اصنافی:
به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو سید محمدرضا اصنافی پژوهشگر حوزه فضای مجازی در سلسله گفتگو های زنده جنبش عدالتخواه دانشجویی در اینستاگرام که با موضوع رسانه ملی چه کارکردی در مواقع بحران دارد؟ برگزار شد، گفت: محمد سرافراز راهی را در صدا و سیما آغاز کرد که نیاز کشور بود با این وجود می‌شد از او حمایت کرد تا امروز این فاجعه ای را که با آن روبرو هستیم شاهد نباشیم.
وی با بیان اینکه صدا و سیما همچنان پرقدرت ترین رسانه در کشور است و هیچ رسانه‌ای نمی‌تواند جای آن را بگیرد، افزود: صدا و سیما میتواند بهترین و پرقدرت ترین بازیگر رسانه‌ای باشد اما باید از این ظرفیت استفاده کند.
اصنافی تصریح کرد: به نظر می رسد صدا و سیما به سمت ولنگاری فرهنگی و اجتماعی رفته و بسط های مهم فرهنگی مثل پوشش در آن کمرنگ شده؛ مثلاً محتوایی را که چند سال پیش نمی توانستیم در سینما با خانواده مشاهده کنیم امروز این محتوا را در حوزه بی عفتی، بی اخلاقی و نقد ارزش های خانوادگی در تلویزیون شاهد هستیم.
وی با بیان اینکه صدا و سیما در حوزه سیاسی در حال تبدیل شدن به یک معاونت در نهاد های امنیتی است، افزود: یک جریان رسانه ای در رابطه با ویروس کرونا جریان جریان ضد انقلاب، معاند و وابسته به آمریکا است که کمر همت بسته تا به نظام و کشور ضربه بزند و در این حوزه نیز برنامه جدی دارد و تا حدود زیادی هم در پیشبرد برنامه خود موفق بوده است. مثلاً یکی از اقدامات این جریان این بود که اگر در بورکینافاسو هم کسی به ویروس کرونا مبتلا می شد می گفتند این فرد دو هفته پیش از ایران آمده است
این پژوهشگر حوزه فضای مجازی با اشاره به اینکه واژه رسانه ملی از ابداعات آقای ضرغامی بود به گونه ای که در آن دوران خیلی تلاش شد تا برند رسانه ملی جا بیفتد گفت: جایگاه رسانه ملی در قانون اساسی مشخص است و حتی در مذاکرات شورای بازنگری قانون اساسی هم یکی از استدلال های جدی برای اداره این سازمان این بوده که صدا و سیما یک سازمان فراقوه‌ای است به همین دلیل باید زیر نظر رهبری باشد و رئیس آن را تعیین کند و این در حالی است که در این مذاکرات رهبر معظم انقلاب مخالفی این بودند که رئیس صدا و سیما را رهبری تعیین کند.
اصنافی با بیان اینکه رهبر معظم انقلاب معتقد بودند که رئیس صدا و سیما را باید رئیس جمهور انتخاب کند، افزود: مسئله‌ای که وجود دارد این است که امروز صدا و سیما به عنوان یک نهاد فراقوه ای و ملی باید بازنمایی ارزش ها و اولویت های عمومی مردم باشد نه به عنوان یک نهادی که سخنگوی یک قوه خاصی باشد عمل کند ولی این گونه نیست.
وی بیان کرد: امروز صدا و سیما عروس هزار داماد شده و اصلاً آقای علی عسگری برای این کار آمده که همه را راضی نگه دارد و گویا آنچه که اهمیت ندارد رضایت مردم است.
این پژوهشگر حوزه فضای مجازی گفت: در دوره علی عسگری با یک فاجعه در صدا و سیما روبرو هستیم و این فاجعه هم به خاطر این است که او می خواهد تمام قوا را راضی نگه دارند. به هر روی امروز هر کدام از بخشهای سازمان صدا و سیما به سمت یک جریان است و قرار شده که همه را راضی نگه دارد به همین دلیل این سازمان نقطه تعادل در نظام را ایجاد کرده است.
اصنافی گفت: امروز معاونت سیاسی سازمان صدا و سیما به نهادهای امنیتی سرویس می دهد و معاونت سیمای این سازمان هم به معاون وزیر کشور دولت آقای روحانی محول شده و علی عسگری هم خودش خیلی از جریانات روحانی و هاشمی دور نبوده با این وجود او بیشتر یک اصولگرا سنتی است به هر روی امروز تنها کار کرد صدا و سیما این است که همه راضی باشند و دولت نیز بودجه این سازمان را بدهد.
