنران مراسم، با یورش وحشیانه عمال رژیم از زمین و هوا که منجر به شهادت و مجروح شدن چندین نفر شد به زندان عادل آباد منتقل شد که پس از بروز واکنش شدید و اعلان جنگ عشایر بویراحمد به رژیم و اعتراضات آنها از زندان آزاد شد.
پس از آزادی برای تسریع در روند شکل گیری مبارزات مردم غیور استان به یاسوج آمد و به هدایت و پیگیری تظاهرات پرداخت.
برای تحلیلگران تاریخ انقلاب این نکته حقیقتی انکارناپذیر است که حضور غیرتمندانه وی موجب اتصال عشایر جنوب به بدنه انقلاب و یکی از عوامل ناکامی رژیم ستم شاهی بود.
به لحاظ سوابق مبارزاتی و علمی و اعتماد کامل حضرت امام به ایشان حدود 20 روز قبل از پیروزی انقلاب حضرت امام از پاریس طی نامه ای وی را مامور حفظ امنیت منطقه و گرفتن بهانه از اشخاص ماجراجو کرد.
حدود شش ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی حضرت امام طی حکمی وی را موظف به تشکیل دادگاه و اجرای حکم شرع و ایجاد آرامش و امنیت به هر نحو که صلاح بداند و جلوگیری از اختلاف و تفرقه و ارشاد مردم و خنثی کرد توطئه های دشمنان اسلام نمود.
آیت الله ملک حسینی از آن هنگام تاکنون به عنوان نماینده امام و سپس نماینده مقام معظم رهبری در استان و نماینده مردم کهگیلویه و بویراحمد در مجلس خبرگان رهبری، با حضور و همراهی مردم در صحنه های انقلاب با تأسیس حوزه های علمیه و پیگیری مشکلات و انعکاس به مسئولین و تلاش در حفظ وحدت و امنیت و رفع معارضات و اختلافات محلی و تأکید بر حفظ ارزش ها و شعائر اسلامی و پیگیری و تلاش در حریم امکان برای رفع تبعیض و محرومیت و تغییر چهره استان در جهت توسعه، گامهای استواری برداشته است.
پیکر آن فقید سعید روز گذشته بر دستان مردم شیراز، سومین حرم اهل بیت (ع) از مدرسه خان تا شاهچراغ و امروز نیز بر دستان مردم یاسوج تشییع شد.
در مراسم تشییع و خاکسپاری وی در یاسوج مردم استان های کهگیلویه و بویراحمد، فارس، بوشهر و خوزستان و جمعی از مسئولان کشوری و لشکری، مدیران استانی، علما و فضلای حوزه های علمیه قم، تهران، شیراز و اهواز حضور داشتند.