گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو» - یادداشت دانشجویی* عبور از خاطرات انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری و ماجراهای انصراف ها و عدم انصراف ها، فضای امروز حاکم بر جریان های سیاسی را روشن تر از گذشته می گرداند.
آرایش نیروهای سیاسی اصلاح طلب برای انتخابات مجلس از دو ماه قبل تا کنون حکایت از یک طرح ریزی طولانی مدت برای انتخابات مجلس دارد، اما آنچه بیشتر از همه جلب نظر می کند جنگ قدرت درون خانه و محافل سیاسی اصلاحات است. جریان حزب اعتماد و تیم عارف به دلیل مواضعی که از گذشته تا کنون در بدنه اصلاحات داشته اند از مطلوبیت کمتری برای جلب اعتماد کلیت بدنه برخوردار هستند. که اتفاق همین مواضع باعث شکاف و انشقاق میانشان شد و در نهایت منجر به تاسیس حزب اعتماد ملی گشت. اقتدارطلبی روسای این جریان و نقش های پدرخواندگی عده ای از سران اصلاحات باعث نارضایتی هایی در قشر میانی اصلاحات شده است و این نارضایتی با مرور زمان هرچه بیشتر باعث شکاف های سیاسی خواهد شد و نتیجه اش را باید در صف بندی های انتخاباتی به نظاره نشست.
اما چندی پیش عطریانفر از استراتژی انتخاباتی اصلاحات رونمایی کرد: «با اکثریت اصولگرا حتماً لاریجانی را ترجیح میدهیم؛ چراکه خروجی نقد قابل اعتماد لاریجانی احتمالاً برای ما مناسبتر از موقعیت نسیه و غیرنقد عارف است که نمیدانیم چه اتفاقی خواهد افتاد.»
گمانه زنی ها حاکی از آن است که روسای اصلاحات برای فتح مجلس آینده باز هم قرار است به موقعیت تیم لاریجانی توجه بیشتری نشان بدهند تا تیم های خودشان و اصطلاحا تئوری رحم اجاره ای را که در انتخابات ریاست جمهوری رو نمایی شد را اینبار باشدت بیشتری دنبال کنند. رحم اجاره ای به عبارت واضح تر یعنی، ارتباط گیری با یک جریان سیاسی غیر خودی اما نزدیک، برای تولد دوباره در قالب و شکلی دیگر که همان ماهیت محتوایی گذشته را دارد.
عده ای از همین اصلاح طلبان دولت یازدهم را رحم اجاره ای خواندند که می خواهند در آن به باز تولید خود بپردازند و در این میان باید از همه ظرفیت های دولت برای افزایش سطح ورود مجدد خود به عرصه سیاسی بهره می گرفتند، حالا اما پس امتحان این مدل در انتخابات ریاست جمهوری مجددا همین مدل را به دلیل موفق بودنش قرار است در انتخابات مجلس مورد استفاده قرار دهند. اینبار قرار است از یک جریان اصولگرای معتدل برای باز تولید مشروعیت خود و همچنین کسب پایگاه اجتماعی استفاده کند.
اگر این استراتژی با شدت کنونی پیگیری گردد باید مجددا منتظر حذف جریان سیاسی عارف از صحنه انتخابات باشیم روندی که هر روز طبقه مدیریتی اصلاحات در کشور را متصلب تر از گذشته خواهد کرد و این امر مورد ایجاد شکاف های متعدد سیاسی در میان این جریان خواهد شد. عده ای معتقدند لایه رهبری در اصلاحات باید از حالت دو قطبی کنونی که در هاشمی رفسنجانی و خاتمی خلاصه می گردد خارج شود و تبدیل گردد به مثلث خاتمی، رفسنجانی و عارف، اما گمانه زنی ها حاکی از آن است که تصلب در لایه رهبری از جانب دوقطبی فوق الذکر باعث گردیده است تا این جریان پذیرای جریان سومی در میان خود نباشد و با محدود کردن قدرت تصمیم گیری در میان یک قشر نخبگانی خاص به مدیریت تحولات میدانی اصلاحات بپردازد.
ناظران سیاسی معتقدند با توجه به رفتار شناسی رهبران اصلاحات باید در آینده نیز منتظر حذف جریان تیم عارف به نفع اصولگرایان معتدلی چون لاریجانی باشیم.
محمد علی کول- فعال دانشجویی دانشگاه سیستان و بلوچستان
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.