وی افزود: وقتی قرار است صدا و سیما همه نهادها را راضی نگه دارند؛ پس در بحران ها نباید هیچ اقدامی انجام دهد از این رو به یک رسانه گرد که هیچ زاویه ای ندارد تبدیل می شود و این اتفاقی است که ناچاراً محقق شده است
این پژوهشگر فضای مجازی با بیان اینکه در تمام کشورهای دنیا علاوه بر فعالیت یک رسانه دولتی رسانه های دیگری نیز وجود دارند، گفت: آنچه ایران را از سایر کشورها متمایز می کند این است که ما به غیر از صدا و سیما به عنوان یک رسانه ملی هیچ رسانه دیگری در حوزه صوت و تصویر نداریم و اتفاقاً یکی از ایرادات ما همین نکته است چون رسانه ملی به روابط عمومی نظام تبدیل شده است.
وی افزود: رسانه ملی یک رسانه حاکمیتی است با این وجود مثلاً اگر کسی در این رسانه در مورد هند حرفی بزند سفیر ما باید در هند پاسخگو باشد و یا این که رسانه ملی نمی تواند هیچ حرفی در مورد شیعیان آذربایجان بزند چون برای ما تبعات حقوقی دارد به هر روی انحصاری بودن رسانه ملی این تبعات را هم برای کشور ایجاد می‌کند.
اصنافی تصریح کرد: صدا و سیما به چند دلیل نمی تواند به بحران ها واکنش مناسب نشان دهد و به نقد عملکردها بپردازد؛ مثلا همانطور که اشاره کردم این رسانه عروس هزار داماد است به همین دلیل در مواقع بحران باید به همه افراد سرویس بدهد و همه را راضی نگه دارد چون منافع افراد با هم تضاد دارند. پس صدا و سیما باید یک نفر را انتخاب کند و اگر نکند نتیجه آن سکوت است.
وی با تاکید بر اینکه صدا و سیما رسانه ملی است ولی در عمل ملی نیست، تصریح کرد :در بحران های سیاسی صدا و سیما سریعاً به یکی از واحدهای تابعه نهادهای امنیتی به خصوص شورای عالی امنیت ملی تبدیل می شود تا جایی که در بعضی از بحران ها وقتی می خواهد یک گزارش تولید کند متن و گزارش تولید شده باید در شورای عالی امنیت ملی چک شود و برگردد پس وقتی با این وضعیت روبرو هستیم خود به خود سازمان صدا و سیما به خصوص از بعد زمانی در بحران ها عقب می افتد.
این پژوهشگر فضای مجازی با بیان اینکه مجموع عملکرد سازمان صدا و سیما در بحرانها عقب ماندگی است، گفت: انگار صدا و سیما به عنوان یک رسانه هیچ اختیاری ندارد و حتی بعضی مواقع نهاد امنیتی نظر تخصصی آن را برای پوشش رسانه ای بحران ها نمی پذیرد.
اصنافی خاطر نشان کرد: رسانه ملی خبر شهادت شهید تهرانی مقدم را چند ساعت با تاخیر اعلام کرد چون باید با هماهنگی شورای عالی امنیت ملی این خبر را منتشر می‌شد و یا در جریان اتفاقات دی ماه ۹۶ من اطلاع دارم که صدا و سیما قصد داشت نسبت به این اتفاقات واکنش نشان بدهد اما شورای عالی امنیت ملی جلوی آن را گرفت به هر روی آن اتفاقی که در این شرایط می‌افتد این است که وقتی رسانه ملی از فضای رسانه‌ای عقب می کشد دیگران این فضا را پر می کند و وقتی هم این فضا پر شود دیگر این طور نیست که دوباره بخواهیم در آن جا باز کنیم و این یک بحران جدی در صدا و سیما است و اگر فکری به حال آن نشود ضربه می‌خوریم.
اصنافی تصریح کرد: صدا و سیما با وجود اینکه از نیروهای متخصص برخوردار است اما مسئولیتی به این نیروها واگذار نمی‌شود؛ البته اگر هم مسئولیتی داشته باشند نمی توانند کاری انجام دهند.
وی با بیان اینکه اگر بنده به آقای علی عسگری نقدی می کنم این نقد به شخص او نیست چون او در حوزه خودش به ویژه در حوزه دیجیتال کردن صدا و سیما مدیر موفقی بوده افزود: علی عسگری همواره یک مدیر فنی بوده و هیچوقت مسئولیت محتوایی نداشته است با این وجود ما چنین شخصی را به عنوان رئیس صدا و سیما انتخاب کرده ایم و این در حالی است که رئیس صدا و سیما باید یک استراتژیست محتوایی باشد.
