دوران کارشناسی ارشد معمولا نخستین تلاش جدی فرد برای انجام یک پژوهش ساختارمند به شمار میآید. به همین خاطر «پایان نامه» نیز، هراس و سختیهای خاص خود را به همراه دارد.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو-زینب امیدی، دوران کارشناسی ارشد معمولا نخستین تلاش جدی فرد برای انجام یک پژوهش ساختارمند به شمار میآید. به همین خاطر «پایان نامه» نیز، همانند هر کار دیگری که برای نخستین بار انجام میشود، هراس و سختیهای خاص خود را به همراه دارد. این هراس و سختی گاها از عواملی نشات میگیرد که در گزارشهای قبلی پرونده #مصائب_پایان نامه به طور مفصل به آنها پرداخته ایم.
چه شد که این شد؟ نظام آموزشی دستوری و مبتنی بر حفظیات، نا آشنایی با فرآیند پژوهش و همچنین کسب نکردن مهارت عملی لازم برای انجام پژوهش در دوران کارشناسی ارشد (در درس روش تحقیق و سمینار پژوهش) از جمله دلایل این هراس و سختی برای دانشجو است. این سختی با سختکوشی زیر نظر اساتید راهنما و مشاور کاسته میشود، اما کم صبری دانشجو و توجه ناکافی استادان و همچنین نظارت ضعیف دستگاههای مربوطه سبب شده تا بسیاری از افراد به دنبال راهی برای شانه خالی کردن از زیر بار این مسئولیت باشند. رشد قارچگونه بنگاههای پایاننامه سازی، نگارش پایاننامههای بیکیفیت و تکراری از نمونههای این بیتوجهی و بیمسئولیتی است.
این مصائب و مشکلات مختص رشته یا دانشگاه خاصی نیست، بلکه همه رشتهها و دانشگاهها بدون تردید با آن دست و پنجه نرم میکنند. در این گزارش دانشگاه آزاد و چگونگی اوضاع پایان نامه نویسی در آن را مورد بررسی قرار داده ایم.
دانشگاه آزاد و چالش پایان نامه نویسی دانشگاه آزاد در پروسه پایان نامه درچند بخش دچار مشکل است. نخست در بخش پروپوزالنویسی. دانشجویانی که میخواهند موضوع پایاننامه انتخاب کنند باید در ابتدا هریک، یک پروپوزال بنویسند. اما خوب است بدانید تیپهایی که در مورد پروپوزالنویسی در دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی وجود دارد با یکدیگر تفاوت دارند و این خود مشکلزا است. در واقع باید گفت: در آن سلیقهای عمل میشود.
به طور مثال اگر حوزهی علوم انسانی و علوم طبیعی را با یکدیگر مقایسه کنید، آیتمهایی که باید طبیعتا به اقتضای هر رشته تحصیلی استفاده شود با یکدیگر تفاوت دارد؛ اما نکتهای که وجود دارد این است که شما ممکن است حتی در بین یک دانشکده بین چند گروهی که به لحاظ مجموعه رشتهای با هم یکسان هستند، مثلا مجموعه علوم اجتماعی، تیپهای مختلف پروپوزالنویسی ببینید. اینکه یک تیپ استاندارد برای پروپوزال نویسی تعریف شود و گفته شود برای فرضا علوم انسانی یا علوم سیاسی باید از این آیتمها استفاده شود، هنوز وجود ندارد! و این امر باعث شده تا دانشجویان در عمل دچار نوعی سردرگمی شوند.
هر کس به سبک خود پروپوزال مینویسد یکی از اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد در خصوص این مشکل میگوید: «نبود تیپ استاندارد در پروپوزال نویسی موجب شده تا من استاد مجبور باشم در درس روش تحقیق برای دانشجویان دوره کارشناسی ارشد و دکتری که یکی از مباحث آنها مربوط به چگونگی نگارش پروپوزال است، ببینم در هر دانشکدهای کدام تیپ پروپوزالنویسی جا افتاده و قابل قبول است که بر اساس آن تدریس کنم. این خود انرژی و وقت بسیاری از اساتید میگیرد، چون تیپهای پروپوزالنویسی نتنها در هر دانشگاه بلکه در بین رشتههای مشابه در هر دانشکده نیز با یکدیگر مغایرت دارند.»
