اخبار دانشگاهی را از «کانال اخبار دانشگاهی SNN.ir» دنبال کنید
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو،یادداشت دانشجویی، یکی از مسائلی که این روزها در باره جامعه بشری می توان مطرح کرد بحث «حق» است.
در نظام حقوقی اسلام رابطه سه سویه بر قرار است:
( رابطه انسان با یکدیگر چه به صورت فرد یا دولت و رابطه انسان با خدا (۱))
همچنین به جایگاه زن توجه ویژه ای شده که وظیفه دولت و نظام را در قبال کمک به نقش آفرینی زن مطرح می کند. همین نشان دهنده این است که حق در ساختار نظام اسلامی باید در بعد حقانیت و مسئولیت بیان شود.یعنی مجری باید بداند در مقابل ایفای این حق مسئولیت دارد و باید در اجرا این سه سو را در نظر گیرد.
در همین راستا مسئله حق عمومی را مطرح می کنیم.
حق عمومی حقی است که مربوط به شخصیت انسان و ناظر به روابط دولت و ملت است
حفظ حیات را در محور حق عمومی می توان گفت،که هم بر خود فرد واجب است که حیات را حفظ کند و هم دولت موظف است تا در قالب فراهم کردن بستر و اعمال کردن آزادی های مثبت این فضا را مهیا کند.
تا عنصری مثل خانواده که پایه اصلی ساخت جامعه است به سمت حفظ حیات برود وگرنه تزلزل در این هسته می تواند جامعه را به سمت سقوط بکشد.
حال بحث این است که دولت که مجری در نظام اسلامی است چه کارهایی را در جهت اِعمال حق حیات و حیات عمومی انجام داده است؟!
طبق فرموده رهبری، قوانینی چون منشور حقوق و مسئولیت زنان مسلمان و ساماندهی مد و لباس و گسترش فرهنگ حجاب و عفاف وجود دارد که تا به امروز رنگ اجرا به خود ندیده و این وظیفه قوه مجریه است که این ها را به مرجله اجرا برساند.
گویا نگاه تخصصی به این حیطه ،از اولویت های دولت یازدهم نبوده است؛زیرا تا به حال در این بخش عملکرد قابل توجهی انجام نشده.
لذا اگر سلامت خانواده را در دو بخش جسمی و روانی در نظر بگیریم در این راستا پیشنهاد هایی ارائه می دهیم:
جهت اجرایی کردن این قوانین،در دو بخش اجرایی و فکری حمایت دولت لازم است .
اول آماده کردن بستر رشد این مبانی در قالب مقاله ها و کتب مناسب و دوم حمایت مادی و معنوی در شاخه بهداشت و درمان جسمی و روانی.
برای آنکه این ها به مرحله ظهور و بروز برسد،لازم است برنامه ریزی دقیق،مدل سازی و مهندسی داشته باشیم.
در همین راستا،جدا از وظیفه صدا و سیما در فرهنگ سازی،نیاز است دولت بودجه ای به سایت ها و مراکز مرتبط بدهد و حمایت لازم را انجام دهد.
اینطور به جای آنکه شاهد افزایش فشن شو هایی در مرکز استان ها باشیم، امید داریم حمایتی را ببینیم که به سمت تولید داخلی می رود.که این تولید داخلی باید گویای فرهنگ یک بانوی مسلمان ایرانی باشد و این موضوع می تواند زیر بنایی در جهت سلامت روحی خانواده باشد
لیکن،افزایش وارادت و عدم حمایت،نتیجه ای را در بر ندارد جز دادن نسخه ی اشتباهی به جامعه اسلامی.
در راستای حق حیات بحث سلامت در بُعد جسمی نیز مطرح است که یکی از آسیب هایی که در همین راستا می توان مطرح کرد شیوع بیماری ایدز است.با توجه به آمار ارائه شده درسال ۹۱ استفاده مشترک از سرنگ آلوده رتبه اول شیوع را به خود اختصاص داده که ما را به یک پله عقب تر یعنی مسئله اعتیاد می برد.البته این به این معنی نیست که افراد مبتلا به HIV حتما معتاد هم هستند.
این برداشت غلطی است.اما بالا بودن این آمار می تواند نشان از حفره ای بزرگ در جامعه باشد.همچنین مسئله ای که به تازگی توسط دکتر هاشمی مطرح شد،گویای این است که، علت شیوع این بیماری بیشتر به آسیب های روابط اخلاقی که در جامعه وجود دارد، کشیده شده و این حفره ی دیگری را به ما نشان می دهد.
حال بحثی که مطرح می شود این است که با وجود چنین حفره هایی، آیا طرح کارت سلامت برای زنان خیابانی که تنهاآن ها را از ایدز تبرئه کند، می تواند طرحی قوی ،جهت برگرداندن این افراد به آغوش خانواده باشد؟در این طرح چه تدبیری برای افراد مبتلا در نظر گرفته شده؟سوال این است که اولویت بندی دولت در ارائه این طرح بر روی چه چیزی بوده است؟
با توجه به "نفقه اقارب" که در فقه اسلامی مطرح می شود، شخص می تواند به منظور یک تکلیف حقوقی شخصی را که ،به سلامت خود و یا دیگران آسیب می زند،ملزم به اجرای امری کند که از این آسیب زدن جلوگیری کند.
همچنین در تبصره ۲ ماده ۱۵ قوانین مبارزه با مواد مخدر،دولت وظیفه دارد که معتادین را درمان کند و هزینه درمان آن ها را بدهد
اعتیادی که جدا از آسیب های روانی که دارد عموما در دو قالب ایدز و هپاتیت بروز می کند
درست است که آمار زنان مبتلا به این بیماری کمتر از مردان است اما می توان گفت با توجه به وظیفه زن در حفظ آرامش و ایجاد محیط تربیتی در خانواده، مبتلا بودن او، می تواند در درجه اول آسیب جدی بزند به استحکام خانواده و در درجه دوم آسیب جدی وارد کند به رشد و تربیت در جامعه.
پس دولت بهتر است به جای آنکه به فکر دادن طرحی سطحی تحت عنوان کارت سلامت زنان مبتلا به ایدز باشد،به فکر ایجاد محیط امن برای حق حیات در دو دید باشد:
اولا: فراهم کردن امکانات برای افراد حاضر در بازپروی که مطابق قانون وظیفه دارد به آن ها رسیدگی کند و هزینه درمان آن ها را بدهد که در همین راستا می تواند پیگیری هایی از سازمان بهزیستی داشته باشد که بجای اینکه عده ای را نگه دارند و عده ای از این مبتلایان را در خیابان رها کنند؛ آن ها را به بیمارستان مخصوص برای درمان انتقال دهد. می توان ذکر کرد که طبق" نفقه اقارب" این امر از واجبات است
دوما: در راستای ایفای نقش زن در جایگاه خانواده و در بُعد حقوق عمومی، فضای فرهنگی و اجتماعی را طوری فراهم کند که خانواده بشود بستر امنی برای زن. زیرا عدم اقدام دولت در جهت اقدام متقابل با جنگ نرم ،در بخش خانواده می تواند این امر را به استحاله در فرهنگ جامعه برساند،که آسیب فردی و اجتماعی را به دنبال دارد.
۱: محمود حکمت نیا،"حقوق مسئولیت های فردی و اجتماعی"،چاپ اول،تهران،سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی،۱۳۹۰:۲۳
سیده حدیث میرفیضی-دانشجوی کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه آزاد قم
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.