این پژوهشگر حوزه فضای مجازی با بیان اینکه آدم ها در صدا و سیما با نگاه سیاسی انتخاب می‌شوند به همین دلیل این افراد هیچ درکی از فضای جمعی، رسانه‌ای و مدیریت بحران رسانه ای ندارند، اظهار کرد: اوج هنر صدا و سیما وقتی که یک بازیگر و سلبریتی حرف تندی در تلویزیون می‌زند این است که برنامه را قطع کند و این بهترین کاری است برای اینکه بخواهیم حق را به آن شخص بدهیم بدون آنکه کسی بخواهد پاسخ او را بدهد.
اصنافی با اشاره به اینکه سازمان صدا و سیما شخصیت رسانه ای ندارد و این شخصیت رسانه‌ای را از این سازمان گرفته‌اند، افزود: در قضیه کرونا بنده خیلی نقدی به صدا و سیما ندارم چون صدا و سیما متخصص درمان نیست اما از زمانی که شیوع کرونا در چین شروع شد و تا زمانی که این ویروس به ایران آمد صدا و سیما کلاً به دنبال این بود که بگوید کرونا به ایران نیامده است بی آنکه از مسئولان بپرسد آیا تست کرونا هم از کسی گرفته شده است.
وی افزود: با اعلام خبر ورود ویروس کرونا به صدا و سیما گفته شد کشور باید آرام باشد به همین دلیل شاهد بودیم که در رسانه ملی می‌گفتند ویروس کرونا مثل سرما خوردگی است مثلاً خانم میرسیدی در همان شب های اول در تلویزیون گفت کرونا در حد سرما خوردگی است و از آنفلوانزا هم ضعیف تر است.
اصنافی با بیان اینکه آرامش عمومی جامعه مسئله مهمی است اما اگر در رابطه با شیوع ویروس کرونا ترس را هم در جامعه ایجاد نکنیم با وضعیتی مشابه آنچه که در آن قرار گرفته‌ایم مواجه خواهیم شد، اضافه کرد: در جریان شیوع ویروس کرونا صدا و سیما در یک دوره‌ای تلاش کرد به آقای روحانی سرویس بدهد به این صورت که بگوید وضعیت عالی ست و مدارس هم باز خواهند شد از یک طرف هم وزیر بهداشت فشار می اورد از این جهت که قضیه جدی است و باید مردم آگاه شوند و در این وسط هم یک نفر پیدا شد و گفت ویروس کرونا بیوتروریسم است و از این مقطع کار ویژه صدا و سیما کلاً موضوع بیوتروریسم بود به گونه ای که گفته می‌شد این ویروس کار آمریکا است اما حالا که کرونا به آمریکا رسیده کار ویژه صدا و سیما به کمبود دستمال کاغذی در این کشور تغییر یافته است. معتقدم اگر تمام برنامه های صدا و سیما در رابطه با کرونا را کنار هم بگذاریم مهران مدیری می تواند ۶۰ قسمت برای ما از این وضعیت طنز بسازد.
این پژوهشگر حوزه فضای مجازی گفت: امروز سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی در صدا و سیما با وضعیت بدی مواجه است. به هر روی ما با سازمانی روبرو هستیم که هر چه گفته خلاف آن درآمده است مثلاً قضیه سقوط هواپیما تتمه آبروی صدا و سیما را جارو کرد و با خود برد؛ البته این موضوع تیر خلاص به کل فضای رسانه‌ای کشور بود و به نظر من این وضعیت هم دیگر درست نمی شود مگر این که کلاً این ساختار را منهدم کنیم و آن را از نو بسازیم.
وی افزود: شایعه مولود بی خبری است با این وجود وقتی نتوانیم فضای رسانه ای را پر کنیم تا مخاطب تامین شود در نتیجه یک صوت بی ارزش در مورد کرونا در فضای مجازی ارزش پیدا می کند و این اتفاق زمانی می افتد که مردم به حرفهای پزشکی که در رسانه ملی حضور پیدا کرده اعتماد نمی کنند چون معتقدند آن پزشک حرف واقعی خود را می زند.