نکتهی بعدی که باید به آن توجه شود، تصویب خود موضوع است. موضوع تحقیق در پژوهش بسیار دارای اهمیت است که در این باره نیز کاملا سلیقهای عمل میشود. هستند اساتید بسیاری که در دانشگاه آزاد معتقدند در سالهای گذشته برای دانشجویان کارشناسی ارشد، جلسهی دفاع از پروپوزال میگذاشتیم. یعنی به دانشجویان اعلام میشد تا موضوعات خود را مشخص کنند و در جلسهای که به همین منظور ترتیب داده میشد از آنها خواسته میشد که از موضوع خود دفاع کنند و در این جلسه جنبههای مختلف کار در واقع مطرح میشد.
پایان نامههایی که با موضوعات سلیقهای به ناکجا آباد میروند طبیعی است که در این جلسات ممکن بود موضوع دانشجو ۲ بار رد شود و از او خواسته شود تا موضوع خود را دوباره بررسی و اصلاح کند. چون پروپوزال نقشهی کار دانشجو و پژوهشگر است و بر این اساس قرار است پروژه خود را آغاز کند، بالطبع اگر اشتباه باشد بقیهی موارد هم به نوعی اشتباه خواهد شد.
در واقع مسئلهای که ما امروز با آن مواجه هستیم این است که در نگارش فرم و قالب پروپوزال و نیز تصویب موضوع، سلیقهای عمل میشود و از طرف دیگر به خاطر کثرت دانشجو جلسهای که برای بررسی و تصویب موضوع پروپوزال دانشجو توسط اساتید مربوطه تشکیل میشود، کمکم در حال برچیده شدن است. دانشجویان موضوعات مورد نظر خود را مینویسند و بلافاصله هم توسط مدیر گروه یا شورای تخصصی گروه تصویب و اجرا میشود. خروجی کار در واقع این میشود که، چون پایاننامهها نقشهی راه خوبی ندارند، متأسفانه ما در عمل با پایاننامههای بیکیفیتی که در حال حاضر میبینیم، مواجه میشویم.
برای بررسی بیشتر اوضاع و احوال پایان نامه نویسی در دانشگاه آزاد به سراغ ملیکا فارغ التحصیل رشته علوم ارتباطات در مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه آزاد تهران مرکز میروم که یک سالی از زمان دفاع پایان نامه اش میگذرد.
استاد راهنما: خودت برو دنبالش! ملیکا در خصوص مصائبی که در روند پروسه ارائه و دفاع پایان نامه خود کشیده است میگوید: «موضوع پایان نامه من بررسی تطبیقی میزان و چگونگی اخبار سلامت در شبکههای یک، دو و سه صدا و سیما بود. برای استارت این کار باید یا از طریق نامهای که دانشگاه به من میداد یا کمک استاد راهنما، به صداو سیما مراجعه میکردم تا از آرشیو اخبار برای بررسی بیشتر استفاده کنم. اما وقتی وارد صدا وسیما شدم نتنها کمکی به من نشد بلکه گفتند برو خودت پیدا کن! استاد راهنما هم گفت: اگر هنوز کامران نجف زاده بود میتوانستم برایت کاری کنم، اما کمکی از دستم برنمی آید. در واقع چیزی که من از استاد راهنما دیدم رها کردن دانشجو به حال خود و گفتن این جمله است: خودت برو دنبالش.
وی معتقد است: همیشه برایم سوال بود که آیا در ذهن استاد مشاورم این سوال پیش نیامد که دانشجویی مثل من با توجه به محدودیتهایی که در دستیابی به دیتاهای مورد نظر دارد؛ چطور میخواهد از پایان نامه خود دفاع کند؟ بسیاری از دانشجویان وقتی در شرایط و تنگناهای بدی مثل من قرار میگیرند اولین و آخرین کار را تنها یک راه میدادند: دادن نوشتن پایان نامه به دلالین پایان نامه نویس و صرف هزینه هنگفت پای آن یا خریدن یک پایان نامه شسته رفته. طبیعی است که هیچ کدام از این راهها اصلا درست نیست، اما بعضا استاد مشاور و استاد راهنما با سوء مدیریت خود و عدم همراهی درست با دانشجو در روند ارائه پایان نامه؛ دانشجو را خواسته یا ناخواسته به سمت این دو راه ترغیب میکنند.
