در نخستین روز از دوره مدرسه عدالتخواهی به بررسی اندیشه های امام خمینی در خصوص اسلام ناب محمدی و اسلام آمریکایی و همچنین تحلیل چرایی وقوع انقلاب اسلامی پرداخته شد.
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، محمدصادق شهبازی، دبیر اسبق جنبش عدالتخواه دانشجویی در نخستین دوره مدرسه عدالتخواهی با اشاره به واقع ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲، گفت: رژیم شاه از امام خواسته بود که علیه شاه و رژیم اسرائیل سخنی نگوید، اما ایشان علیه انها سخنرانی کردند و دستگیر شدند که منجر به قیامهای خونین و کشتار یک روزه ۱۵هزار نفر در قم شد.
وی اضافه کرد: در آن ایام، اگر کسی از مبارزه حرف میزد او را مارکسیست و لیبرالیست مینامیدند و به دلیل همین فضای سنگین در حوزههای علمیه و متدینین بود که امام گفتند خون دلی که پدر پیرتان از این طایفه خورده است از کسی نخورده است و عنوان مارهای خوش خط و خال را بر آنان نهادند.
شهبازی ادامه داد: امام پس از گفتگو با آیت الله حکیم از ایشان خواستند که به مبارزه برخیزند، اما ایشان از تنهایی و عدم مقلد واقعی گلایه کردند. امام در جواب ایشان فرمودند: ما همراهیتان میکنیم، شما بپاخیزید، اما ایت الله حکیم گفت که جواب خون شهدا را چه کسی میدهد و امام فرمود: من جواب میدهم. امام ایشان را به قم فراخواندند، ولی همچنان ایشان در مواجهه با اتفاقات جهان اسلام سکوت میکردند. پس از فوت ایت الله حکیم، امام مراجع را به وحدت دعوت کردند، ولی باز هم در ادامه راه او را تنها گذاشتند.
این فعال عدالتخواه اظهار کرد: امام میخواستند اراده خدا را بر ما جاری و حاکم کند و قیام برای خدا انجام دهد. قل انما اعظم بواحده ان تقولوا... قیام خداخواهی، عدالتخواهی، استقلال و آزادی و جمهوری اسلامی است که این قیام مقابل قیام برای نفس است، قیامی که مذهبیها را به مبارزه و تفکر مجاهدانه دعوت میکند.
شهبازی با طرح مبحث جدال دو اسلام، عنوان کرد: دو اصطلاح در بیانات امام استفاده میشده است: اسلام آمریکایی:التقاطی، متحجر، مرفهین بی درد، ملاهای کثیف درباری، سرمایه داری و اسلام ناب محمدی: پابرهنگان، مستضعفین، تازیانه خورهای تاریخ. دین دارای یک هسته و یک پوسته میباشد که امام روی هسته دین متمرکز بودند تا (لیقوم الناس بالقسط و عدالت خواهی) (ولیجعل الله... سبیلا و استقلال) گسترش یابد.
وی با اشاره به چند سخنرانی مقام معظم رهبری (سالگرد رحلت امام، بیست سالگی و چهل سالگی انقلاب...) به تعریف صحیحی از اسلام پرداختند و گفتند: اسلام جهاد و شهادت، اسلام تعبد و تعقل، اسلام دنیا و آخرت، اسلام علم و معرفت، اسلام دیانت و سیاست، اسلام قیام و عمل، اسلام فرد و جامعه، اسلام نجات بخشی محرومان و در نهایت اسلام ناب محمدی است.
دبیر اسبق جنبش عدالتخواه در ادامه افزود: هدف خلقت فردی عبودیت و تعبد است. اما هدف خلقت اجتماعی «عدالت» است. ما میبینیم که در مقابل، بلوک شرق، بلوک بی طبقه، برده داری، زمین داری، سرمایه داری صنعتی، دیکتاتوری طبقه کارگر، سوسیالیسم و کمونیسم (دولت حداکثری) است؛ و همچنین بلوک غرب با اصالت فردی و اباحه گری و کاپیتالیسم (دولت حداقلی) قرار دارد.
شهبازی با اشاره به وجود دو نوع گروه با تفکر معنویت بدون مبارزه و مبارزه منهای معنویت، این گروهها را در مقابل تفکر عارفان مبارزهجو دانست و افزود: الهیات انقلابی گری را باید در مقابل الهیات محافظه کاری قرار بدهیم.
وی در پایان با اشاره به نقش قرآن در زندگی بشر گفت: قرآن را به نطق دربیاوریم، قرآن را وارد زندگی کنیم. قرآن برای هر لحظه زندگی برنامه دارد. توحیدی کردن همه عرصههای زندگی صلاح فردی و اصلاح جامعه باید هر دو در فرد رشد پیدا کند، هرکدام از این دو به تنهایی مانع رشد است. نباید فراموش کنیم که اسلام ناب محمدی یک جامعیت و یک اولویت دارد.
