به گزارش خبرنگار «خبرگزاری دانشجو» از بندرعباس، مسعود یاسایی، استاد مدیریت بازرگانی روز گذشته در کرسی آزاداندیشی اساتید «رابطه ایران و آمریکا» که به میزبانی کانون اندیشه و بیان دانشگاه هرمزگان در سالن فرهنگ این دانشگاه برگزار شد، به عنوان استاد موافق رابطه با آمریکا تصریح کرد: وظیفه دانشجو این است که نظریاتی که در جامعه است را به سطح کرسی های آزاد اندیشی بیاورد و خالص و چکش کاری کند و به جامعه بنماید و در مرحله بعد وظایف مسئولان پیگیری آنهاست. و هدف ما در این کرسی ها نیل به این اهداف است.
وی با اشاره به پیشینه رابطه با امریکا بیان داشت: این روابط از دو سه قرن پیش آغاز شده است. آمریکا در دورانی هنوز وارد سیاسیت های امپریالیستی نشده بود و در ایران تا ملی شدن صنعت نفت از وجهه خوبی برخوردار بود؛ لذا آن چیزی که وجهه آمریکا را در ایران لکه دار کرد نقش آمریکا در کودتای سال 32 و عملکرد این کشور در سال 59 بویژه دخالت هایش در انقلاب بود.
این عضو هیئت علمی دانشگاه هرمزگان افزود: اولین علاقه این کشور برای برقراری ارتباط در دوره ریگان و بعد از بسته شدن قرارداد الجزایربود؛ ولی به علت شرایطی که در ایران برقرار بود یعنی جنگ ایران و عراق جناح هایی از ایران مخالف این ارتباط بودند بویژه جناح هایی که نقش عمده ای در جنگ ایران و عراق داشتند و این رابطه برقرار نشد.
یاسایی ادامه داد: البته از طریق ریگان گام های بلندی برداشته شد و نمونه آن فرستادن نماینده خود با اسلحه های فراوان با وساطت اسرائیل، که اسرائیل در آن زمان مخالف پیروزی عراق بود چون منجر به پیروزی اتحادیه عرب می شد و در نهایت جریان مک فارلین منجر به قرارداد بسیار دراز مدتی بین ایران و آمریکا شد و آمریکا اسلحه زیادی به ایران داد و ایران در عوض پول آن را به کنترا ها داد که مخالفین حکومت نیکاروگوئه وقت بودند.
وی افزود: این اولین اظهار تمایل آمریکا برای رابطه با ایران بود؛ ولی جناح هایی از داخل ایران که این موضوع را علیه خود می دانستند شروع به افشاگری در ظاهر و غوغا سالاری به گونه ای که چند روز مک فارلین در هتل تهران منتظر بود ولی هیچ یک از مقامات ایران به ملاقات او نمی رفتند، شد و در نهایت به استحضار امام رسید و امام (ره) نیز هاشمی را مامور کردند و ملاقاتی صورت گرفت و امتیازات زیادی نیز گرفته شد و این اولین مرحله بود.
این عضو هیئت علمی دانشگاه هرمزگان در ادامه به تمایل برای برقراری رابطه با ایران در دوران کلینتون نیز گفت: این دوران با اولین دوره ریاست جمهوری خاتمی مصادف بود، خاتمی وقتی در سازمان ملل سخنرانی معروف خود را راجع به گفت وگوی تمدن ها اظهار کرد در این سخنرانی گله ای هم از آمریکا کرد و گفت جناح هایی هستند که مخالف این گفت وگو و آشتی بین تمدن ها هستند که یکی ازآنها صهیونیست ها می باشند که مخالف رابطه ایران و آمریکا هستند و دیگری خود آمریکا که بعضی اوقات به این شرایط دامن می زند و نمونه آن کمکی که به رادیو آزادی و نیروهای مخالف جمهوری اسلامی و غیره می کند.
یاسایی بیان کرد: ما می بینیم کلینتون بسیاری از امور را به نفع ایران تغییر می دهد برای مثال بسیاری از تحریم های علیه شرکت های چینی روسی و مالزیایی برای سرمایه گذاری در نفت پارس جنوبی بود و این منجر به کلید خوردن عسلویه شد و ما پارس جنوبی را از آن دوران داریم یعنی اگر آن حرکت انجام نشده بود به هیچ وجه ما تاکنون بهره برداری از پارس جنوبی را به این اندازه نداشتیم و می دانید که بهره برداری از پارس جنوبی بعد از 7 یا 8 سال پس از آغاز بهره برداری قطر از آن بود و هنوز هم به سطح قطر نرسیدیم که این بحث زیادی را می طلبد.