اصنافی تصریح کرد: نتیجه بی اعتمادی به رسانه ملی این است که یک آدم دیوانه در فضای مجازی پیدا می شود و می گوید مصرف الکل برای پیشگیری از ابتلا به ویروس کرونا خوب است و همین باعث می شود که امروز شاهد این باشیم که تعداد افراد کشته شده با الکل در استان فارس از افراد کشته شده با ویروس کرونا بیشتر باشد.
وی با بیان اینکه صدا و سیما همچنان پرقدرت ترین رسانه در کشور است و هیچ رسانه‌ای نمی‌تواند جای آن را بگیرد، افزود: صدا و سیما میتواند بهترین و پرقدرت ترین بازیگر رسانه‌ای باشد اما باید از این ظرفیت استفاده کند.
اصنافی تصریح کرد: به نظر می رسد صدا و سیما به سمت ولنگاری فرهنگی و اجتماعی رفته و بسط های مهم فرهنگی مثل پوشش در آن کمرنگ شده؛ مثلاً محتوایی را که چند سال پیش نمی توانستیم در سینما با خانواده مشاهده کنیم امروز این محتوا را در حوزه بی عفتی، بی اخلاقی و نقد ارزش های خانوادگی در تلویزیون شاهد هستیم.
وی با بیان اینکه صدا و سیما در حوزه سیاسی در حال تبدیل شدن به یک معاونت در نهاد های امنیتی است، افزود: یک جریان رسانه ای در رابطه با ویروس کرونا جریان جریان ضد انقلاب، معاند و وابسته به آمریکا است که کمر همت بسته تا به نظام و کشور ضربه بزند و در این حوزه نیز برنامه جدی دارد و تا حدود زیادی هم در پیشبرد برنامه خود موفق بوده است. مثلاً یکی از اقدامات این جریان این بود که اگر در بورکینافاسو هم کسی به ویروس کرونا مبتلا می شد می گفتند این فرد دو هفته پیش از ایران آمده است
این پژوهشگر حوزه فضای مجازی با اشاره به اینکه واژه رسانه ملی از ابداعات آقای ضرغامی بود به گونه ای که در آن دوران خیلی تلاش شد تا برند رسانه ملی جا بیفتد گفت: جایگاه رسانه ملی در قانون اساسی مشخص است و حتی در مذاکرات شورای بازنگری قانون اساسی هم یکی از استدلال های جدی برای اداره این سازمان این بوده که صدا و سیما یک سازمان فراقوه‌ای است به همین دلیل باید زیر نظر رهبری باشد و رئیس آن را تعیین کند و این در حالی است که در این مذاکرات رهبر معظم انقلاب مخالفی این بودند که رئیس صدا و سیما را رهبری تعیین کند.
اصنافی با بیان اینکه رهبر معظم انقلاب معتقد بودند که رئیس صدا و سیما را باید رئیس جمهور انتخاب کند، افزود: مسئله‌ای که وجود دارد این است که امروز صدا و سیما به عنوان یک نهاد فراقوه ای و ملی باید بازنمایی ارزش ها و اولویت های عمومی مردم باشد نه به عنوان یک نهادی که سخنگوی یک قوه خاصی باشد عمل کند ولی این گونه نیست.
وی بیان کرد: امروز صدا و سیما عروس هزار داماد شده و اصلاً آقای علی عسگری برای این کار آمده که همه را راضی نگه دارد و گویا آنچه که اهمیت ندارد رضایت مردم است.
این پژوهشگر حوزه فضای مجازی گفت: در دوره علی عسگری با یک فاجعه در صدا و سیما روبرو هستیم و این فاجعه هم به خاطر این است که او می خواهد تمام قوا را راضی نگه دارند. به هر روی امروز هر کدام از بخشهای سازمان صدا و سیما به سمت یک جریان است و قرار شده که همه را راضی نگه دارد به همین دلیل این سازمان نقطه تعادل در نظام را ایجاد کرده است.
اصنافی گفت: امروز معاونت سیاسی سازمان صدا و سیما به نهادهای امنیتی سرویس می دهد و معاونت سیمای این سازمان هم به معاون وزیر کشور دولت آقای روحانی محول شده و علی عسگری هم خودش خیلی از جریانات روحانی و هاشمی دور نبوده با این وجود او بیشتر یک اصولگرا سنتی است به هر روی امروز تنها کار کرد صدا و سیما این است که همه راضی باشند و دولت نیز بودجه این سازمان را بدهد.