نگاه کاریکاتوری به تفکرات امام، زمینه ساز فریبهای سیاسی جمال یزدانی یکی دیگر از اساتید این دوره با بیان اینکه نگاه کاریکاتوری و سلیقهای به تفکرات امام، زمینه ساز انحطاط و فریبهای سیاسی است، گفت: متن اندیشه امام و رهبری باید در عمل و برنامه ریزی خواننده نیز اثرگذار باشد
وی افزود: هر کسی که در حوزه انقلاب اسلامی قصد انجام فعالیت دارد باید امام را بشناسد و بخواند، حضرت آقا در این خصوص میفرمایند باید با صحیفه امام انس داشت. انس یعنی مدام به آن رجوع کرد، با آن زندگی کرد و شرط پایداری در مسیر امام نیز همین انس و مداومت بر این عمل است.
یزدانی از صحیفه امام به عنوان منبع مهم برای مطالعه اندیشه امام، نام برد و افزود: از ویژگیهای صحیفه امام انضمام و عینی بودن متن این کتاب است، صحیفه امام خود آموزی واقعی برای زندگی مسلمانانه و عدالتخواهانه است.
وی با بیان اینکه یکی از مشکلات تشکلهای دانشجویی تشتت فکری است، اضافه کرد: باید از ابتدا به انسجام محتوایی و فکری درونی رسید. اینکه شناخت مسائل دینی هر گوشه از عقاید را از یکی بگیریم موجب انسجام نمیشود
یزدانی با تاکید بر اینکه صرفا نباید به جلد ۲۱ صحیفه و جدال دو اسلام اکتفا کرد بلکه باید صحیفه را به مثابه یک نظام فکری دید، تصریح کرد: عدهای به تفکرات امام، کاریکاتوری و سابقهای نگاه میکنند، اگر این پیوستگی را درنیابیم دچار فریبهای سیاسی میشویم.
وی با بیان اینکه آفت بچههای تشکیلاتی این است که نمیتوانند پیوست و ارتباطی بین تفکر امام و رهبری برقرار کنند، افزود: اگر بناست یک متفکر را در این عصر معرفی کنیم که به فهم بسیار بالا از اندیشه امام رسیده باشند رهبری است.
یزدانی با اشاره به اینکه تقابلِ اسلام ناب محمدی و اسلام امریکایی، امروز هم ذیل اندیشه امام موجود است که باید ادبیات ان را بروز کنیم، بیان کرد: البته رهبر معظم انقلاب هم این ادبیات را دارند برای مثال واژه هایی، چون آتش به اختیار و جنبش نرم افزاری از این دست است. در هر حال باید نسبت به امام شناخت جامع و عمیق کسب کرد و مواجهه عملی با اندیشه امام داشت. اصلیترین علت وقوع انقلاب اسلامی چیست؟
تحول فرهنگی اصلی ترین عامل وقوع انقلاب اسلامی سعید خورشیدی یکی دیگر از اساتید اولین دوره مدرسه عدالتخواهی با طرح این سوال که چرا انقلاب اسلامی رخ داد و چرا نهضت امام برخلاف جریانهای قبل موفق بود؟ افزود: دلایل متعددی از جمله استبداد، سرشکستگی، وابستگی، اسلام ستیزی برای وقوع انقلاب اسلامی ذکر شده است؛ اما امام تحلیلشان این بود که تحول فرهنگی اصلیترین عاملی است که باعث وقوع انقلاب شده است.
وی با طرح این سوال که چه گزارهای وارد فرهنگ عمومی مردم شد که بعد از حادثه فاجعه بار گوهرشاد که تخمین زده شد بین ۶۰۰ الی ۲۰۰۰ نفر قتل عام شدند مردم سکوت کردند، ولی بعد از ۱۷ شهریور که حادثهای مشابه است مردم توفنده میشوند و به حرکت در میآیند؟ بیان کرد: یکی از مهمترین منابعی که جهان بینی، اعتقادات و آرمانهای افراد را شکل میدهد دین است، همانند دین اسلام که نظام جاهلی مبتنی بر نژاد و خون و نسب را دگرگون کرد و نظامی توحیدی بر اساس حق و باطل شکل گرفت.
خورشیدی تصریح کرد: امام معتقد بود مردم به ساختار اجتماعی جدیدی نیاز داشتند که پاسخگوی مطالباتشان باشد و جریان جدید انقلاب اسلامی که بر پایه اسلام ناب محمدی بود این ویژگی را دارا بود. امام میگفت حتی با ترور شاه مسئله حل نمیشود بلکه باید اسلام سلطنتی تغییر کرده و اسلام ناب محمدی جایگزین آن شود و این تحول بزرگ باید ایجاد شود. در واقع این اسلام سلطنتی و قلابی همان اسلامی است که از مهمترین ویژگی هایش تحریف واژهها به نفع استکبار است.