گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- یادداشت دانشجویی*؛ مسئله حقوق بشر هميشه يكي از مسائل جامعه انساني بوده و هست و افراد از بدو تولد به آن احتياج پيدا مي كنند؛ اما در قرن بيست و يكم بيشتر شبيه يك ابزار سياسي شده است. وسيله اي كه به بهانه آن بتوانند موضع گيري خاص و سياست ويژه اي را عليه يك يا چند دولت اعمال كنند.
منشوري كه با نام منشور حقوق بشر در سازمان ملل شناخته مي شود؛ در روزگاري تصويب شد كه لازم الاجرا شدن آن توسط كشورهايي كه آن را تصويب كرده بودند؛ باعث جلوگيري از تجاوز و خونريزي مجدد پس از جنگ جهاني مي شد.
بسياري از بندهاي ذكر شده در منشور به دليل خواستگاه فطري آن مورد پذيرش اسلام است؛ اما از آنجايي كه علم انسان محدود است و غالبا تحت تاثير احساسات عواطف و منافع خويش قرار مي گيرد؛ توانايي قانون گذاري براي جامعه را ندارد و در نتيجه خداوند كه به تمام ويژگي هاي انسان اشراف كامل دارد، برنامه و قوانيني را در چارچوب دين توسط انبياالهي براي جامعه بشريت قرار داده است و بر همين اساس است كه در بعضي موارد حقوق بشر غربي در تقابل با اسلام قرار مي گیرد.
حقوق بشر در اصطلاح به معناي حقوق بنيادين و و پايه اي است كه هر انسان بدون در نظر گرفته شدن امتيازات فردي از جانب خداوند دريافت كرده است. حقوق بشر در اسلام حق توحيد است. اسلام آزادي و عدالت و.... را مراحلي براي دستيابي به هدف نهايي يعني همان توحيد مي داند، در حاليكه حقوق بشر غربي تنها عقل را مرجع داوري مي داند؛ در نتيجه عدالت، آزادي و مفاهيمي از اين قبيل را هدف حقوق بشر مي داند.
یكي ديگر از تقابل هاي حقوق بشر غربي با اسلام را مي توان آنجايي دانست كه نمونه حقوق بشر غربي برخاسته از تفكر اومانيسم و انسان گرايي، احترام به اديان و فرهنگ هاي بر حق در عرصه جهاني را ناديده گرفته است. در حاليكه اسلام همواره بر اصل تسامح و تساهل در برخورد با ديگر اديان الهي تاكيد داشته است.
با توجه به موارد ياد شده، بسياري از كشورهاي در حال توسعه بر اين باورند كه وضعيت حقوق بشر بدون توجه به شرايط ملي و تاريخي آنها مورد قضاوت قرار مي گيرد. چنين كشورهايي با مداخله بشر دوستانه به عنوان دستاويز مخالف اند؛ چرا كه حاكميت آنها با توجه به پيوند دادن حقوق بشر با صلح و امنيت ملي، توسط شوراي امنيت مورد تهديد قرار مي گيرد.
جهان شمولي و جهان بيني از بايسته هاي يك حقوق بشر جهاني است. اما نمونه غربي آن، كه بر ديدگاه سكولار تكيه زده است؛ نمي تواند تفاوت هاي مذهبي و ايدئولوژي در ملت ها را بشناسد و در نتيجه در تشخيص معيار حق و باطل دچار اشتباه و سردرگمي مي شود.
حقوق بشر زماني مي تواند جهان شمول باشد كه با همه جهان بيني ها و ديدگاه ها كنار بيايد و ضمن پذيرش آنها افراد با همه فرهنگ ها و جهان بيني ها را مشمول خود كند .
اما بيشترين اختلاف نظر در ميان فلاسفه غرب و شرق و انديشمندان اسلامي بر سر محتوا و محدوديت هاي آن است. در تفكر اسلامي مصلحت و منفعت جامعه بر فرد تقدم دارد، حاكميت خداپرستي در راس امور قرار مي گيرد؛ بنابراين دايره محدوديت هاي آزادي در نگرش اسلامي بيشتر است؛ در حاليكه منشور مصوب سال ۱۹۴۷ مبتني بر اومانيسم، تنها به مسائل دنيوي انسان ها با تفكر فرد گرايي توجه دارد؛ كه در اجرا نيز اين دو ديدگاه تفاوت هايي با هم پیدا می کنند.
در اسلام، مسلمانان نسبت به انجام تعهدات حساسيت ويژه اي دارند. مثلا در مسئله زكات، از آنجا كه خداوند آن را براي پاكي مال قرار داده و يك حس اعتماد به خداوند وجود دارد؛ همین حس اعتماد ضامن انجام كار در اسلام است. هم چنان كه اعتقاد به معاد و وجود ميزان براي سنجش اعمال و پاداش و جزا ضمانت اجراي كار در اسلام است. اما منشور ذكر شده غربي جهان شمولي لازم براي پذيرش توسط همه دولت ها و فرهنگ ها را ندارد در نتيجه تنها اصل رضايت دولت ها ضامن اجراي آن است. اقدام به حفظ منافع مقابل، احساس مسئوليت مقابل، ترس از اقدامات قهري توسط طرف مقابل و فشار افكار عمومي از موارد ضمانت اجرايي حقوق بشر است .
نتيجه آن كه هر چند كه منشور حقوق بشر در بسياري از مصاديق هم چون حق حيات، حق مالكيت، كرامت، برابري اجتماعي و ... با قرآن اشتراكاتي دارد؛ اما با توجه به دلايل ياد شده از جمله عدم جهان شمولي و توجه و احترام به فرهنگ هاي متفاوت، تفسير متفاوتي با قرآن دارد. هم چون مسئله آزادي عقيده كه در ماده ۱۹ اعلاميه حقوق بشر آمده است آزادي عقيده بر گرفته از دلبستگي و تعصبات است؛ در حاليكه قرآن آزادي فكر را مطرح مي كند.
* میثاق لیث صفار- فعال دانشجویی
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.