اخبار دانشگاهی را از «کانال اخبار دانشگاهی SNN.ir» دنبال کنید
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، علی کیان، مسئول سیاسی بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی دیروز پیش از خطبه های نماز جمعه صباشهر شهرستان شهریار به ایراد سخن پرداخت. که به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم
از اعتماد مقام معظم رهبری و ستاد نماز جمعه در دادن فرصت به جوانان نسل دومی و سومی در ارائه تحلیلشان از شرایط تشکر می کنم و امیدوارم کلماتی که بر زبان می آورم، مرضی رضای خدا باشد و مدیون وقت شما مومنین نمازگزار نباشم. این عرایض تحلیل یک جوان نسل دومی انقلاب است، روایتی کوتاه از ریشه ها و عمق ها:
قال الله تعالی: يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَي الْمُؤْمِنينَ أَعِزَّةٍ عَلَي الْکافِرينَ يُجاهِدُونَ في سَبيلِ اللَّهِ وَ لا يَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذلِکَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ سوره مائده آیه ۵۴
ای کسانی که ایمان آوردید هر کس از شما از آیین خود بازگردد، خداوند قومی را می آورد که آنها را دوست دارد و آنها نیز او را دوست دارند، در برابر مومنان متواضع و در برابر کافران سرسخت و نیرومندند، آنها در راه خدا جهاد می کنند و از سرزنش هیچ ملامتگری هراسی ندارند این فضل و برتری از جانب خداست که به هر کس بخواهد و صلاح بداند می دهد و خدا وسعت بخش و بسیارداناست .
در تفاسیر شریف آمده است که هنگام نزول آیه سوال کننده ای از رسول خدا (ص) پرسید که این قوم کیانند و ایشان به سلمان فارسی اشاره کردند.
داستان مردم ایران از زمانی آغاز شد که در دوران حکومت علی (ع) اسلام واقعی و عادلانه را لمس کردند و ریشه های علم دوستی و غیرت و حق پرستی آنان به کمکشان آمد و نهایتا دل در گرو علی نهادند و علی (ع) این عصاره اسلام واقعی نیز به آنها دل بست و روی آنها حساب باز کرد. چه بسیار از یاران امیرالمومنین و امام مجتبی (ع) از ایرانیان بودند. گزارشهای تاریخی وجود دارد که عده ای از ایرانیان جزو یاران سید الشهدا (ع) در روز عاشورا بودند. براساس یک نقشه حساب شده الهی اولاد فاطمه (س) خصوصا بعد از واقعه کربلا به ایران آمدند، پایگاهشان ایران بود و روی حمایت ایرانیان حساب می کردند.
این بقاع متبرکه و امامزادگان واجب التعظیم در سراسر کشور نشان از این تدبیر بزرگ تاریخی دارد. گردونه زمان گذشت و در سال های طولانی غیبت امام دوازدهم، این بقاع متبرکه محل تربیت مسلمانان عالم و مجاهد شد که خدا را دوست می داشتند و خدا نیز آنها را دوست می داشت.
جنگهای بسیار، حمله مغول و ظلم طاغوت ها نتوانست محبت اهل بیت رسول خدا و اسلام علوی و فاطمی را از این مردم بگیرد و این محبت با پوست و گوشت این مردم آمیخته شد. آنها از این عنایت خداوند راضی بودند و خدا نیز از آنها راضی بود. ولی گویا این دوستی، مسئولیتی به همراه خود داشت و وظیفه ای تاریخی را متوجه مردم ایران کرد. باید یکی از دوست ترین دوستان اهل بیت و روایتگر برجسته احادیث آنها برمی خیزید و علم قیامی را بلند می کرد، تا آن امام سفر کرده و غایب را از پس حجاب غیبت بازگرداند و او کسی نبود جز روح الله الموسوی الخمینی.
او وقتی قیام کرد که غفلت از یاد و نام انبیای الهی، جهان را پر کرده بود و مادیگری و دنیا دوستی می رفت تا همه را یکسره در خود ببلعد. راههای هدایت را مسدود کند و امید بازگشت را هر چه کمتر نماید؛ اما نه، حضرت روح الله آمد و به مدد امام غایب از نظر، انقلابی به پا کرد و انفجار نوری در دل شب ظلمانی اشجار معلونه اتفاق افتاد. به شرق بی خدا و غرب مزدور پیام فرستاد که اسلام علوی و فاطمی باید حاکم شود و ما تلاش خواهیم کرد که نهایتا این گونه شود.
آنچه قابل تامل است این است که حضرت روح الله این انقلاب بزرگ را با کمک مردم ایران به پا کرد، همانها که محبت اهل بیت رسول خدا را برای قرنها در قلب خود حفظ کرده بودند و آماده اثبات آن بودند. همانها که علی علیه السلام را دوست داشتند و علی هم آنها را دوست داشت و خداوند این پیوند دوستی را هیچ وقت پاره نکند.
این نظر یک جوان نسل دومی است؛ بعضی وقتی فداکاری ملت ایران در انقلاب و دفاع مقدس را می بینند، تعجب می کنند و نمی توانند با تئوری های مرسوم جامعه شناسانه آن را تحلیل کنند. بله! نمی توانند. دلیل این فداکاری و محبتها و عواطف مردم نسبت به انقلاب آن است که این قیام را ادامه راه امام حسین (ع) می دانند و دلیل آن همه اعتماد و تعریف حضرت روح الله از این مردم هم، همین است. چون همه چیز خود را برای اسلام واقعی می دهند و تا روزی که این روحیه و این محبت در میان قاطبه مردم هست، کشتی انقلاب به پیش خواهد رفت.