وی افزود: بعد از این رابطه می بینیم خاتمی با CNN مصاحبه ای را انجام می دهد و در این مصاحبه سیاست های مسالمت آمیز و آشتی جویانه خود را مطرح می کند و ما می بینیم کلینتون در این زمان 20 دقیقه در راهرو سازمان ملل می ایستد (بعد از اینکه هیئت آمریکایی سخنرانی خاتمی را تمام و کمال گوش داد و هیچ کس هم از جای خود بلند نشد نه مثل الان که موقع سخنرانی مسئولان جلسات خالی شوند و در آن زمان یکی از صحنه های افتخارات ایران بود) تا با خاتمی مناظره کند؛ ولی محافظان خاتمی که از جای دیگری دستور می گرفتند، اینقدر خاتمی را در دستشویی نگه داشتند که کلینتون خسته شد و رفت.
این عضو هیئت علمی دانشگاه هرمزگان بیان داشت: با این حال ما شاهد این هستیم که سپاه پاسداران همزمان با حضور خاتمی در آمریکا یکی از موشک های خود را آزمایش می کند که منجر به از بین رفتن تمام زحماتی که در آن دوران کشیده شده بود می شود. الان منافع ایران و منافع آمریکا به نقطه ای رسیده است که مذاکره و ارتباط را حتمی ساخته است.
فرخی، رئیس دانشکده علوم انسانی به عنوان مخالف رابطه با آمریکا نیز بحث خود را با علت یابی قطع رابطه ایران و آمریکا شروع کرد و گفت: علت قطع رابطه ایران و آمریکا بسیار مهم است چون موضوع جلسه چرایی رابطه با آمریکاست؛ لذا می دانید که دانشجویان سال 59 لانه جاسوسی را اشغال کردند و اعضای آن را به گروگان گرفتند و من الان قصد پرداختن به آن را از جنبه حقوقی ندارم؛ ولی از نظر سیاسی بعدا ثابت شد آمریکا از فاصله انقلاب تا تسخیر سفارت اقدامات توطئه آمیزی انجام داده بود طبق مدارکی که بعدا کتاب های متعددی از آن چاپ شد.
وی افزود: براندازی از نظر حقوق بین الملل اصلا مجاز نیست حتی حکومت هایی که از انقلاب هم به وجود نیامده باشد؛ ولی آمریکا این اقدام را انجام داد و خوشبختانه با تسخیر سفارت بسیاری از حقایق پنهان روشن شد؛ البته با این حرکت رابطه از جانب ایران قطع شد و پس از آن تا مدتی سفارت ما در واشنگتن برقرار بود و خود ایران تصمیم گرفت اعضای سفارت را برگرداند.
فرخی تصریح کرد: این اقدامات با اشغال سفارت خاتمه پیدا کرد که از آن جمله می توان به کودتای نوژه (که به طرز معجزه آسایی کشف شد ) و حمله طبس اشاره کرد که همگی مخالف حقوق بین الملل است صرف نظر از اینکه طرفین چه کشورهایی باشند؛ البته ایران اقدامی در رابطه با شکایت از آمریکا نکرد که علت آن این است که دولت در آن زمان در دست بنی صدر بود و زمانی که آمریکا در خصوص تسخیر سفارت خود در ایران از ایران شکایت کرد و از دیوان بین المللی دادگستری توانست حکم هم بگیرد، می توانست در یک ادعای متقابل حمله نظامی به طبس را مطرح کند و قطب زاده، وزیر امور خارجه وقت و بنی صدر از طرح ادعای متقابل خودداری کردند؛ بنابراین ما یک طرفه محکوم شدیم.
رئیس دانشکده علوم انسانی ادامه داد: ماجرای مک فارلین هم نشانه تمایل آمریکا با ایران نیست، بلکه شاید یک اقدام زیرکانه در ادامه سیاست های قبلی بوده است، ولی ما فقط در یک دوران کلینتون در آمریکا نرمش می بینیم و من هم این را رد نمی کنم، ولی این نرمش ها ادامه پیدا نکرده و من با دلایل ثابت می کنم و آن نرمش ها برای تامین منافع خودش بوده است، نه برای بازسازی روابط تخریب شده.
فرخی گفت: در ایران دولت اصلاحات روی کار بود و در آمریکا هم دولت میانه رو؛ پس مانع تشکیل روابط چه بود، در ایران که هم مجلس و هم دولت متعلق به اصلاح طلبان بود، این نشان می دهد که اینها تاکتیک هایی بوده و استراتژی نبوده است و برای همین من فکر می کنم جای سوال دارد که چرا این روابط بازسازی نشد، به نظر من بزرگترین مانع تراش در مسائل هسته ای آمریکاست.
