گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو»، به نقل از نشریه صبح قریب، دانشگاه اراک: انقلاب اسلامی در فضایی تولد یافت که کمونیسم عقب نشینیهای گام به گام از مواضع خود را تجربه کرد_سیاستهای گورباچف شاید اخرین عقب نشینی بود که تا حدودی نقش دولت را به دست بازار میسپرد_در پی آن شوروی فروپاشی را تجربه کرد_فوکویاما از پایان تاریخ سخن گفت تا لیبرالیسم همیشه نوید بخش زندگی مطلوب جهان فرا روی بشر باشد.
این چنین بود که انقلاب اسلامی با هدف گرانقدر اداره جهان بر مبنای دینی قدم به میدان گذاشت و حضرت امام خمینی نیز از صدور جهانیش سخن راند در حالیکه کمونیستها از اساس منکر خدا شده بودند و کاپیتالیستها هم خدا را بازنشسته خوانده بودند. پس از آن کم کم به همت رسانههای مجازی و مکتوب و غیره، خون در رگهای حیات هر عقیدهای (حتی کمونیستهای فاسد و مفسد) میدود و جسم «ازادی بیان» جان میگیرد و ندا سر میدهد که آزادم هرچه میخواهم بگویم ولو به ضد اسلام باشد_ازادم هر چه میخواهم بنویسم ولو به ضد منافع مملکت باشد.
آنگاه به خود میاید و میبیند شده است دایهٔ اسلام پذیری با تفسیر مارکسیست و قرائت لیبرالی! آری دیگر او درگیر چالشها شده است و اینجاست که فرهنگ اسلامی پای به این میدان بلبشو میگذارد و آن را ملزم به رعایت اخلاق و احترام به ارزشهای دینی دعوت میکند و گوشزد میسازد که دانشگاه مرکز تهذیب و تعلیم و بومی سازی علوم بر اساس فرهنگ اسلامیست نه اینکه جنابانی بیایند و بجای بسط تخصص در خدمت کشور_خود متخصص شوند! وبر کرسی نقد بنشینند و با جسارت تام و البته بهره گیری از انحراف اذهان با تردستی و مغالطههای فلسفی که به مثابه چشم بندی علمیست به تاراج ببرند ارزشهای دینی و اسلامی را.
فرهنگ اسلامی آمد تا بگوید دنباله «کاغذ باد شدن» بیپروازیست چرا که نخ آن به دست غربی هاییست که از ما یا سکوتی مرداب گونه میخواهند یا تلاطمی گرداب وار، و مابقی آن نیز در پی هوای شیفتگی بدون عقبه فکری _شیفتگی محض به لوکسیات و زندگی اشرافی و بستنی مک دونالد. شیفتگی محض آقازادههایی که شدهاند جنبش منورالفکری که تا امروز فاقد بدنه اجتماعی بوده و اساس شکل گیریاش فریب خوردگی و خام اندیشی بوده و حالا توفیق اجباری نصیب این جریان فکری شده که به مثابه دکان داران و فریبکاران علم و دین _بجای ازادی به دام هتاکی و مسئولیت گریزی اسیر شوند و اندیشههای غرب را تحت سیطره دیدگاه منصوب به لیبرالیسم بسط دهند و گویی از خاطر مبارک بردهاند ریشه دار سازی عقاید مکتب خودیشان در اذهان عمومی بیش از انارشی و هرج و مرج، استدلالات منطقی میطلبد.
پس تهیست از نفع ترویج ِ بدون تبیین. به نام «ازادی بیان» با پتک تعصب غربی ادعای دیالوگ میکنند و اعمال مونولوگ! فرهنگ اسلامی باز تذکر میدهد که مصالح جامعه در گروی امیال جنابانتان نیست و هیچ کجای دنیا هم چنین چیزی وجود ندارد که همه عقاید به یک میزان مجوز ترویج داشته باشند حتی در آن امریکایی که مدعی ازادی مطلق است، حزب کمونیسم مجوز فعالیت ندارد چرا که درست نقطه مقابل نظام سرمایه داری حاکم بر امریکاست_کالجهای اسلامی در اروپا ممنوع خوانده شدند و اجازه تبلیغ ندارند. در انگلستان نیز مجوز فعالیت به احزاب اسلامی داده نشده چرا که معتقدند با مبانی حکومتی آنان در تضاد جدیست.
کاش مهندسین فرهنگ نما! میدانستند شکست تفکر غرب باوری در گروی جلوگیری از فرو افتادن در دام حرفهای برف انبارست_انتقاد (نه انتقام!) حق مسلم همه است اما با جدا انگاشتن ازادی تفکر از ازادی عقیده. چیزی انتقاد نام میگیرد که در چهارچوب قانون مطالبه گر حقوق برخاسته از عدالت علی (ع) باشد ولو انتقاد به اسلام البته در چهارچوبهای مذکور باشد چرا که اسلام و ارزشهای اسلامی ِ در مسیر حق را چه باکست از انتقاد _اصلا «تفکر اسلام ناب محمدی به مثابه اهن است که هر چه ضربات انتقادیش شدیدتر باشد نابتر میگردد.
شما میتوانید جهت بازدید و دریافت نشریات دانشجویی به سایت پاتوق آزاداندیشی نشریات دانشجویی مراجعه کنید.