جمعی از دانشجویان و دانشگاهیان دانشگاه علم و صنعت در نامهای خطاب به رئیس جمهور سابق نوشتند: کاش شما به جای عبرت شدن در تاریخ، از تاریخ عبرت میگرفتید.
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، جمعی از دانشجویان و دانشگاهیان دانشگاه علم و صنعت در نامهای خطاب به رئیس جمهور سابق نوشتند: کاش شما به جای عبرت شدن در تاریخ، از تاریخ عبرت میگرفتید. آنهم از تاریخی که در همین مدت کوتاه پیروزی انقلاب سرشار از کسانی است که روزی در کنار ملت جنگیدند و فردا خنجرشان را نه به سوی دشمان بلکه به روی این جبهه کشیدند. متن این نامه به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم آقای دکتر محمود احمدی نژاد
بعد از مشاهده نامهها و سخنرانیهای اخیرتان لازم شد از جانب دانشجویان دانشگاه علم و صنعت که خود محل تحصیل و تدریس تان است چند کلامی برایتان بنویسیم. آقای احمدی نژاد اخیرا نامه ایی از جانب جمعی از فعالین دانشجویی منتشر شد و در آن از شما بعنوان نماد عدالت و تنها منجی انقلاب یاد کره بودند. صد افسوس برای آن فعال دانشجویی که از حق طلبی و آرمانگرایی به شخص گرایی پوچ کشانده شد. آن نامه به خوبی روشن کرد که اگر جنبش دانشجویی استقلال خود را از دست دهد، ناچار به ورطه سقوط کشانده شده و در بازی سهم خواهی قدرت پرستان به آلت دست مبدل خواهند شد؛ اما در ادامه باید به شما و حامیانتان متذکر شویم که بدانید علمدار عدالت طلبی و آرمانخواهی در ایران معاصر چه کسانی بودهاند. امام خمینی آن عزیز همیشه زنده تاریخ، تحقق انقلاب اسلامی را منوط به ایجاد حکومت اسلامی میدانست و منظورش از حکومت اسلامی جز برپایی حکومت عدل نبود و در راستای ایجاد حکومت عدل عمرشان را سراسر مبارزه و جهاد قرار دادند و در ادامه امام خامنه ایی پرچم داری این اصل اسلام را بر عهده گرفتند.
بعد از اجرای سیاستهای لیبرالی در دولتهای سازندگی و اصلاحات و کمرنگ شدن مفاهیمی، چون عدالت اجتماعی، رهبر عظیم الشان انقلاب با سخنرانیهای مکرر و تاکیدات گوناگون بر سبک حکومتداری مولای متقیان علی (ع) بر صراط عدالت، یک مطالبه عمومی برای بسط عدالت ایجاد کردند تا این اصل مهم الهی زیر سایه شعارهای توسعه گرایانه گم نشود. نمونه ایی روشن از این گفتمان سازی تربیتی، سخنرانی مقام معظم رهبری در دیدار دانشجویان مورخ ۱۰/۸/۱۳۸۳ است که معظم له ضمن ایراد سخنانی در باب عدالت و رفع فساد فرمودند: "گفتمان عدالت، یک گفتمان اساسی است و همانطور هم که چند روز پیش در جلسه یی مطرح کردم همه چیز ماست. منهای آن، جمهوری اسلامی هیچ حرفی برای گفتن نخواهد داشت؛ باید آن را داشته باشیم. این گفتمان را باید همهگیر کنید؛ بهگونهیی که هر جریانی، هر شخصی، هر حزبی و هر جناحی سر کار بیاید، خودش را ناگزیر ببیند که تسلیم این گفتمان شود؛ یعنی برای عدالت تلاش کند و مجبور شود پرچم عدالت را بر دست بگیرد؛ این را شما باید نگه دارید و حفظ کنید؛ این مهم است. اما در برخورد با آنچه شده، باید خانگی برخورد کنید؛ نه بیگانهوار و معترض. ” از این دست سخنان در سالهایی که ارزشهای الهی توسط غربگرایان رو به فراموشی میرفت بار دیگر عدالت طلبی را تبدیل به مطالبه عمومی کرد، که شما هم با دست گرفتن همین شعارها منتخب ملت عدالت خواه قرار گرفتید؛ که متاسفانه درسالهای پایانی دولتتان آنچنان عمل کردید که دو دولت بعد از شما، شعار و ترفند محوری شان در انتخاباتها ترساندن مردم از مدافعان عدالت بخاطر عملکرد جنابتان بود. حال به جای پاسخگویی به مردم، فرار به جلو را در پیش گرفتهاید.