وی افزود: وقتی قرار است صدا و سیما همه نهادها را راضی نگه دارند؛ پس در بحران ها نباید هیچ اقدامی انجام دهد از این رو به یک رسانه گرد که هیچ زاویه ای ندارد تبدیل می شود و این اتفاقی است که ناچاراً محقق شده است
این پژوهشگر فضای مجازی با بیان اینکه در تمام کشورهای دنیا علاوه بر فعالیت یک رسانه دولتی رسانه های دیگری نیز وجود دارند، گفت: آنچه ایران را از سایر کشورها متمایز می کند این است که ما به غیر از صدا و سیما به عنوان یک رسانه ملی هیچ رسانه دیگری در حوزه صوت و تصویر نداریم و اتفاقاً یکی از ایرادات ما همین نکته است چون رسانه ملی به روابط عمومی نظام تبدیل شده است.
وی افزود: رسانه ملی یک رسانه حاکمیتی است با این وجود مثلاً اگر کسی در این رسانه در مورد هند حرفی بزند سفیر ما باید در هند پاسخگو باشد و یا این که رسانه ملی نمی تواند هیچ حرفی در مورد شیعیان آذربایجان بزند چون برای ما تبعات حقوقی دارد به هر روی انحصاری بودن رسانه ملی این تبعات را هم برای کشور ایجاد می‌کند.
اصنافی تصریح کرد: صدا و سیما به چند دلیل نمی تواند به بحران ها واکنش مناسب نشان دهد و به نقد عملکردها بپردازد؛ مثلا همانطور که اشاره کردم این رسانه عروس هزار داماد است به همین دلیل در مواقع بحران باید به همه افراد سرویس بدهد و همه را راضی نگه دارد چون منافع افراد با هم تضاد دارند. پس صدا و سیما باید یک نفر را انتخاب کند و اگر نکند نتیجه آن سکوت است.
وی با تاکید بر اینکه صدا و سیما رسانه ملی است ولی در عمل ملی نیست، تصریح کرد :در بحران های سیاسی صدا و سیما سریعاً به یکی از واحدهای تابعه نهادهای امنیتی به خصوص شورای عالی امنیت ملی تبدیل می شود تا جایی که در بعضی از بحران ها وقتی می خواهد یک گزارش تولید کند متن و گزارش تولید شده باید در شورای عالی امنیت ملی چک شود و برگردد پس وقتی با این وضعیت روبرو هستیم خود به خود سازمان صدا و سیما به خصوص از بعد زمانی در بحران ها عقب می افتد.
این پژوهشگر فضای مجازی با بیان اینکه مجموع عملکرد سازمان صدا و سیما در بحرانها عقب ماندگی است، گفت: انگار صدا و سیما به عنوان یک رسانه هیچ اختیاری ندارد و حتی بعضی مواقع نهاد امنیتی نظر تخصصی آن را برای پوشش رسانه ای بحران ها نمی پذیرد.
اصنافی خاطر نشان کرد: رسانه ملی خبر شهادت شهید تهرانی مقدم را چند ساعت با تاخیر اعلام کرد چون باید با هماهنگی شورای عالی امنیت ملی این خبر را منتشر می‌شد و یا در جریان اتفاقات دی ماه ۹۶ من اطلاع دارم که صدا و سیما قصد داشت نسبت به این اتفاقات واکنش نشان بدهد اما شورای عالی امنیت ملی جلوی آن را گرفت به هر روی آن اتفاقی که در این شرایط می‌افتد این است که وقتی رسانه ملی از فضای رسانه‌ای عقب می کشد دیگران این فضا را پر می کند و وقتی هم این فضا پر شود دیگر این طور نیست که دوباره بخواهیم در آن جا باز کنیم و این یک بحران جدی در صدا و سیما است و اگر فکری به حال آن نشود ضربه می‌خوریم.
اصنافی تصریح کرد: صدا و سیما با وجود اینکه از نیروهای متخصص برخوردار است اما مسئولیتی به این نیروها واگذار نمی‌شود؛ البته اگر هم مسئولیتی داشته باشند نمی توانند کاری انجام دهند.
وی با بیان اینکه اگر بنده به آقای علی عسگری نقدی می کنم این نقد به شخص او نیست چون او در حوزه خودش به ویژه در حوزه دیجیتال کردن صدا و سیما مدیر موفقی بوده افزود: علی عسگری همواره یک مدیر فنی بوده و هیچوقت مسئولیت محتوایی نداشته است با این وجود ما چنین شخصی را به عنوان رئیس صدا و سیما انتخاب کرده ایم و این در حالی است که رئیس صدا و سیما باید یک استراتژیست محتوایی باشد.
