به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، میزگرد رادیویی در مسیر اندیشه در قسمت دوازدهم با موضوع راهبردهای ضروری حکمرانی دولت چهاردهم با حضور پژوهشگران از رادیو گفتگو پخش شد.
در این نشست عبدالرحمن حسنیفر عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، برزین جعفرتاش پژوهشگر حوزه توسعه صنعتی و دبیر سایت صدای تولید به عنوان سخنران حضور داشتند.
حسنی فر: حکمرانی در دولتهای جدید نیازمند بازتعریف است
عبدالرحمن حسنیفر، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در ابتدای صحبتهای خود با بیان اهمیت مسئله حکمرانی در دولتهای جدید گفت: با ظهور دولتهای مدرن، کارکردها و وظایف متعددی برای دولتها تعریف شد تا زیست جمعی و اجتماعی مردم تسهیل گردد و حکمرانی در دولتهای جدید با توجه به مقتضیات زمان و تغییرات اجتماعی، نیازمند بازتعریف و تطبیق با شرایط موجود است.
حسنیفر ادامه داد: اگرچه ما ظاهراً وارد فضای دولتسازی جدید شدهایم، اما در باطن هنوز نتوانستهایم بهطورعمیق با مبانی دولتهای مدرن تطابق پیدا کنیم. این ناهماهنگی بهویژه در جامعهای که دارای سابقه تاریخی و سنتی قوی است، به چشم میخورد. این سابقه تاریخی، بهویژه در اندیشههای حکمرانی ایرانی، به نوعی با الگوهای جدید سیاستورزی تفاوت دارد و موجب بروز چالشهایی در عرصه حکمرانی شده است.
وی با اشاره به تطور اندیشههای حکمرانی در طول تاریخ بیان کرد: حکمرانی مدرن از قرنها پیش شکل گرفته و در جوامع غربی، با تأکید بر حقوق مردم و تعامل سازنده بین دولت و جامعه، به سمت یک مدل متوازن حرکت کرده است. در این مدل، دولتها در مقابل حقوق مردم مسئولیت دارند و ساختار دولت بهگونهای طراحی شده که از تضییع حقوق مردم جلوگیری شود.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با نقد وضعیت کنونی حکمرانی در ایران تصریح کرد: ما هنوز نتوانستهایم توازن مناسبی بین حقوق مردم و حقوق نظام سیاسی برقرار کنیم. دولتها به جای کوچکسازی و واگذاری برخی مسئولیتها به جامعه، همچنان بهصورت فربه و بزرگ باقی ماندهاند، که این امر موجب تضعیف توانایی جامعه در مشارکت مؤثر و کارآمد در فرآیند حکمرانی شده است.
جعفرتاش: آغاز جاماندن ایران از مسیر توسعه با تحریمها اتفاق افتاد
در ادامه نشست برزین جعفرتاش پژوهشگر حوزه توسعه صنعتی و دبیر سایت صدای تولید با اشاره به دو الگوی حکمرانی خوب گفت: الگوی حکمرانی خوب که در سطح جهانی و توسط سازمان ملل و دیگر نهادهای بینالمللی ترویج میشود، بر شفافیت، پاسخگویی، مبارزه با فساد و حاکمیت قانون تأکید دارد. این الگو، با وجود تبلیغات گسترده، صرفاً به معنای خوب حکمرانی کردن نیست، بلکه اولویتهایی خاص برای دولتها و حاکمیتها تعیین میکند.
وی افزود: الگوی دیگری که باید به آن توجه کرد، حکمرانی توسعهگرا است. در این الگو، اولویت اصلی ارتقای قابلیتهای تولیدی یک کشور است و دیگر مسائلی مانند شفافیت و مبارزه با فساد در اولویت نخست قرار ندارند. حکمرانی توسعهگرا تلاش میکند بنیانهای تولیدی جامعه را تقویت کند تا زیست غیرمولد به زیست مولد تبدیل شود.
این پژوهشگر حوزه توسعه صنعتی در ادامه با اشاره به وضعیت کنونی کشور گفت: ما نمیتوانیم بدون افزایش قابلیتهای تولیدی، به اهداف حکمرانی خوب دست یابیم. قدرت تولید پایین در یک جامعه بهطور طبیعی باعث گسترش فساد میشود و بدون تقویت تولید، تلاشها برای کاهش فساد نتیجهای نخواهد داشت.
وی با اشاره به آغاز دولت چهاردهم اظهار کرد: در این دولت رگههایی از حکمرانی توسعهگرا دیده میشود وفاق سیاسی و اجتماعی که ایجاد شده، میتواند فرصتی برای اجرای اصلاحات مورد نیاز جهت تقویت تولید و در نهایت کاهش فقر و افزایش اشتغال باشد. امیدوارم این تغییر الگو از حکمرانی خوب به حکمرانی توسعهگرا در دولت چهاردهم محقق شود.