با معدل ۱۸ مجبورشدم... این فارغ التحصیل رشته علوم ارتباطات در ادامه گفت: با توجه به عدم همکاری صداو سیما و عدم همکاری و کمک استاد راهنمایم مجبور شدم با مراجعه به یکی از سایتهایی که بخشهای مختلف اخبار را میگذارد، یک ۲۴ ساعت کامل وقت بگذارم و بخشهای خبری هر سه شبکه را در شش ماهه اول سال ۹۵ برای دانلود بررسی کنم؛ که تازه بعضی از آنها با مشکل دانلود هم مواجه میشد که این خود یک بدبختی دیگر بود. من یک دانشجوی شاغل بودم و و حتی اگر قید هزینه دانلود این حجم از فیلم را هم میزدم، وقت کافی برای دانلود کردن این همه بخش خبری روزانه آن هم در بازه زمانی شش ماهه را نداشتم به همین خاطر مجبور شدم این کار را به بیرون بسپارم تا برایم انجام دهند که هزینه یک میلیون تومانی هم به همراه داشت. هر چند برایم خوش آیند نبود، چون دانشجویی با معدل ۱۸ و آن سطح از فعالیت در کلاسها نباید کارش به اینجا میکشید.
ملیکا میگفت: وقتی دیتاها و مطالب کار شده را پیش استاد راهنما بردم، شروع کرد به خط قرمز کشیدن زیر آنها که "اصلاح شود". کار هر هفته من همین بود که پیش استاد مشاور بروم آن هم بگوید اصلاح شود. اصلا یک بار هم نشد بگوید خب این راه را پیش بگیر یا فلان دیتا را از کجا آوردی!
استاد مشاورم را تا روز دفاع ندیدم/ تلفنی دعوتش کردم! از او در خصوص نقش استاد مشاور در روند پایان نامه اش پرسیدم که گفت: استاد مشاورم که کلا استاد محوی بود، چون حتی موضوع پایان نامه من را هم نمیدانست. من اصلا او را تا روز دفاعم ندیدم. آن هم به این صورت که یک روز قبل با او تماس گرفتم و گفتم فردا ساعت یک دفاع پایان نامه ام هست، لطفا تشریف بیاورید!
وی همچنین در خصوص امکاناتی که دانشگاه آزاد به هر دانشجو برای تهیه پایان نامه میدهد گفت: تنها امکاناتی که دانشگاه آزاد در اختیار من گذاشت، کتابخانه اش بود که خیلی آنجا میرفتم. حتی یک مشاور در امور پایان نامه نویسی ندارند که لااقل برای انجام کارهای پایان نامه بتوان از آن راهنمایی گرفت.
من اصلا او را تا روز دفاعم ندیدم. آن هم به این صورت که یک روز قبل با او تماس گرفتم و گفتم فردا ساعت یک دفاع پایان نامه ام هست، لطفا تشریف بیاورید!
ملیکا به مساله دیگری در هیئت علمی دانشگاه آزاد اشاره کرد و گفت: اساتید با یکدیگر کل کل دارند. مثلا وقتی سر جلسه دفاعم حاضر شدم استاد مشاورم گفت: استاد فلانی با من لج است به خاطر همین میخواهد کار من را زیر سوال ببرد پس هر چی گفت: تو فقط لبخند بزن!
او معتقد است فضای ملتهبی در هیئت علمی دانشگاه آزاد به وجود آمده که قربانیانش کسانی جز دانشجویان نیستند. به فرض مثال استد فاتنی میگوید اگر استاد مشاورت فلانی باشد من استاد راهنمایت نمیشود یا اگر استاد فلانی سر جلسه بیاید من نمیآیم و از این دست حرف ها.
این فارغ التحصیل رشته علوم ارتباطات با اشاره به یک میلیون هزینهای که جمع کردن دادههای آماری اش روی دستش گذاشته بود گفت: حدود ۶ میلیون تومان برای این پایان نامه هزینه کردم. اما فارغ از هزینهای که هر دانشجو برای پایان نامه اش میکند، جو و شرایط دانشگاه اصلا دانشجو را به این سمت که برای یک مدرک بالاتر تلاش کند، ترغیب نمیکند. امثال دانشجویانی مثل من که سختیهای زیادی را در سر راه پایان نامه خود دیده اند، فقط خدا خدا میکنند دفاع کنند و از شر دانشگاه خلاص شوند؛ حالا یا با پایان نامه کپی پیستی یا پایان نامهای که خودشان نوشته باشند.»