وی افزود: اگر آمریکا حسن نیت دارد، چرا در فاصله بین مذاکرات هسته ای که معمولا چند ماهی طول می کشد و مخصوصا در آستانه مذاکرات بعدی چرا تحریم ها را تشدید یا تمدید می کند و این نشان می دهد که آمریکا تمایل به حل مسئله هسته ای ندارد.
آمریکا در موضع باج خواهی است
این استاد حقوق بیان کرد: وقتی آمریکا مایل به حل مسئل هسته ای نیست ما از کجا مطمئن شویم آن سه اصلی که رهبر انقلاب فرمودند: یعنی عزت، حکمت و مصلحت تامین شود. اتفاقا ایران در سیاست خارجی جزمی عمل نمی کند، ما فقط عزت داریم یعنی سر تعظیم فرود نمی آوریم، رابطه باشد ولی تحقیرآمیز نباشد، دوم اینکه حکمت باشد یعنی با تدبیر این روابط تنظیم شود.
فرخی ادامه داد: مصلحت به این معناست که حتی اگر ما اصولی داریم باید در برخی مواقع آن را تعدیل کنیم؛ وگرنه چه لزومی به اضافه کردن مصلحت است؛ بنابراین از جانب ما آمادگی وجود دارد؛ ولی در شرایط فعلی نمی تواند عادلانه باشد؛ زیرا آمریکا در موضع اعتدال نیست، بلکه در موضع باج خواهی است.
وی افزود: اینجا لازم است یک سابقه ای را خدمت شما عرض کنم از زمانی که مسئله هسته ای در مجامع بین المللی مطرح شد یعنی سال 81 چه اتفاقی افتاد؟ ایران قبول کرد پروتکل الحاقی را بپذیرد، یک معاهده NPT داریم یا معاهده منع گسترش سلاح های هسته ای که ایران در این معاهده عضو شده است از 1974 تا به امروز. یک معاهده پادمان وجود دارد و معاهده پادمان راجع به بازرسی از مراکز هسته ای است؛ ولی
این بازرسی به صورت دوره ای و منظم با کسب اجازه از دولت میزبان انجام می گیرد و ما عضو آن هم هستیم.
این استاد حقوق تصریح کرد: یک پروتکل الحاقی هم وجود دارد که آن پروتکل الحاقی بازرسی های سرزده را اجازه می دهد یعنی حداکثر 24 ساعت قبل یا حتی دو ساعت قبل، ولی ایران آن را نپذیرفته است؛ اما در یک دوره آن را پذیرفت و اجرا کرد ولی نتیجه چه شد من آن را عرض خواهم کرد.
یاسایی استاد موافق در بخش دیگری از این مذاکره گفت: اول اینکه چرا ایران از ماجرای طبس شکایت نکرد. ما می دانیم نظام ما در آن زمان نظام پارلمانی بود؛ یعنی قدرت در دست نخست وزیر بود که نخست وزیر رجایی بود. دوم در زمان کلینتون چرا روابط برقرار نشد؟ در دوران اصلاحات ما هر 16 ساعت یک بحران داشتیم. آیا اختیار شروع مذاکره در دست خاتمی یا مجلس بوده است؟ و سوم چرا فی ما بین مذاکرات هسته ای آمریکا اجازه پیشرفت کار را نمی دهد؟ هر کشوری دنبال مدافع ملی خود است و آمریکا هم سعی در جهت منافع ملی خود دارد و ما هم در همان جهت حرکت می کنیم .
وی افزود: من آمریکا را تطهیر نمی کنم. منطق من این است حتی خصومت با آمریکا با ایجاد روابط دیپلماتیک با آمریکا معارض نیست و اینکه در شرایط کنونی آیا اگر روابط با آمریکا را داشته باشیم، آیا روابط ما بیشتر تحقق پیدا می کند یا در سایه نبود ارتباط و مذاکره است.
این استاد مدیریت بازرگانی دانشگاه هرمزگان اظهار داشت: در پنج سال گذشته ما دو دوره مذاکره داشتیم، یکی بر سر مسائل عراق و رئیس هیئت وقت را سفیر ما در عراق تشکیل داد و رئیس هیئت آمریکا سفیر آمریکا در عراق و هیئتی که همراه آنها بود، مذاکراتی که بین دو هیئت انجام شد منجر به روی کار آمدن دولت اسلامی و شیعه در عراق شد و ثبات نسبی در عراق ناشی ار آن مذاکرات است. قبل از آن مذاکرات هر 48 ساعت حداقل یک بمب انفجاری کنار جاده ای در عراق منفجر شده است،حالا اینکه ردیابی کردند به ما رسیدند یا به دیگران به آن کاری نداریم .