آقای احمدی نژاد امروز که از به بن بست رسیدن انقلاب صحبت میکنید نیاز است به شما یاد آوری کنیم که شما نه اولین کسی هستید که از راه مستقیم مردم انقلابی و ولایتمدار منحرف شد نه آخرین نفر آن خواهید بود. دوستان قدیمی تان میپسندیدند کهای کاش شما به جای عبرت شدن در تاریخ، از تاریخ عبرت میگرفتید. آنهم از تاریخی که در همین مدت کوتاه پیروزی انقلاب سرشار از افراد و احزاب و سازمانهایی است که روزی در کنار ملت برای محقق کردن آرمانهای بلندش جنگیدند و فردا روز خنجرشان را نه به سوی دشمان ملت و ولایت که به روی این جبهه کشیدند. از صحبت درباره قائم مقامی که، چون شما زمانی در راه ولایت بود، اما زمانی که فتنه زمان او را مجبور به انتخاب بین راه حق و جانب داری متعصبانه از دوستانش کرد، مانند حال اسفناک امروزتان نامههای دشمن شاد کنش قلب ضد انقلاب داخل و خارج را شاد میکرد. اما این فتنهی اکبر نبود. فتنهی بزرگتر را شخصی رقم زد که جز نزدیکترین یاران امام و سالهای سال یاور رهبر بود. اما چه بگوییم از دسیسه زمانه که این فرد را مسبب فتنه ایی کرد که اثرات مخرب آن در وحدت ملی هنوز هم در کشور قابل لمس است. میبیند جناب دکتر؛ اگر ملت امروز آنچنان از معرکه گیریها و نامههای تندتان تعجب نمیکند برای آن است که بزرگتر از شما هم توفیقی نداشتند از ایجاد فاصله بین امت و ولایت.
جالب است که حتی درخواست هایتان نیز حرف تازه ایی ندارند. از رهبری میخواهید با وتوی رای مردم، انتخابات زودهنگام برگزار کند، اما یا فراموش کردهاید یا یا ترجیح میدهید که به یاد نیاورید، زمانی را که از رئیس فقید مجمع تشخیص تا نخست وزیر مفتون دولت جنگ و رییس باغی دولت دوم خرداد، همه به رهبری فشار آوردند تا رای مردم به شما را فدای سیاست ورزی دنیاخواهانه خود کنند، اما رهبر انقلاب مانند همیشه سمت مردم و قانون اساسی ایستاد و نگذاشتند رای مردم که حق الناسی نزد حکومت است، بی ارزش جلوه شود.
آقای احمدی نژاد در نامهها و صحبت هایتان بغض آلود و غیر منصفانه تمامی عملکرد چهل ساله انقلابمان را زیر سوال میبرید. لازم است پاسخ دهید، ملاک صعود یا سقوط انقلاب فقط حضور شما و دوستان بهاریتان در مناسب حکومتی است؟ زیرا ما هنوز سخنرانیهای جذابتان را درباره در اوج بودن کشور در سالهای صدارتتان را به یاد داریم. به یاد داریم خود شما از دموکراسی بی رقیب اجرا شده در کشور، آزادی بیان و حضور سلایق مختلف فکری در حکومت سخنها میگفتید. شما نبودید که دستاوردهای انقلابمان در حوزههای مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، امنیتی و. را نقاط درخشان و قابل افتخار نظام میدانستید و در برابر دانشمندان و نخبگان جوانی که ایران را در علوم مهم دنیا در ردههای تک رقمی قرار دادند سر تعظیم فرود میآوردید؟
جناب آقای دکتر، انقلاب ما همان انقلاب است، این شمایید که متاسفانه در حال سقوط هستید، اما متملقان کنارتان اجازه دیدن واقعیات را از شما سلب کردهاند.
از دیگر نکات عجیب اعتراض هایتان به عملکرد مجموعه نظام، عدم رعایت انصاف در بررسی مقصران و مسئولان وضع فعلی مملکت در حوزههای عقب مانده کشورمان است. شما هم همانند آنچه صاحب منسبان فعلی آنچنان از خود را مبرا و دیگران را مقصر میدانید، که گویی مردم نمیدانند دولت به عنوان قدرت اول ساختار اجرایی کشور با در دست داشتن حداقل هفتاد درصد از بودجه کشور، متهم ردیف اول کمیها و کاستی هاست؛ و تعجب بیشتر از آن است در حالی که انتظار میرود شما که سابقه هشت ساله ریاست بر قوه مجریه را داشته ایید هم نوا با قشر مستضعف که این روزها از عملکرد دولت تدبیر و امید و وزرای آن ناراضیاند، بیشتر دولت را مورد نقد و مطالبه قرار دهید، اما گویی مشکلات شخصی و قبیله ایی، برایتان اولویتهای مهم تری است.