هر دم از این باغ قانونی میرسد! نکتهی بعدی که وجود دارد، در مورد مشکلاتی است که از مقامهای بالاتر به دانشگاهها تحمیل میشود؛ اگر خیلی صریحتر بخواهیم بگوییم، یکی دیگر از معضلات ما در بحث تحقیق و پژوهش دانشجوها، مسئلهی بخشنامههایی است که دارای محتوای افسارگسیخته و بینظمی هستند و به طور متناوب ابلاغ میشوند و کل فرآیند پژوهشی را دگرگون میکنند. برای پی بردن به قضیه کافی است بخشنامههای پژوهشی که حداقل در ۲۰ سال اخیر در مورد پایاننامهنویسی نوشته شده است را مورد بررسی قرار دهیم تا همه چیز مشخص شود.
بعضاً دیده میشود یک مسئول پژوهشی یا یک معاون پژوهشی در هر دانشگاهی یا در وزارت علوم بعد از انتصابش، بخشنامههای جدیدی صادر میکند؛ یعنی دانشجویان مدام با بخشنامههای متعددی مواجه هستند که محتواهای آنها مدام در حال تغییر است. بنابراین، مشکلی که گریبانگیر دانشجویان است، مشخص نبودن دستورالعمل نگارش پایاننامههاست که البته فقط مختص به دانشگاه آزاد نمیشود.
برای اینکه این مسائل و مشکلات را از زاویه دیگری نیز مورد بررسی قرار دهیم، به سراغ یکی از اساتید دانشگاه آزاد میروم که البته به خواست ایشان از ذکر نام معذوریم.
وقتی رانت بازی گریبان پایان نامهها را میگیرد/ درآمد ۶۰ میلیونی برخی اساتید از پایان نامه دانشجویان این استاد در ابتدای سخنان خود به "ویروس پایان نامه نویسی" اشاره میکند و میگوید: «این ویروس از ۱۰ سال پیش در کشور شیوع پیدا کرد و یکی از علل مهم آن حجم عظیمی از فارغ التحصیلان بیکار در مقاطع ارشد و دکتری است که از بیکاری روی به پایان نامه نویسی آورده اند. یکی از مشکلات اکثر دانشجویان در امر پایان نامه نویسی، ضعف آنها در روش تحقیق رشته تحصیلی و عدم تسلط بر نرم افزارهای آماری است که آنها را مجبور میکند انجام این امور را به بیرون بسپارند. در حالی که دانشگاه باید دورههای آموزشی را برای دانشجویان برگزار کند تا کار با این نرم افزارها را یاد بگیرند یا خودش این امکانات را در اختیار دانشجویان قرار دهد و بگوید حالا که برای پایان نامه پول دریافت میکنم، اما نمره آن را در معدل تاثیری نمیدهم در عوض، این امکانات را در اختیار دانشجویان قرار میدهم که خب همچین چیزی در حال حاضر در دانشگاه آزاد وجود ندارد.
این استاد معتقد بود: ما در چند سال اخیر به جز این مشکل، با قوانین و تبصرههای مختلفی در خصوص پایان نامه نویسی مواجه شدیم که همین امر موجب بروز مشکلاتی همچون پایان نامههای تقلبی شد. کیفی شدن نمره پایان نامه، به طور مثال از نمره ۱۶ تا ۲۰ یعنی"خوب"، یکی از عوامل کاسته شدن شور و اشتیاق دانشجویان شد چرا که نمره ۲۰ پایان نامه دانشجوی الف. با نمره ۱۶ دانشجوی ب. هیچ تفاوتی نمیکند. یا قانونی که برای عدم تاثیر نمره پایان نامه بر معدل دانشجویان تصویب شد.
تحمیل استاد مشاور و راهنما به دانشجویان در بعضی دانشگاهها
او میگفت: در حال حاضر متاسفانه رقابت شدیدی در توزیع پایان نامههای دوره لیسانس و الخصوص دکتری وجود دارد. بعضا دیده میشود شورای پژوهش و مدیر گروه به افرادی که دوست دارند پایان نامه دکتری میدهند. شاید در جواب این ادعا که گفته شود رانت بازی در کار پایان نامههای دانشجویان وجود دارد، مسئولین بگویند: اساتید این کار باید دارای فاکتورهای خاصی باشند. اما آیا تا به حال شده این فاکتورها در قالب یک قانون مدون برای همه دانشگاهها ارسال شود. شرایط در حال حاضر یک شرایط دلبخواهی است یعنی در بعضی دانشگاهها انتخاب استاد مشاور و راهنما به عهده خود دانشجو است، اما در بعضی دانشگاهها به دانشجو تحمیل میشود.
