گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- سیدمهدی حاجیآبادی*؛ در تفسیر مهاجرت از کشور مانند سایر موارد عینک سیاسی دست به کار شده و افراد به دو تفسیر ختم می شوند؛ برخی معتقدند این توطئه غرب است که نخبههای ایرانی را میدزدد و برخی معتقدند این خطای حکومت است که نخبگان فرار را بر قرار ترجیح میدهند.
با این وجود، طبق گزارشهای معتبر بینالمللی، ایران جزء کشورهای اصلی مهاجرفرست دنیا محسوب نمیشود؛ طبق آمار رسمی یك درصد از دانشجویان ایرانی به رغم بزرگنماییها، تقریبا در خارج از کشور تحصیل میکنند که در مقایسه با نرم بینالمللی 3 درصد، رقم پایینی است. یعنی 99 درصد از مهاجرت به خارج هیچ ارتباطی با نخبگان نداشته و به دلایل دیگری صورت میگیرد.
پیش از انقلاب اسلامی، ایران رتبه اول در سال 1979 را از نظر تعداد دانشجویان خارجی در آمریکا داشت، در حالی که اکنون با حدود 12 هزار دانشجو، رتبه دوازدهم را داراست.
کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی و توسعه، تاکنون میزبان بیش از 90 درصد مهاجران متخصص و تحصیلکرده دنیا بودهاند، و اصلیترین مقصد مهاجرت ایرانیان را نیز تشکیل دادهاند.
ایران در گزارش سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (2015) جزء 20 کشور اول و در گزارش بانك جهانی (2016) جزء 30 کشور اول مهاجرفرست دنیا قرار ندارد؛ نرخ مهاجرت به صورت تجمعی ایران به کل جمعیت تا سال 2013، یک و نیم درصد بوده است که از میانگین جهانی (3/2 درصد) و نیز از اکثر کشورهای مشابه پایینتر است.
گرچه بیش از نیمی از مهاجران ایرانی به کشورهای OECD دارای تحصیلات دانشگاهی هستند، اما بر اساس آمار، هم تعداد مهاجران ایرانی با مدرک دانشگاهی و هم نسبت این افراد به کل افراد دارای تحصیلات دانشگاهی کشور، در مقایسه با سایر کشورها بسیار پایین است. طبق گزارش مشترک سازمان ملل و OECD، ایران با حضور در پایینترین سطح طبقهبندی جهانی از نظر این شاخص، در زمره کشورهایی است که نرخ مهاجرت افراد تحصیلکرده به کل جمعیت تحصیلکرده در آن، در طبقه کمتر از 5 درصد قرار دارد؛ در واقع این نرخ برای ایران (حدود 4 درصد)، از بسیاری از کشورها با وضعیت توسعه مشابه کمتر است.
از سویی طی سالیان اخیر بیش از 1000 نفر از نخبگان از 400 دانشگاه برتر جهان که 135 نفر آنها از محصلین 20 دانشگاه برتر جهان هستند، به ایران بازگشتند.
براساس آنچه در مجله نیوزویک درباره دلایل مهاجرت نخبگان ایرانی آمده، ایران با مشکلات و بیماریهای گوناگونی چون تورم مزمن، درجا زدن دستمزدها و بخش خصوصی بیبنیه ناشی از مدیریت ناکارآمد اقتصادی روبهرو است و تحریمهای سیاسی نیز مزید بر علت شده تا تاخیر در واردات تجهیزات علمی وضع را برای این قشر مشکل کند؛ قطعا همه این عوامل باعث میشود که قشر نخبگانی اقدام به مهاجرت از کشور کند؛ ولی در این میان نباید نقش برخی از اساتید را نیز در مهاجرت دانشجویان نادیده گرفت؛ چراکه امروزه برخی اساتید دانشگاههای بزرگ کشور بیشتر از آنکه دانشجویان و بهویژه نخبگان کشور را به ماندن در کشور ترغیب کنند، نقش مشوق آنها برای خروج از ایران را بازی میکنند و با ایجاد یاس و ترسیم آینده مبهم برای دانشجویان نقش موثری در خروج آنان از کشور دارند؛ موضوعی که توجه بیشتری را میطلبد.
بدیهی است که حتی نرخهای مهاجرت به مراتب کمتر از این رقم برای ایران باز هم مناسب نیست، منتها گاهی حتی دلسوزان انقلابی بدون اطلاع در زمین بازی که دشمن طراحی کرده گیر افتاده و تسلیم تصویرسازی آنان از انقلاب اسلامی میشوند.
نخستین جهاد ما در بیانیه «گام دوم انقلاب» این بود: پرورش بذر امید و مقابله با تصویرسازی سخت دشمن از انقلاب کبیر اسلامی.
*سیدمهدی حاجی آبادی: فعال سابق دانشجویی
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.