یاسایی ادامه داد: ما به دنبال منافع خودمان هستیم و آمریکا هم همینطور و ما توانستیم آمریکا را پای میز مذاکره بکشانیم و امتیازی بدهیم و امتیازی بگیریم تا در عراق بتواند دولتی برقرار شود که ما هم در آن ذی نفع باشیم، ان شائ الله هم در آینده در مورد سوریه هم اتفاق بیفتد.
وی گفت: دومین رابطه در مورد افغانستان است، حاصل مذاکره این بود که نیروهای آمریکایی زمینه را ایجاد کردند، نیروهای سپاه پاسداران طالبان را در بخش شمال افغانستان سرکوب کردند و برگشتند تا بخش هایی از شمال افغانستان که در دست طالبان بود و طالبان می رفت دوباره بر کل افغانستان مسلط شود، جدا شود، آیا افغانستان بدون طالبان در جهت منافع ماست یا افغانستان با طالبان که مجددا قضیه سلطان محمود افغانی دوباره تکرار شود و آمدن دوباره او به اصفهان.
خواهان نوکری آمریکا نیستم
این استاد مدیریت بازرگانی دانشگاه هرمزگان در ادامه سخنان خود بیان کرد: من توطئه آمریکا را نفی نمی کنم اصلا کارش همین است، من هم خواهان نوکری آمریکا نیستم، بلکه خواهان تحقق منافع ملی هستم ارتباط ایران و امریکا دارای مخالفین جدی است، اولین مخالفینش صهیونیست ها هستند .لابی آی پک ، لابی عرب ها، لابی اسلحه از مخالفین ارتباط در کنگره آمریکا هستند.
یاسایی افزود: در سطح منطقه ای سردمدارش عرب های جنوب خلیج فارس هستند، پادشاه عربستان در سال 86 رسما از رئیس جمهور آمریکا در خواست می کند تاسیسات هسته ای را بمباران کند که آمریکا نپذیرفت و سومین مخالفان ترکیه و پاکستان، امارات و بقیه کشورهایی که نباید نام ببریم، هستند؛ بنابراین امروزه بعضی از امکاناتی که از غرب خریداری می کنیم بالای 170 درصد برای ما تمام می شود فقط برای نداشتن رابطه با آمریکا .
وی گفت: برون رفت از مسائل فعلی مملکت ما که می رود اصل نظام ما را تهدید کند، اولین اصل در سیاست حفظ قدرت است و من فکر می کنم ارزشی بالاتر از حفظ نظام جمهوری نیست و به زعم برخی 1400 سال و به زعم برخی 200 یا 300 سال انسان های زیادی در این راه جان دادند تا حکومت اسلامی پا گرفته است.
این استاد مدیریت بازرگانی دانشگاه هرمزگان اظهار کرد: این نظام اسلامی می رود تا در اثر بد سلیقگی هایی نابود شود، نه تنها خودمان را نابود می کنیم، بلکه تعداد زیادی را زیر آب می کشیم نمونه آن در سوریه، حمایت های بی دریغ از حافظ اسد باعث شده طالبان درسوریه قدرت بگیرند.
یاسایی ادامه داد: منافع مشترک ایران و آمریکا، هم آمریکا منافعش در قبال طالبان با مشکل مواجه می شود و هم ایران و اگر اسد سقوط کند مطمئن باشید طالبان قوم علوی را در یک شب در عراق قتل عام می کنند، همانطور که قبل از آن پدرش یک شبه 10 هزار نفر را کشت و اگر نظام سوریه سقوط کند بدون اینکه بتوانیم با آمریکا بر سر آینده سوریه چانه زنی کنیم و منافع ملی مان را حداقل در آینده سوریه تضمین کنیم مطمئن باشید قوم علوی ها در سوریه از بین خواهد رفت. آیا این منافع ماست؛ لذا من بحثم روی الان است، الان مذاکره می تواند کارکردهایی داشته باشد که بدون مذاکره نمی توانیم آن منافع را برای خودمان تحصیل کنیم.
این مناظره که با استقبال کم نظیر دانشجویان مواجه شد، مسئولان برگزار کننده را مجبور به بستن درب سالن 300 نفری فرهنگ دانشگاه هرمزگان کرد و بقیه دانشجویان مجبور شدند فقط صوت مراسم را از بلند گوهای بیرون سالن گوش کنند.