دانشجویان عدالت خواه، آفت بسیج را، محدود شدن آرمانهای آن به تشرّع، تعبّد فردی و عافیّت طلبی میدانند!
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- محمد حسین صبوری*؛دانشجویان عدالت خواه، آفت بسیج را، محدود شدن آرمانهای آن به تشرّع، تعبّد فردی و عافیّت طلبی میدانند!
اصلاح" به مثابهی آرمان دانشجوی عدالتخواه هیچگاه تمایل مطلق بر حفظ وضع موجود نخواهد داشت و جامعهی آرمانی خویش را با روش اصلاح ساختارها و رفتارهای فساد زا و مخرّب، دنبال خواهد کرد؛ از این رو، روحیهی اصلاح طلبی (به معنای واقعی کلمه) در دانشجویان همیشه زنده میباشد و در بیان و عمل به آن نیز، جدیّت کامل وجود خواهد داشت.
اصول برای حفظ انقلاب دانشجوی عدالتخواه حفظ مبانی و اصول اولیه انقلاب ۵۷ که از سوی بنیانگذار آن به تبیین و تثبیت رسیده را، از تکالیف شرعی خود دانسته و انگشت اتهام را به سوی افرادی نشانه خواهد گرفت که به نام «اصول!» جامعه را به دسته بندیهای سیاست زده و منفعت گرا سوق میدهند.
دانشجوی عدالتخواه صحیفهی امام روح الله (ره) را چراغ راه و معیار سنجش افراد و گروههای درون نظام قرار داده، تا «انقلاب اسلامی» لقلقهی زبان سیاسیون انقلابی نما نشود.
معرّف هژمونی انقلاب اسلامی دانشجوی عدالتخواه از آنجا که خود را پایبند به تمامی اصول و اهداف انقلاب میداند، لذا در صدد است تا خلاء پیش آمده در اهداف و عملکرد دیگر تشکلها و مجموعههایی که خود را حامی و مُعرّف انقلاب نشان میدهند، اما را اصلاح کرده، و هدف و آرمان واقعی انقلاب اسلامی ایران را صحیح و صریح معرفی و دنبال کند.
حفظ استقلال فکری و تشکیلاتی، به قیمت مرزبندی جنبش عدالتخواهدانشجویی خود را وابسته و همراه و همگام ذاتی هیچ جمع و جناح، نهاد و سازمان، تشکل و انجمن دیگری نمیداند؛ و راه و روش خود را در پیش خواهد گرفت.
لیک اگر در مسیر حرکت، فرد یا افرادی بخواهند خود را با عدالتخواهان همراه سازند، موجب رضایت خواهد بود؛ اما جنبش عدالتخواه در پازل هیچ گروهی قرار نخواهد گرفت، و استقلال خود را به هر قیمت ممکن حفظ خواهد کرد. به این نَحو که جنبش عدالتخواه راه از پیش مشخص و تبیین شدهای را پیش چشم خویش دیده و بر خود موظف نمیداند که دیگر گروهها را در هر مسیری که خودشان صلاح میدانند، همراهی کند؛ لذا از همان موضعی که با مانیفست عدالتخواهی سازگار باشد، حمایت و از اقداماتی که با منطق عدالتخواهی ناسازگار است، برائت میکند.
دولتها (به عنوان جریانات خارجی) و نهادها و سازمانهای داخلی دانشگاه، همیشه دوست دارند تا رَگ جنبشهای مستقل دانشجویی را در دست گیرند و در آنها رخنه کنند تا با عناوین متفاوت، تنها برای اهداف خودشان سود ببرند!
تمامی عدالتخواهان به این امور حساس بوده و با مرزبندی در برابر چنین تفکراتی، از استقلال فکری و تشکیلاتی خویش حراست میکنند.