این استاد با اشاره به توریع نامناسب پایان نامهها در بین اساتید خاطرنشان کرد: پایان نامه نیاز به ساماندهی دارد. شاید این سوال برای خیلیها پیش آمده باشد که چرا دانشجویی که در مقطع فوق لیسانس که دو سال درس میخواند و دانشجوی دکتری که پنج سال درس میخواند این خلاء دیده میشود که نمیتوانند مهارت پایان نامه نویسی را یاد بگیرند؟ آیا این مشکل از خود دانشجو است یا سیستم آموزشی دانشگاه؟
چرا دانشجویی که در مقطع فوق لیسانس که دو سال درس میخواند و دانشجوی دکتری که پنج سال درس میخواند این خلاء دیده میشود که نمیتوانند مهارت پایان نامه نویسی را یاد بگیرند؟
او میگوید: پایان نامه برای رشتههای علوم انسانی خیلی هزینهای در بر ندارد، حداقل در مقایسه با رشتههای پزشکی، فنی مهندسی و بعضی رشتههای هنر که هزینههای سرسام آوری برای دانشجو دارند. پایان نامه بعضی از این رشتهها سه تا چهار میلیون تومان برای استاد پول دارد. اگر هر استاد میانگین ۱۰ الی ۱۵ پایان نامه داشته باشد تقریبا سالی ۶۰ میلیون تومان فقط از قبل پایان نامه کسب درآمد میکند.
بلاتکلیفی عجیب، گریبان گیر پایان نامهها شده این استاد صراحتا عملکرد برخی اساتید را مورد نقد قرار داد و گفت: شاید شما هم با این واکنش از سوی دانشجویانی که پایان نامه خود را دفاع کرده اند مواجه شده باشید که اکثر آنها از عملکرد استاد مشاور و راهنمای خود راضی نبوده اند. بسیاری از آنها استاد مشاور یا راهنما را تنها در روز دفاع خود دیده اند و اصلا نقشی در روند و پروسه پایان نامه آنها نداشته اند. به نظر میرسد یک بلاتکلیفی عجیب، گریبان گیر پایان نامههای ما شده است.»
پایان نامه، هلو برو تو گلو زمانی بحث این بود که مثلا کارهای آماری شما را ما مشاوره میدهیم، بعد کمکم تبدیل شد به اینکه کارهای آماری شما را ما انجام میدهیم، بعد تبدیل شد به این که مبانی نظریهی شما را مینویسیم، در نهایت عنوان کردند کل پایاننامه را مینویسند. الان نیز کار به جایی رسیده است که روی در و دیوارها تبلیغ میکنند، پذیرش مقالات ISI نیز برایتان میگیرند.
حالا اگر استاد بخواهد در این خصوص با دانشجویان سختگیرانهتر و جدیتر برخورد کند و آنها را هدایت کند، آنها بیشترین آسیب را خواهند دید، چرا؟ زیرا وقتی دانشجویان میبینند که دچار یک نوع اتلاف وقت هستند و استاد از آنها میخواهد که وقت بیشتری در این خصوص صرف کنند، خودبهخود به این مؤسسات خصوصی گرایش پیدا میکنند و سعی میکنند که از طریق هزینه کردن، کارهایشان را انجام دهند. در زمان دفاع از پایاننامه نیز دفاع از پایاننامهی نگارش یافته توسط دانشجو نیست، بلکه پایاننامهی نگارش یافته مؤسسه است که دانشجو در حد ۱۰ تا ۱۵ دقیقه درباره آن صحبت میکند.
در آخر رسیدن به چنین جایی نتیجه مصائب و مشکلات پایان نامه نویسی است که سال هاست به حال خود رها شده است و فکر و راه حلی برایش ارائه نمیشود. سالها پیش استادی داشتم که تعریف میکرد سال ۶۵ با استادی درس روش تحقیق را میگذرانده که روشی جالب در کلاس خود داشته؛ روشی که استاد وقتی پایاننامهها جمع میشده چند نفر از دانشجویان خوب را جمع میکرده و به آنها میگفته پایاننامهها را بخوانید و سؤالات، فرضیهها، جامعهی مورد مطالعه، نمونه و نتایج هر پایاننامه را بهصورت یک گزارش تحقیقی آماده کنید، به این ترتیب اگر پایاننامهها دور انداخته میشد هم خیلی مهم نبود؛ زیرا خروجی پایاننامهها استخراج شده بود. کاش به جای اینکه منتظر ارائه راه حل برای مشکلات پایان نامه بودیم؛ هر دانشجو و هر استاد برای تغییر این شرایط از تغییر خود شروع میکرد!