با وجود صرف هزینههای فراوان برای برگزاری یک کلاس در دانشگاه، جمع قابل توجهی از دانشجویان انگیزهای برای حضور مستمر در کلاس ندارند.
گروه علمی «خبرگزاری دانشجو» در اکثر دانشگاه های کشور زنگ آغاز سال تحصیلی پیش از آمدن مهر به صدا درآمد، اما اکثر دانشجویان هفته اول مهر را هم جدی نمی گیرند و تعداد دانشجویانی که از اولین جلسه ترم سرکلاس حاضر می شوند خیلی کمتر از کسانی است که غایبند. این داستان در پایان ترم، آغاز فورجه ها و شروع ترم جدید، ادامه پیدا می کند و با شروع تعطیلات نوروزی به نقطه اوج خود می رسد.
با گذر روزهای آغازین مهر کم کم حضور دانشجویان در کلاس ها پررنگ تر می شود، اما درصد قابل توجهی از این حضور مستمر در کلاس بخاطر انجام حضور و غیاب از سوی استاد است تا تمایل خود دانشجویان!
یکی از اساتید دانشگاه تهران که حتی با فشار آموزش دانشکده نیز حاضر به حضور غیاب در کلاس نمی شود، می گوید: «من حضور غیاب نمی کنم چون دوست ندارم دانشجو به زور سر کلاس من حاضر شود، تعداد دانشجویانی که می آیند سرکلاس کمتر از 10 یا 15 نفر است آن وقت یک باره سرجلسه امتحان یک سالن 100 نفره هم برای دانشجویان درس من کافی نیست! در روز امتحان من با چهره های غیر آشنایی مواجه می شوم که مطمئن هستم حتی یک بار هم سر کلاس ندیدمشان. از طرفی خیلی از دانشجویان بخاطر معیار ارزیابی نبودن لیست حضور و غیاب با من درس بر می دارند و مدام آموزش از من می خواهد با افزایش سقف ظرفیت کلاس موافقت کنم، در حالی که کلاس خالی است. ولی من همین 15 دانشجویی که خودشان می آیند را به آن 70 نفری که می خواهند به زور بیایند ترجیح می دهم.»
پای حرف دل دانشجویان
پای حرف های دانشجوها هم که می نشینی گفتنی های زیادی دارند. یکی از دانشجویان درسخوان می گوید: «من فکر می کنم دلیل این فرار دانشجویان از کلاس این است که بود یا نبود کلاس فرقی نمی کند. مبنا و منبع کلاس یه کتاب است، استاد همان حرف هایی که توی کتاب مدون و مرتبش هست را می گوید خب دانشجو ترجیح می دهد کلاس نیاید چون استاد و کلاس نقش تعیین کننده ای ندارد. کلاس هایی هم هستند که ما اصلاً تمایلی به پیچاندنش نداریم چون حتی اگر کسی که سرکلاس هم بوده شرح حل مسئله را توضیح دهد باز هم نمی تواند به اندازه بودن در کلاس و استاد موثر باشد. برای همین برعکس کلاس های دیگر که اگر استاد یک ربع دیر بیاید ما همه با ذوق کلاس را ترک می کنیم، اگر استاد نیم ساعت هم دیر کند می مانیم تا بیاید.»
الهه که از همان ترم اول کلی از کلاس ها را غایب می شده معتقد است اگر آدم خارج از کلاس کار مفیدتری انجام دهد بهتر است. او می گوید: «من به این فکر می کنم که چطور اساتید حوزه در گذشته این قدر جذابیت داشتند که یک نفر این همه راه را از شهر و دیار خود دور می شد تا از کلاس درس استاد استفاده کند. وقتی کلاس مفید نباشد من کلاس را غایب می شوم، اما پی یلللی تللی نمی روم، اتفاقا می روم سرکلاس های مفید می نشینم و استفاده می کنم.»
هاجر بر خلاف کسانی که غیبت در کلاس را بی احترامی به استاد می دانند، معتقد است این استاد است که با بی توجهی به کیفیت درس دادنش در کلاس به دانشجویان بی احترامی می کند. او می گوید: «ارزش وقت آدم از هر چیزی مهم تر است و من حاضر نیستم وقتم را سرکلاس های بیهوده تلف کنم.»
یکی دیگر از دانشجویان که مدت زیادی از ورودی جدید بودنش نگذشته نیز نظر جالبی در این خصوص دارد، او می گوید: «سن و سالی که دانشجو در آن قرار دارد مهم است ما همه جوانیم کلاس هر چقدر هم مفید باشد ما سینما و کافی شاپ و گپ زدن با یکدیگر را بیشتر دوست داریم تا سر کلاس بودن را! تازه در اغلب ما این سن، سن عاشق شدن و این جور داستان ها هم هست... استاد باید برای جذب دانشجو به کلاس برنامه و دغدغه داشته باشد، ولی من کم دیده ام استاد این طور عمل کند. فقط یک مورد بود که من واقعاً می دیدم استاد خود را به آتش می زند که کلاسش جذاب باشد.»