جناب آقای احمدی نژاد، از پیشرفتهای نظاممان گفتیم، اما خود آگاهیم که در بعضی جنبهها بسیار از وضع مطلوب فاصله داریم. نظام ما هنوز در اجرای صحیح عدالت اجتماعی، اجرای عدالت قضایی و دست یابی به اقتصاد شفاف، پویا، با ثبات و پیشرو و ایجاد رفاه همگانی کاستیهای جدی دارد. اما کیست که نداند این کاستیها نتیجه رویکرد و عملکرد مسئولینی است که یا از سر ناتوانی و یا از سر خیانت نتوانستند خواستههای ملت ایران را عملی کنند. متاسفانه در جامعه ما باب شده است مسئولینی که با شعارهای رنگارنگ و زیبا رای مردم را کسب کردهاند به جای پاسخگویی درباره عملکرد خود، خود مطالبه گر میشوند و با دستاویز قرار دادن بهانههای مختلف دیگران را مسئول وضعی که ساختهاند، نشان میدهند. نمونه روشن آن فرافکنیهای دولت شخص تان در روزهایی که تورم کم سابقه را متحمل شدیم و در ادامه بی کفایتی مجموعه دولت را در بی ثباتی بازار ارز که در دولت مستقر فعلی نیز شاهد آن هستیم. عدم پذیرش اشتباهات و دادن آدرس غلط برای مسببین نابسامانیها سناریوی کهنه و تکراری ایست که متاسفانه اتاق فکر دولت دکتر روحانی نیز در حال اجرای آن هستند.
در عدالت قضایی نیز مشکلات فراوانی داریم. از عدم شفافیت پروندههای فساد، برخوردهای گاها سیاسی با مفسدان اقتصادی، زمانبر بودن رسیدگی به جرائم، عدم پالایش قضات و کارمندان به صورت شفاف و عقب ماندگی سیستم کلی دستگاه قضا و ... باعث شده است، ملت ایران از عملکرد این قوه نارضایتی نسبی داشته باشند. نهادهای دیگری هم، چون بنیاد مستضعفان و ستاد اجرایی فرمان امام و ... که وظیفهی مستقیم رسیدگی به اوضاع مستمندان و مستضعفین را دارند، متولیان سیستم فرهنگی کشور، چون صدا و سیما، دفتر تبلیغات اسلامی و ... با وجود سازمانهای عریض و طویل هم عملکردی در طراز انقلاب اسلامی ندارند و نتوانستند خواسته مردم و رهبری را عملیاتی کنند. اشکالات و نارساییهایی که باز هم، ناشی از عدم مسئولیت پذیری و روحیه انقلابی مسئولان دستگاه قضاست و سایر نهادهای انتصابی است.
اما در این زمینه هم ذکر سه نکته خطاب به شما و همگان لازم است؛ اولا انتصابی بودن این دستگاهها، نباید بهانه ایی شود تا عده ایی بدخواه و بد نیت، با مغالطه رهبری را مورد ملامت قرار دهند؛ تاریخ بخوانید تا از بعضی کارگزاران حکومت علی با خبر شوید که با اینکه معصوم آنها را نصب کرده بود، اما با این حال توقعات را برآورده نکردند و گاها خیانت در امانت کردهاند. دوما نهادهای انتصابی باید بدانند که باید با جدیت بیشتر، سرعت عمل بالاتر و تعهد بیشتر خواستههای امت و امامشان را عملی کنند؛ و سوما سیاسیون بدانند مردم به خوبی فرق دلسوزانی که خیرخواهانه بدنبال اصلاح وضع هستند را با فرصت طلبانی که بدنبال مشکلات میگردند تا میان مردم و انقلاب شکاف ایجاد کنند که شاید از آوار برسر مردم پله ایی برای دنیای خود بسازند، را میدانند.
آقای دکتر احمدی نژاد، مردم ایران و بالاخص جوانان مومن و انقلابی این سرزمین کماکان با صلابت و قدرت به آرمانهای پاک امام خمینی متعهد و پایبند هستند و، چون سیصد هزار جوان پاکی که سر خویش را فدای راه ولایت کردهاند، آماده سربازی و سلحشوری در رکاب نائب امام زمان هستند. قطعا به روشنی در یاد دارید، چه در سال ۸۴ و چه در سال ۸۸ زمانی که خود را مدعی پیگیری آن آرمانهای پاک معرفی کردید، چگونه همراه تان بودیم و توانستیم در حوزههای مختلف علمی و عملی نقاط روشنی در تاریخ انقلاب ثبت کنیم. پیشرفتهای کم سابقه و چشم گیر دولت تان در صنایع هسته ایی، فضایی، موشکی، نانو فناوری، پزشکی و ... که در دولتهای بعد غالبا نه تنها گشترش نیافت که حتی عقبگرد نیز داشت، با حضور ملت ایران و تلاش شبانه روزی جوانان کشور به دست آمد.ای کاش شما هم نصیحتهای پدرانه رهبر فرزانه انقلاب را در چند سال اخیر سرلوحه کار خود قرار میدادید تا کار به این جا نمیرسید وای کاش کجروی هایتان شما را از ملت انقلابی دور نمیکرد.
در پایان، اما، ما دانشجویان و دانشگاهیان دانشگاه علم و صنعت از شما دعوت میکنیم، تا با حضور در جمعی دانشجویی، بی پرده و صریح گفتگو کنیم تا هم شنوای دغدغههای ما باشید و هم درباره عملکرد و مواضع سالهای اخیر خود صحبت کنید.