این پژوهشگر حوزه فضای مجازی با بیان اینکه آدم ها در صدا و سیما با نگاه سیاسی انتخاب می‌شوند به همین دلیل این افراد هیچ درکی از فضای جمعی، رسانه‌ای و مدیریت بحران رسانه ای ندارند، اظهار کرد: اوج هنر صدا و سیما وقتی که یک بازیگر و سلبریتی حرف تندی در تلویزیون می‌زند این است که برنامه را قطع کند و این بهترین کاری است برای اینکه بخواهیم حق را به آن شخص بدهیم بدون آنکه کسی بخواهد پاسخ او را بدهد.
اصنافی با اشاره به اینکه سازمان صدا و سیما شخصیت رسانه ای ندارد و این شخصیت رسانه‌ای را از این سازمان گرفته‌اند، افزود: در قضیه کرونا بنده خیلی نقدی به صدا و سیما ندارم چون صدا و سیما متخصص درمان نیست اما از زمانی که شیوع کرونا در چین شروع شد و تا زمانی که این ویروس به ایران آمد صدا و سیما کلاً به دنبال این بود که بگوید کرونا به ایران نیامده است بی آنکه از مسئولان بپرسد آیا تست کرونا هم از کسی گرفته شده است.
وی افزود: با اعلام خبر ورود ویروس کرونا به صدا و سیما گفته شد کشور باید آرام باشد به همین دلیل شاهد بودیم که در رسانه ملی می‌گفتند ویروس کرونا مثل سرما خوردگی است مثلاً خانم میرسیدی در همان شب های اول در تلویزیون گفت کرونا در حد سرما خوردگی است و از آنفلوانزا هم ضعیف تر است.
اصنافی با بیان اینکه آرامش عمومی جامعه مسئله مهمی است اما اگر در رابطه با شیوع ویروس کرونا ترس را هم در جامعه ایجاد نکنیم با وضعیتی مشابه آنچه که در آن قرار گرفته‌ایم مواجه خواهیم شد، اضافه کرد: در جریان شیوع ویروس کرونا صدا و سیما در یک دوره‌ای تلاش کرد به آقای روحانی سرویس بدهد به این صورت که بگوید وضعیت عالی ست و مدارس هم باز خواهند شد از یک طرف هم وزیر بهداشت فشار می اورد از این جهت که قضیه جدی است و باید مردم آگاه شوند و در این وسط هم یک نفر پیدا شد و گفت ویروس کرونا بیوتروریسم است و از این مقطع کار ویژه صدا و سیما کلاً موضوع بیوتروریسم بود به گونه ای که گفته می‌شد این ویروس کار آمریکا است اما حالا که کرونا به آمریکا رسیده کار ویژه صدا و سیما به کمبود دستمال کاغذی در این کشور تغییر یافته است. معتقدم اگر تمام برنامه های صدا و سیما در رابطه با کرونا را کنار هم بگذاریم مهران مدیری می تواند ۶۰ قسمت برای ما از این وضعیت طنز بسازد.
این پژوهشگر حوزه فضای مجازی گفت: امروز سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی در صدا و سیما با وضعیت بدی مواجه است. به هر روی ما با سازمانی روبرو هستیم که هر چه گفته خلاف آن درآمده است مثلاً قضیه سقوط هواپیما تتمه آبروی صدا و سیما را جارو کرد و با خود برد؛ البته این موضوع تیر خلاص به کل فضای رسانه‌ای کشور بود و به نظر من این وضعیت هم دیگر درست نمی شود مگر این که کلاً این ساختار را منهدم کنیم و آن را از نو بسازیم.
وی افزود: شایعه مولود بی خبری است با این وجود وقتی نتوانیم فضای رسانه ای را پر کنیم تا مخاطب تامین شود در نتیجه یک صوت بی ارزش در مورد کرونا در فضای مجازی ارزش پیدا می کند و این اتفاق زمانی می افتد که مردم به حرفهای پزشکی که در رسانه ملی حضور پیدا کرده اعتماد نمی کنند چون معتقدند آن پزشک حرف واقعی خود را می زند.
اصنافی تصریح کرد: نتیجه بی اعتمادی به رسانه ملی این است که یک آدم دیوانه در فضای مجازی پیدا می شود و می گوید مصرف الکل برای پیشگیری از ابتلا به ویروس کرونا خوب است و همین باعث می شود که امروز شاهد این باشیم که تعداد افراد کشته شده با الکل در استان فارس از افراد کشته شده با ویروس کرونا بیشتر باشد.
ارسال نظرات