برزین جعفرتاش با اشاره به این که تا دهههای ۷۰ و ۸۰ میلادی، توسعه صرفاً از منظر رشد اقتصادی و افزایش درآمد سرانه کشورها سنجیده میشد، گفت: پس از مدتی مشخص شد که این شاخصها برای ارزیابی کامل توسعه کافی نیستند. سازمان ملل با معرفی شاخص توسعه انسانی تأکید کرد که آموزش، بهداشت و محیط زیست نیز باید در ارزیابی توسعه کشورها مورد توجه قرار گیرند. با این حال، ایران که در دهههای گذشته به عنوان یک کشور با درآمد متوسط به بالا شناخته میشد، از دهه ۹۰ میلادی به دلیل تحریمها به کشوری با درآمد متوسط به پایین تبدیل شده است.
این پژوهشگر حوزه صنعتی بیان کرد: تاثیر تحریمها بر اقتصاد ایران به اندازهای بوده که میتوان گفت آغاز جاماندن کشور از مسیر توسعه با شروع تحریمها همزمان بوده است. در دهه ۷۰ تا ۹۰ میلادی، علیرغم جنگ، ایران رشد اقتصادی ۵ تا ۶ درصدی داشت که از متوسط کشورهای در حال توسعه بالاتر بود. اما از دهه ۹۰ به بعد، به دلیل تحریمها رشد اقتصادی به صفر رسید و کیفیت زندگی مردم کاهش یافت. دولت چهاردهم با درک جدیتری از تاثیر تحریمها و با وفاق سیاسی و اجتماعی ایجاد شده، در تلاش است تا این چالشها را خنثی و برطرف کند.
حسنی فر: حل نشدن مسئله هستهای نشان از ضعف سیاستورزی ماست
در ادامه این نشست عبدالرحمن حسنیفر، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با اشاره به اینکه ایران در مسیر توسعه قرار ندارد و با مشکلات فراوانی مواجه است، گفت: اگر ما واقعاً در مسیر توسعه بودیم، نباید از ریل خارج میشدیم و میتوانستیم هزینههای مسکن، چه در خرید و چه در اجاره، را بهدرستی مدیریت کنیم. توسعه مفهومی است که برای جوامعی معنا دارد که حداقلهایی از امکانات را دارند و میخواهند آنها را گسترش دهند. اما در ایران، مسائلی مانند تأمین مسکن برای افراد به امری محال تبدیل شده است.
وی با اشاره به تحریمهای بینالمللی و تاثیرات آن بر اقتصاد ایران افزود: اینکه پرونده هستهای ما از سال ۱۳۸۲ تا کنون ادامه دارد و هنوز حل نشده، نشان از ضعف دیپلماسی و سیاستورزی ماست. تحریمها بزرگترین مشکلات اقتصادی و سیاسی را برای کشور بهوجود آوردهاند، در حالی که افراد و کشورهایی مثل ترکیه و چین از این وضعیت به نفع خود استفاده میکنند. این شرایط باعث ایجاد تضاد بین دولت و مردم شده است، و اگر این تضاد برطرف نشود، به بحرانهای بزرگتری منجر خواهد شد.
حسنیفر در ادامه به اشاره به ناکارآمدی حکمرانی و فقدان دسترسی به دادههای لازم برای تصمیمگیری بیان کرد: یکی از مشکلات اساسی ما، عدم دسترسی به دادههای دقیق و لازم در حوزههای مختلف است. دادهها در کشور ما بهشدت امنیتی شدهاند و این موضوع باعث میشود که حکمرانی مبتنی بر دادهها امکانپذیر نباشد. حکمرانی بدون داده بههیچوجه نمیتواند موفق باشد و ما در چنین شرایطی نمیتوانیم ادعا کنیم که در مسیر توسعه هستیم.
حسنی فر، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفت: ما تقسیم کار مؤثری در کشور نداریم و این مسئله بهشدت عملکرد دولت و مدیران را تحت تاثیر قرار داده است. وقتی سرمایهگذاران داخلی به خرید خانه در ترکیه و سرمایهگذاری در دبی روی میآورند و نخبگان کشور به خارج مهاجرت میکنند، چگونه میتوانیم بگوییم که در مسیر توسعه قرار داریم؟ این مشکلات نیازمند توجه جدی و استفاده از کارشناسان و نخبگان برای حل آنهاست.
جعفرتاش: دخالت دولت در قیمتگذاری تولیدکنندگان را تحت فشار قرار میدهد
در ادامه این نشست برزین جعفرتاش در خصوص سیاستهای حمایتی دولت و چالشهای موجود در اقتصاد کشور گفت: یکی از مهمترین اقداماتی که دولت باید انجام دهد، حمایت از معیشت مردم از طریق تنظیم قیمتها و کنترل ارز است. برای مثال، ارائه ارز دولتی به مسافران خارج از کشور، که عملاً سفر آنان را رایگان میکرد، یک سیاست حمایتی ناکارآمد بود. به جای اینگونه حمایتها، باید روی اقلام اساسی سبد غذایی تمرکز کنیم. البته، در حال حاضر دخالت گسترده دولت در قیمتگذاری همه اقلام، بهویژه در حوزههای تولیدی، بیشتر به ضرر جامعه تمام میشود. چرا که این دخالتها، تولیدکنندگان را تحت فشار قرار میدهد و در نهایت، آسیب به جامعه بازمیگردد.
