گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو»، یادداشت دانشجویی*؛ رهبر معظم انقلاب نسبت به تلاش امريكا براي نفوذ فرهنگي در كشورمان با استفاده از نتايج مذاكرات هستهاي هشدار داده بودند. در چند روز اخير برخي از رسانهها با آب و تاب فراوان از احتمال حضور «مك دونالد» در ايران خبر دادند، شركتي كه به يكي از نمادهاي زندگي امريكايي تبديل شده است.
در پی باز شدن رستورانهای زنجیره ای kfc در یکی از خیابان های غرب تهران بازخوانی این بیانات حضرت آقا تایید نفوذ دشمن را ۱۰۰% کرد:
«سیل تبلیغات غربی و فرهنگ غربی و نمادهای غربی - سمبلهای لباس و «مکدونالد» و از این چیزهایی که در واقع جزو سمبلهای امریکایی است - در شوروی راه پیدا کرد. این که من میگویم، تفکّر یک طلبه گوشهنشین نیست؛ در همان روزها بنده در خود مجلات امریکایی - تایم و نیوزویک - خواندم که از این که قهوهخانههای «مکدونالد» در مسکو رواج پیدا کرده، اینها بهعنوان یک خبر مهم و بهعنوان پیشاهنگ فرهنگ غربی و فرهنگ امریکایی در کشور شوروی یاد کرده بودند!»
بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران۱۳۷۹/۰۴/۱۹
گرچه انقلاب اسلامي و تحولات فرهنگي بعد از آن باعث شد تا رواج سبك زندگي غربي در ايران و پياده شدن فرهنگ امريكايي زيستن تا حد زيادي متوقف شود اما هميشه در اين سالها تمايل زيادي از سوي ابزارهاي فرهنگي غربي براي انتقال محصولات خود به داخل ايران وجود داشته است. حتي در دوران تحريم نيز كه كشورمان از دستيابي به بسياري از محصولات كارخانجات امريكايي محروم بود، توليدات فرهنگي اين كشور كه زمينهساز اصلي امريكايي شدن جوامع مختلف است، از مبادي غيررسمي چون نوارهاي كاست و ويدئو و بعدها CD و DVD گرفته تا رسميترين رسانه كشور يعني تلويزيون پخش شدهاند.
تاثیر بنگاهی چون مک دونالد در تغییر سبک زندگی یک جامعه، تنها در این چارچوب خلاصه نمی شود، بلکه امروزه مک دونالد و امثال آن فارغ از یک سیستم فعال تجاری در واقع تبدیل به نمادهای فرهنگی و سیاسی شده اند که با ورودشان به هر کشور و احتزار تابلوها و پوسترهای تبلیغاتیشان در شهرها به نوعی استیلای فرهنگ آمریکایی و غربی بر آن جامعه را تداعی می کنند.
مکدونالد که یکی از اصلیترین نمادهای سبک زندگی آمریکایی به شمار میرود دارای بیش از ۳۱ هزار شعبه و یک و نیم میلیون کارمند در سراسر دنیاست. این شرکت که به عنوان نماد کاپیتالیسم آمریکایی در جهان شناخته میشود با صرف هزینه های سنگین تبلیغاتی در صدد حفظ موقعیت خود به عنوان رتبه اول در حوزه مواد غذایی است. پس از توسعه مکدونالد در سطح جهانی، رفته رفته برخی مسائل و مشکلات اخلاقی شهرت این شرکت را تحت تأثیر قرار داد و رفته رفته به تعداد معترضان ضد مکدونالد افزود .
در این میان خبر درخواست مکدونالد برای تأسیس شعبههایش در ایران نیز منتشر شد؛ مکدونالد فرم درخواست اعطای نمایندگی در ایران را پس از پایان مذاکرات وین، در وبسایتش قرار داد. اقدامی که در داخل کشور نیز با استقبال و ذوقزدگیِ جریانهای سیاسی تندرو و عجولِ برقراری ارتباط با غرب به هر قیمت و در هر سطحی، همراه شد.
این اتفاق در شرایطی رخ می دهد که طی سال های گذشته هیچ کمپانی خارجی برای حضور در بازار ایران داوطلب نمی شد. با این حال امروز سایت رسمی کمپانی مک دونالد برای پذیرش نمایندگی در ایران اعلام آمادگی کرده است. همزمان با انتشار این خبر، هیات های آلمانی و فرانسوی نیز بزودی برای انجام مذاکراتی راهی تهران می شوند.
گاهی این بنگاههای اقتصادی آن قدر بزرگ هستند که علاوه بر تاثیرات اقتصادی، در زمینههای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی نیز تاثیر گذارند. تعامل با این گونه کمپانیها میباید هوشمندانه و با توجه به پیوستهای فرهنگی این گونه همکاریها باشد و اگر نه ما نیز به جمع کشورهایی می پیوندیم که فرآیند جهانی شدن را چشم بسته پیموده اند.
پس از به سرانجام رسیدن برجام در مذاکرات جامع وین، حالا همه منتظر تأیید این برنامه جامع در پایتختها هستند. اما شرکتهای بزرگ اروپایی و آمریکایی گویا قصد ندارند منتظر تأیید توافق باشند و از حالا برای بازار ایران دندان تیز کردهاند. آلمانیها در همان روزهای اول پیشدستی کرده و با هیئت اقتصادیشان به ریاست وزیر اقتصاد این کشور راهی تهران شدند تا سهم بیشتری از این سفره ببرند. هیئت فرانسوی هم در سطح وزیر خارجه بدسابقهشان به تهران آمدند و دیدارهای فشرده سیاسی و اقتصادی انجام دادند.
بیش از این برخی فعالان اقتصادی هشدار داده بودند که نباید اقتصاد کشور در روزهای پساتحریم را به شرکت های خارجی واگذار کرد.
اما اینکه هنوز امضای وزرای خارجه پای متن برجام خشک نشده، این «زنجیرهای کهنسال» بدنبال پذیرایی از ایرانیان با فستفود آمریکایی است، خود از منظر دیگری نیز قابل بررسی است؛ اكنون با توافق هستهاي ميان ايران و گروه ۱+۵ و زمزمه لغو تحريمهايي كه سالهاست عليه ما تحميل شده است، اين نگراني به وجود آمده است كه آيا منظور از لغو تحريمها، برداشتن تحريمهاي تكنولوژيك بوده يا قرار است فرهنگ امريكايي در قالب «مك دونالد» به ايران باز گردد؟! که چرا سهم ایرانِ تحت تحریمهای ظالمانه اقلام حیاتی از قبیل دارو و هواپیمای مسافربری، فستفود آمریکاست.
چرا آمریکاییها و شرکایشان برای ارسال قطعات هواپیماهای مسافربری به ایران پیشقدم نشدهاند؟
آیا برنامه طرفهای مذاکرهکننده ایران اشباعکردن بازار و مردم ایران از کالاهای مصرفی و برندهای معروف و پرکردن چشم جامعه از این اقلام و ایجاد «بیاشتهایی کاذب» برای مطالبه لغو تحریمهای اساسی در صنعت و بخش نظامی است؟
پاسخ این سؤالها را شاید چند ماه دیگر بهتر بتوان از لابهلای قراردادهای اقتصادی منعقد شده پیدا کرد.
فاطمه شریعتی-فعال دانشجویی
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.