در سپهر سیاسی ایران و در مقوله ریاست جمهوری یک قانون نانوشته و یک رویه وجود دارد و آن اینکه افرادی که در یک انتخابات رای اعتماد عمومی برای تصدی این سمت را به مدت چهار سال را کسب میکنند، در نوبت بعدی انتخابات نیز برای یک دوره دیگر در این منصب ابقا میشوند.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- یادداشت دانشجویی؛* در سپهر سیاسی ایران و در مقوله ریاست جمهوری یک قانون نانوشته و یک رویه وجود دارد و آن اینکه افرادی که در یک انتخابات رای اعتماد عمومی برای تصدی این سمت را به مدت چهار سال را کسب می کنند در نوبت بعدی انتخابات نیز برای یک دوره دیگر در این منصب ابقا می شوند.
چرایی این امر را می توان در دو عامل زیر جستجو کرد:
اول آنکه روسای جمهور اصولا در دور اول، کارویژه خود را حول محور تحکیم و تقویت پایگاه اجتماعی خود و ایجاد رضایت عمومی در سطح جامعه، تعریف می کنند؛ تا از این رهگذر افکار عمومی را مجاب کنند که در انتخابات آتی نیز رای خود را به اینان تقدیم کنند؛ بنابراین سیاست های دولتمردان در این دوره بسیار محتاطانه و با یک شیب ملایم اعمال می شود.
دیگر موضوعی که باید بدان اشاره کرد مبحث ثبات در مدیریت کلان اجرایی کشور است. آمد و رفت دولت ها همواره باعث بروز تغییرات فراوانی در تمام زیر مجموعه دولت می شود و به دیگر سخن با تغییر روسای جمهور، بخش اعظمی از مدیران کلان، میانی و بعضا جزء به صورت اتوبوسی جابه جا می شوند و پر واضح است که این امر تاثیر نامطلوب فراوانی بر جای می گذارد.
از دیگر سوی مهلت چهار ساله مجال کوتاهی برای به نمایش گذاردن تمام توان یک دولت در عرصه مملکت داری و قضاوت درباره کارنامه بر جای مانده است؛ بنابراین از ابتدای انقلاب تا کنون منوال بر این استوار بوده که دولت ها برای بیش از یک دوره سکان امور اجرایی کشور را در دست گرفته اند.
اما بنابر قاعده «ما من عام الا و قد خص» که هر اصلی را استثنایی است، و با عطف توجه به دلایلی که ذکر آن خواهد رفت به نظر می رسد دولت تدبیر «اولین دولت یک دوره ای پس از انقلاب»خواهد بود.
اینک به بحث پیرامون قرائن مثبته این پیش بینی خواهیم پرداخت: می دانیم که روی کار آمدن دکتر روحانی معلول عوامل متعددی بوده است.
نخستین عامل را می توان پروپاگاندای وسیع رسانه ای علیه دولت دهم و سیاهنمایی وضعیت اقتصادی کشور و پیوند دادن اقتصاد با انرژی هسته ای برشمرد. گویی در آن برهه، گردش سانتریفیوژها مانع حرکت چرخ دنده های صنعت بوده است و دکتر روحانی تدبیری اتخاذ کرده اند که در پرتو کاربست آن، امکان چرخش توامان این دو گردونه فراهم می آید.
علت دیگر پیروزی روحانی، ائتلاف اصلاح طلبان و کارگزاران سازندگی بود که موجب شد آراء این دو طیف تجمیع شود و در سبد رای یک کاندیدا جای گیرد.
موضوع دیگری که تاثیر معتنابهی در موفقیت دکتر روحانی داشت شعار «مذاکره برد-برد» بود که حاکی از این بود که ایالات متحده در عصر کنونی، متفاوت از آمریکایی است که امام، شیطان بزرگش خوانده بود|؛ بنابراین می توان با آن سر یک میز نشست و از موضع برابر به گفتگو نشست و به احقاق حقوق ملت ایران مبادرت ورزید.
اکنون و با گذشت سه سال از عمر دولت یازدهم، شرایط به گونه ای رقم خورده است که تمام برگ های برنده ای که دخیل در پیروزی دکتر روحانی بوده اند رنگ باخته اند.
بدین معنا که دیگر، نه متوجه نمودن مشکلات و کاستی ها به دولت قبل باور پذیر و کارساز است و نه اصلاح طلبان حاضرند دست به اقدامی مشابه دوره پیشین زنند و همچنین خبث طینت آمریکا و ناکارآمدی مذاکرات که مرکز ثقل فعالیت های دولت تدبیر بوده است بر همگان مبرهن گشته است.
محمدسعید ابراهیمی-فعال دانشجویی دانشگاه فردوسی مشهد رشته حقوق
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.