آنچه عرض شد فقط یک تحلیل تاریخی نبود، بلکه حکایتی بود از ریشه ها و حقیقتها، و هر کس از آن غافل باشد تا منزل آخر با این انقلاب نخواهد آمد. اما اندکی هم از فراز و فرود انقلاب بگویم؛ این هم حاصل وقت عمیق و مطالعه نسبتا دقیق یک نسل دومی است.
چه بسیار انقلابیونی که انقلابی نماندند و چه بسیار خواصی که بصیرت لازم را نداشتند و تلاشی هم برای به دست آوردن آن نکردند. از سرنوشت بعضی از مهاجران همراه پیامبر عظیم الشان عبرت نگرفتند. از سرنوشت یار غار پیامبر که نهایتا در مقابل دختر پیامبر ایستاد، عبرت نگرفتند؛ همو که خداوند رضایت و خشمش را به رضایت و خشم او گره زد...
آن انقلابیون فقط به اینکه سال هایی را در زندان بودند و مبارزه کردند، دل خوش شدند و همین را دلیل انقلابی بودن فرض کردند، آنها روزی خود به دشمن اصلی و شیطان بزرگ که حضرت روح الله دستور دوری از او را داد، بد می گفتند و شعارهای انقلابی سر می دادند، ولی وقتی کسی خبر از ریشه ها نداشته باشد و وظیفه تاریخی را به درستی نشناسد و وعده های نهایی امام و رهبرش را باور نداشته باشد، خسته می شود به دنیا رو می کند و زندگی اشرافی را انتخاب می نماید و مردم را نیز به سوی خود دعوت می کند. اینجاست که دشمنان در او و خواص مثل او طمع می کنند.
ملت مومن و غیور ایران، این نسل دومی داستان پایان دفاع مقدس و سال های سراسر حماسه و شور را اینگونه تحلیل می کند. عده ای از خواص سست عنصری کردند؛ جنگی که می توانست زودتر و پیروزمندانه تر تمام شود را، با فشار بر حضرت روح الله و قبل از حصول اهداف نهایی تمام کردند و جام زهر به دست آن پیر سفر کرده دادند؛ البته دلسوزی و تدین در بعضی از آنان بود و به تایید امام هم رسید، ولی همان امام فرمود که سالهای بعد مسائل روشن خواهد شد و مسئله اصلی همان سست عنصری بود.
آنچه در سال های پس از جنگ رخ داده آمیخته ای از فراز و فرود است. فرازش از جنس همان روحیه جهاد و شهادت است که هرجا آن را به کار گرفتیم، تلاش کردیم و به خدا توکل نمودیم، پیروز شدیم؛ پیشرفت های علمی جوانان این سرزمین، حرکت های بازسازی بعد از جنگ تا به امروز، خدمت رسانی به مناطق محروم، همه و همه در پرتو آن روحیه جهادی تحقق یافت، اما هر جا عده ای از خواص خسته شدند و کوس بازگشت به دامن دشمن بزرگ را با هزار بهانه نواختند، همه دیدند که توفیقات کم شد و فرود اتفاق افتاد.
امروز عده ای از جنس همان سست عنصرها که البته ممکن است پرورش یافته انقلاب، متدین و غیور هم باشند و ما آنها را به درجات بالاتری از تدین و غیرت و انقلابی گری فرا می خوانیم، جلو دار شده اند و با ساده اندیشی می پندارند که به لبخند دشمن می توان اعتماد کرد و یا اینکه به خاطر حفظ وجهه اش در جهان، به قولش عمل می کند و از خباثت دشمنی ذاتیش دست بر می دارد. هیهات! دشمنی شیطان بزرگ با انقلاب اسلامی ریشه ای، ذاتی و در بالاترین سطح است و تجربه این سه سال مذاکره برای دیر باورترین افراد هم اثبات کرد که آمریکا قابل اعتماد نیست.
بعضی ما را متهم نکنند که برجام پروژه رهبری و نظام است؛ بله، اگر قطعنامه ۵۹۸ با تصمیم امام بود، که بود و به علت سست عنصری برخی خواص و فاصله گرفتن از پیروزی نهایی جان زهر نامیده شد، نرمش قهرمانانه رهبر معظم انقلاب نیز به علت ادامه جریان همان سست عنصرها به وجود آمد و به مصلحت راه انقلاب تشخیص داده شد و به خدا قسم که همه آنها در روز قیامت باید پاسخگوی این تاخیر سه دهگی در رسیدن به اهداف عالیه نظام اسلامی و به سختی افتادن مردم در فشارها و تنگناهای اقتصادی و سیاسی باشند.
نهایتا؛ ای ملت سرافراز ایران بدانید که راه شما و انقلاب اسلامیتان عالمگیر شده و ندای امامتان پشت شیطان بزرگ را لرزانده و عربده هایی که می کشد ناشی از قدرت نیست، بلکه به خاطر تمام شدن دوران اوست و برای به تاخیر انداختن اندک آن تلاش میکند. با همین دوستی و محبت آل محمد و تمسک به کتاب خدا به پیش روید و در گردنه های نهایی نظرتان به جانشین حضرت روح الله باشد. تا انقلاب به مقصود برسد و نصرت کلی الهی نازل و آن یار غایب از نظرروی بنماید.ان شالله