وی با اشاره به مشکلات ناشی از کنترل قیمتها افزود: اگر دولت قیمتها را کنترل کند و تولیدکننده را در سوددهی محدود کند، این صنعت دچار اختلال شده و حتی ممکن است به ورشکستگی بیانجامد. نمونه بارز این مشکل در صنعت خودروسازی کشور مشاهده میشود، جایی که زیان دو خودروساز اصلی به ۴۰۰ هزار میلیارد تومان رسیده است. این زیانها در نهایت بر دوش جامعه خواهد افتاد و به از دست رفتن اشتغال و کاهش توسعه منجر میشود.
این پژوهشگر حوزه صنعت تأکید کرد که دولت باید سیاستهای حمایتی موثرتری اتخاذ کند و گفت: ما نیاز به یک سیاست حمایتی داریم که حداقل کالری مورد نیاز مردم ایران را تضمین کند. پیشنهاد میشود که این حمایت از طریق کالابرگ یا کارت رفاه ایرانیان انجام شود تا سه دهک یا حتی پنج دهک پایین جامعه از نظر غذایی تأمین شوند. اگر این سیاست به درستی اجرا شود، میتوان نظارتهای قیمتگذاری و تعزیرات را کاهش داد، چرا که این مداخلات اقتصادی در حال حاضر بیشتر به ضرر تولید و درآمد جامعه تمام میشوند.
جعفرتاش با اشاره به مشکلات مسکن در ایران و راه حل آن گفت: مسکن مهر ۲ باید با اصلاحات لازم احیا شود و مشکلات نسخه قبلی آن برطرف گردد. در دنیا، مشکل مسکن از دو طریق حل میشود؛ ساخت مسکن اجتماعی ارزان قیمت توسط دولت و ارائه وامهای بلندمدت و ارزان برای خرید مسکن. هر دوی این رویکردها باید تقویت شوند تا بتوانیم به مردم در حوزه مسکن کمک کنیم.
حسنی فر: دانشگاهها باید با تقسیم کار مشخصی به حل مسائل واقعی جامعه بپردازند
در انتهای این نشست عبدالرحمن حسنیفر به بیان مشکلات و خلأهای راهبردی در نظام علمی و دانشگاهی کشور پرداخت و گفت: یکی از مسائل اساسی در کشور، عدم استفاده درست از ظرفیتهای علمی و دانشگاهی است. دانشگاهها در ایران، به جای ایفای نقش راهبری در هدایت دولتها و نظام سیاسی، به نوعی از مسیر اصلی خود منحرف شدهاند. از زمان تأسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳، قرار بود دانشگاهها نقش مهمی در تولید تخصص و ایجاد شهروندانی آگاه و مشارکتجو ایفا کنند، اما امروز این نقش بهدرستی به دانشگاهها داده نشده است.
وی افزود:دانشگاهها در جهان به چهار نسل تقسیم میشوند: آموزشمحور، پژوهشمحور، کارآفرین و جامعهمحور. در حالی که دانشگاههای ما هنوز در نسل اول، یعنی آموزشمحور باقی ماندهاند. به عنوان مثال، پژوهشهای انجامشده در مقاطع ارشد و دکتری به دلیل عدم نیازسنجی واقعی از جامعه و عدم استفاده از آنها در مسائل کلیدی کشور، اغلب بیفایده هستند. این ضعف در پژوهشهای دانشگاهی نشاندهنده عدم پیوند واقعی بین دانشگاه و جامعه است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به اهمیت سیاستگذاری علمی برای حل این مشکلات اشاره کرد و گفت: دولت جدید باید سیاستگذاریهای علمی را بهگونهای تنظیم کند که دانشگاهها بتوانند نقش واقعی خود را ایفا کنند. دانشگاهها باید با تقسیم کار مشخصی، به حل مسائل واقعی جامعه بپردازند و دانشجویان نیز باید درگیر این مسائل شوند. در غیر این صورت، پژوهشهای دانشگاهی همچنان بیاثر باقی خواهند ماند و فارغالتحصیلان دانشگاهی نیز به دلیل احساس بیپناهی و بینیازی جامعه به تخصص آنها، به مهاجرت روی خواهند آورد.
حسنی فر، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در پایان گفت: جایگاه علم در جامعه ایرانی هنوز به درستی تعریف نشده است و سیاستگذاریهای کلان نیز نتوانستهاند نقش راهبری علم را تقویت کنند. در حالی که در بسیاری از کشورهای پیشرفته، علم و دانشگاهها در هدایت سیاستهای کلان و فرهنگی جامعه نقش مهمی ایفا میکنند، در ایران این نقش همچنان مغفول مانده است. این مسئله نیازمند توجه ویژه دولت و نهادهای مرتبط است تا علم و پژوهش بتوانند بهطور واقعی به بهبود وضعیت جامعه کمک کنند.