اما علاوه بر این عامل می توان عوامل موثر دیگری نیز از میان حرف های دانشجویان پیدا کرد. یکی از دانشجویان مرد متاهل، نیاز مالی دانشجویان را یکی دیگر از عوامل فراری بودن از کلاس می داند. او می گوید: «شما خود در جریان قیمت اجاره خانه ها هستید، نه فقط اجاره خانه همه چیز. تخم مرغ، کرایه ماشین و... ما مجبوریم کار داشته باشیم، من مجبور می شوم خیلی از کلاس ها را غایب شوم و سر کار بروم، در عین اینکه دوست دارم از کلاس استفاده کنم، البته باید بگویم با گرفتن جزوه و کتاب آخرش نمره ام از خیلی از آنهایی که کلاس بوده اند بهتر می شود.»
کسانی که اهل کلاس پیچاندن نیستند چه نظری دارند؟!
در مقابل برخی از دانشجویان معتقدند که کلاس هر چقدر هم بد باشد باز هم نباید از حضور صرف نظر کرد. محیا که ورودی همین امسال است، می گوید: «من معتقدم حداقل وظیفه ما حضور در کلاس است. اگر استاد خوب عمل نکند من حداقل باید سرکلاسش باشم تا بتوانم به او اعتراض کنم. ما در پیش دانشگاهی و دبیرستان هم کلاس های غیر مفید داشتیم، اما سر کلاس بودیم»
مهین نیز نظر مشابهی با محیا دارد و مشکل نبود کیفیت لازم در کلاس را فقط متوجه استاد نمی داند و می گوید: «اصلاً فرض را بر این بگذاریم که کلاس خوب نیست، ما به عنوان دانشجو باید از استاد کلاس خوب را مطالبه کنیم نه اینکه کلاس را ترک کنیم تا استاد همین طور به روال خود ادامه بدهد.»
مائده و پرستو حضور در کلاس را از حقوق استاد می دانند و شرکت نکردن در کلاس را نوعی ضایع کردن حقوق استاد تلقی می کنند. پرستو که دانشجویی خوابگاهی است، می گوید: «راستش اکثر دانشجوهایی که از کلاس غایب می شوند بخاطر بی نظمی و تنبلی شان هست نه بی کفایتی استاد. مثلاً صبح را می خوابند یا در خوابگاه می مانند و به کلاس نمی آیند. ضمناً من واقعاً کم دیده ام که کلاسی هیچ مطلب پرباری نداشته باشد.»
مائده هم که بندرت پیش آمده کلاسی را بی دلیل غیئب شود معتقد است: «حداقل کاری که می شود برای احترام به هزینه بیت المال کرد حضور در کلاس است. او می گوید: «حالا شاید اگر کلاس کاملاً بی استفاده باشد کار مفید دیگری در کلاس انجام بدهم، اما غیبت نمی کنم.»
الهام که دانشجوی ارشد و از شاگرد اول های موفق دوره کارشناسی است، معتقد است: این ساختار نامناسب و پراکنده است که مقصر است نه استاد. او می گوید: «چون واحدهای درسی در یک مسیر نیستند، وقتی تو واحدها را پاس می کنی و در کلاس ها هم حاضر می شوی در بهترین حالت چند کتاب خوب برای چند درس پراکنده خوانده ای و به اینکه تو می خواهی در آینده به متخصص در حوزه ای خاص تبدیل شوی کمکی نمی کند.»
چه کسی نگران کیفیت پایین کلاس هاست؟
در این که در این میان مقصر دانشجو است یا استاد یا ساختار آموزشی، اتفاق نظری وجود ندارد، اما باید دید به این مسئله به شکل مشکل نگاه می شود یا خیر؟ دانشجو و استاد کدام یک نگران این موضوع هستند؟
برای برگزاری یک کلاس در دانشگاه دولتی، مقدار قابل توجهی از بودجه بیت المال هزینه می شود و در دانشگاه های شهریه ای نیز خانواده و در برخی موارد خود دانشجو هزینه های سنگینی را متحمل می گردد تا دانشجویان بتوانند در دانشگاه ثبت نام کنند و در کلاس حاضر شوند.
کیفیت پایین برخی کلاس ها و عدم نظارت صحیح بر روند تدریس استادان مسلماً علت تامه بی رغبتی دانشجویان به حضور در کلاس نیست، اما بالا بردن کیفیت کلاس و توجه به عواملی که می تواند باعث مفید و موثر بودن کلاس در نگاه دانشجویان شود قطعاً می تواند یکی از راه حل های این مشکل باشد.
از طرفی شاید بتوان با افزایش امتیازات مالی برای دانشجویان، چون وام های مسکن، خوابگاه های دانشجویی و کمک هزینه های دیگر کمی از دغدغه های دانشجویان متاهل را کاست تا فرصت حضور و استفاده از کلاس را پیدا کنند.