به گزارش خبرنگار "خبرگزاری دانشجو" از کرمان، بسیج دانشجویی دانشگاه شهید باهنر کرمان در واکنش به سخنان توهین آمیز کیومرث پوراحمد، کارگردان سینما در تالار حافظ دانشگاه شهید باهنر کرمان بیانیهای صادر کرد.
متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
شاه رفت!!!
مدیریت فرهنگی، یعنی اینکه دستگاه عاقلهی کشور-دستگاه مدیر و مدبرهی کشور- برای فرهنگ کشور، قراری بگذارد، ضابطه یی وضع بکند و خط کشی و قاعده و قانوگذاری بکند. معنایش این است. نباید این جور باشد که در امر فرهنگ یک کشور-برخلاف مسائل دیگر- هیچ گونه نظارتی، اشرافی، مدیریتی و تدبیری وجود نداشته باشد. (بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی۱۵/۱۰/۱۳۷۷).
با خبر شدیم که متاسفانه چهارشنبه هفته گذشته کارگردان فیلم قصههای مجید به دعوت کانون فیلم و عکس اداره امور فرهنگی در دانشگاه ما حاضر شده و در حکومت جمهوری اسلامی و در دانشگاهی که مزین به نام شهید باهنر است از شاه ملعونی به نیکی یاد کرده است که ظاهرا اقایان روشن فکرنما هنوز فرارش از ایران را باور ندارند و حتی به این نیز اکتفا نکرده و صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران را بیشرم خطاب کرده است.
آقایان روشن فکر و روشن فکر نما!!!! باور کنید شاه رفت، باور کنید که شاه از دست مردمی فرار کرد که جمهوری اسلامی میخواستند مردمی که میخواستند اسلام بر تمام شئون جامعه حاکم باشد و فضای رسانههای ایران اسلامی با نظارت و رضایت خدای متعال باشد.
متاسفانه باز هم یکی از اهالی رسانه به بهانه اکران فیلمش فرصتی یافت که روحیه ناسالم و قانون گریز خود را رسوا کند، فرصتی یافت تا به نظام اسلامی و قوه مقننه هر چه دلش میخواهد بگوید و حتی حمایت مسئولی از مسئولان دانشگاه را نیز دریافت کند.
هفته گذشته کیومرثپور احمد با قطع اکران فیلمش با بداخلاقی تمام آنچه در دل داشت گفت و دانشگاه شهید باهنر کرمان را به تیتر یک خبرگزاریهای مختلف تبدیل کرد؛ او از حمله به سینمای ارزشی دفاع مقدس شروع کرد و به تعریف و تمجید از شاه مخلوع و ملعون رسید.
آنچه مسلم است حضور کانونها و برگزاری برنامه توسط آنها نه تنها مفید بلکه برای بالابردن سطح فرهنگی دانشگاه امری ضروری است؛ اما در این میان سوالاتی چند بیپاسخ مانده است.
۱- چرا فضای فرهنگی دانشگاه باید بستری برای حضور چنین افرادی بشود؟
۲- چرا افرادی که به خود اجازه میدهند در برنامه دیگر نهادهای دانشگاه فقط به بهانه واهی دغدغه فرهنگی برنامه را بهم بریزند، در چنین برنامهای که خود مدیریت را بر عهده دارند نه تنها واکنش نشان نمیدهند؛ بلکه به حمایت از فرد مذکور سخن میگویند؟
۳- چرا باید کانونهای فرهنگی دانشگاه فارغ از یک نظارت صحیح برنامه اجرا کنند و از پیگیری تخلفات خود خیالی راحت داشته باشند؟
۴- آیا چنین اقدامات سخیف و چنین برنامههایی که هیچگونه نظارت و پاسخگویی موثری در قبال آنها وجود ندارد موجب ارتقای سطح فرهنگی دانشگاه خواهند شد؟
۵- چرا طبقهای خاص از هنرمندان حاظر به تمکین از قانون نیستند و خود را معیار حق و باطل میدانند؟
امیدواریم با بذل توجه کافی و وافی مدیران فرهنگی دانشگاه، از این پس شاهد افزایش نظارتها بر چنین برنامههایی باشیم.