به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، سومین جلسه از سلسله جلسات دانشگاه ما پرداختن به مسائل و مشکلات دانشگاه تهران با عنوان «ضعف تولید محتوا در علوم انسانی» و اینکه چرا محتوای مناسب در علوم انسانی تولید نمیشود؟ با حضور میثم مهدیار، پژوهشگر علوم اجتماعی به صورت مجازی برگزار شد.
مهدیار در خصوص تولید علوم انسانی گفت: آیا ما فقط در تولید علوم انسانی دچار مشکل هستیم، کجاها توانستیم تولید کنیم و کجاها نتوانستیم. طبیعتا کسی میتواند تولید کند که اعتماد به نفس داشته باشد، تولید یک اثر و یا ایده، شکستن وضعیت موجود، گذر از موضع موجود و خلق اثر جدید که نیازمند اعتماد به نفس است. اگر کسی اعتماد به نفس نداشته باشد نمیتواند تولید کند. اولین مسئله عدم اعتماد به نفس ملی است که قبلا اینگونه نبوده و در همه قلمروها سرآمد بودیم و مرجعیت علمی نسبت به غرب و شرق داشتیم.
وی افزود: اعتماد به نفس ملی ما از یک زمانی به بعد دچار مخاطره شده و علتهای مختلفی دارد، از دوران صفویه و قاجار که اولین ارتباط ما با غرب بوده مشخص میکند. از زمان قاجار این اعتماد به نفس ملی دچار تهدید میشود تا زمان انقلاب اسلامی که پیروزی انقلاب، خود از اعتماد به نفس ملی به وجود آمد و خود را به صورت یه نوع واکنشی در قالب انقلاب اسلامی نشان داد که بدون اعتماد جمعی غیر ممکن بود به همین دلیل انقلاب اسلامی ازفراگیرترین انقلابهای مدرن محسوب میشود.
مهدیار اضافه کرد:این اعتماد به نفس بود که باعث شد جنگ اداره شود و در جنگ هم به واسطه این اعتماد به نفس پیش رفتیم. تنها با دو کشور سوریه و کره شمالی ارتباط داشتیم و تلاش میکردیم به موشک و ابزارهای نظامی دست پیدا کنیم، جنگی نابرابر که یک کشور در مقابل کشورهای جهان بود، با مقاومت توانستیم پیروز شویم و این در اثر اعتماد به نفس ملی بود که توانستیم وضع موجود را حفظ کنیم. اعتماد به نفسی که در انقلاب و جنگ باز تولید شده بود، در عرصههای فرهنگی و اجتماعی خیلی باز تولید نشد.
وی ادامه داد: فقدان اعتماد به نفس ملی یکی از دلایل اصلی ضعف تولید محتوا در علوم انسانی است و اگر این مسئله حل نشود این مشکل ادامه دار خواهد بود. کشور ما در موقعیت نظام جهانی کشور حاشیهای محسوب میشود که قرار است مواد اولیه را به کشورهای مرکز صادر کنیم و کشورهای خریدار با فرآوری همین محصولات به چند برابر قیمت آن را به خود ما بدهند. دلیل آن هم این است که یک طبقه احتماعی شکل گرفته که سودش در واردات و صادرت کالای خام است، اگر قرار است تولیدی صورت بگیرد متناسب این طبقه اجتماعی نیست و به همین دلیل جلوی خلاقیت را میگیرند.
این پژوهشگر افزود: منفعت یک طبقه اجتماعی واردات چی سودشان در این است که مردم ما مصرف کننده و ما واردات چی باشیم و این طبقه اجتماعی تلاش میکند که ایدئولوژی خاص این موقعیت را تولید کند. این ایدئولوژی به شکل مستقلی از قبل وجود داشته و الان به هم پیوند خورده است.
وی خاطرنشان کرد:اقلیم گرایی نیزهر نوع خلاقیت و به هم زدن وضع موجود را منتفی میکند؛ و همین ادبیات خودش را در علوم اجتماعی باز تولید میکند. با بهره گیری از تکنولوژیهای غرب است که میتوانیم خودمان را از محدودیتها نجات دهیم. اگر بخواهیم این ضعف را برطرف کنیم در علوم انسانی باید بدانیم مفهوم علوم انسانی و دانشگاه چیست و چرا دانشگاه ایجاد شده است.
مهدیاریادآورشد: علوم انسانی در کشور ما تبدیل به ترجمه شده و معضل ایجاد کرده است، علوم انسانی و اجتماعی که ما بنا کردیم چقدر تاریخی است؟ ضعف ما در روایت تاریخ بسیار زیاد است، دانشگاه علامه به عنوان بزرگترین دانشگاه علوم انسانی رشته تاریخ را سه سال است راه اندازی کرده است.
وی افزود: اساسا رشتههای علوم انسانی غیر تاریخی هستند و نهایتا دو واحد در یک سطح تحصیلی داریم که آن هم سیاسی است و تاریخ اجتماعی و فرهنگی و دینی وجود ندارد، این ساختار آموزشی ضد تاریخ است؛ بنابراین فقدان اعتماد به نفس ملی که هرگونه تولیدی را منتفی میکند و عدم توجه به تاریخ است که باعث نابودی علوم انسانی شده و نتیجه این میشود که اگر تجربیات را در مورد قراردادهای مختلفی مانند الجزایر و تعهد ۵۹۸ و معاهده پاریس مفهوم بندی و تدریس میکردیم دیگر این اشتباهات تکرار نمیشد.
مهدیار اضافه کرد: باید اقتصاد سیاسی پشت علوم انسانی را حل کنیم، تا این طبقه اجتماعی را کنترل نکنیم نمیتوانیم علوم انسانی بومی داشته باشیم. راه حل اصلی این است که به تاریخ اهمیت دهیم وآن را روایت کنیم. اگر درست باشد میتوانیم ایدههایی را تولید و بین مسائل روز سیاسی و اجتماعی ارتباط برقرارکنیم.