بسیجیِ عدالت خواه بسیج و بسیجی در نگرش عدالتخواهان، ذیل تعریف عمیق و غنی حضرت امام معنا میشود: «ملتی که مخالف با استکبار و پول پرستی و تحجر_گرایی و مقدس نمایی است، همه افرادش باید بسیجی باشند.» (امام خمینی ره/ ۲ آذر ۱۳۶۷/ پیام تشکیل بسیج)
عدالتخواهان، تقدس بسیج را به سبب مبارزهی آن با تحجّر و مقدس مآبی، استکبارِ سیاسی و اقتصادی میدانند (نه صرف نام و ظاهرگرایی!)؛ و مادامی که این اندیشه در هر شخصی مشاهده شود، او را بسیجی مینامیم.
تأکید بر پسوند مستضعفین» به دنبال عنوان بسیج، توسط مؤسس آن، حامل مسئولیّت هایی، چون عدالتخواهی و ظلم ستیزی دانسته، و تقابل تمام عیار با زندگی اشرافی و شکم سیری مفرط اغنیاء از یک سو، و محرومیت و گرسنگی پابرهنگان از سوی دیگر، مهمترین رسالت برای این مجموعه میدانیم.
دانشجویان عدالت خواه، آفت بسیج را، محدود شدن آرمانهای آن به تشرّع، تعبّد فردی و عافیّت طلبی میدانند!
علیه احزاب عدالت خواهان در فعالیّتهای سیاسی و اجتماعی خود، از هر گونه حزب گرایی و فعالیّتهای حزبی منع میباشند؛ و حزب به معنای امروزی آن در هر نقطه از جهان را نه تنها مردود و مُخلِّ منافع تودههای مردم میدانند، بلکه آنها را صرفاً قبیلههایی دانسته که جز دغدغۀ تأمین ثروت و قدرت خویش، نگرانی دیگری ندارند!
دعواهای کذایی میان جریانات مرسوم (نظیر اصلاح طلب! و اصول گرا!)، چیزی جز جنگ زرگری نمیباشد و تقسیم جامعه به دو عنوان مذکور، ساده اندیشانهترین نوع تلقی در تحلیل سیاسی و اجتماعی جامعه میباشد.
فلذا در پایان لزوم تأکید بر این امر را بیشمار دانسته که؛ عدالت خواهان وامدار و دنباله رو هیچ فرد و گروهی نخواهند بود، و هر نوع فعالیت در مجموعه احزاب (!) رایج را مذموم خواهند دانست.
انقلاب اسلامی، تنها ترازوی میزان«قائل بودن به انقلاب اسلامی»
از «قانع بودن به هر شیوه از جمهوری اسلامی (آن هم به حسب حفظ ظاهر)»، متفاوت است. در تفسیری واضح، معیار سنجش در قبال دولت ها، مسئولان و صاحب منسبان در جمهوری اسلامی، «انقلاب اسلامی» خواهد بود؛ نه مقولهی دیگری!
به عبارتی، موازین و چارچوبهایی که اسکلت بندی انقلاب اسلامی را وضع کردند، برگرفته از مبانی حقیقی و اصیل شریعت بوده و صحیفهی بنیانگذار فقید آن نیز، ترازوی دقیقی برای قضاوت میتواند باشد.
عدالت خواهان معتقدند که انقلاب اسلامی، در سال ۱۳۵۷، با سقوط نظام ستمشاهی و حاکمیّت جمهوری اسلامی، تنها به وقوع پیوسته است؛ از این جهت پیروزی این انقلاب و پیاده سازی کامل اهداف آن، نیازمند تلاش و مجاهدت مستمر و خستگی ناپذیر دارد.
«اگر ما بخواهیم اسلام را حفظ کنیم و اینطوری که بخواهیم یک نمونه در عالم نشان بدهیم، ایران را بگوییم یک نمونه است، یک الگو هست، با رفتن شاه درست نمیشود؛ با رفتن ظالمها درست نمیشود. اگر بنا شد که ظالمها رفتند و ما یک دستۀ دیگر جایشان نشستیم، همان کارها را به اندازهای که قدرت داریم بکنیم، ما هم همان هستیم؛ ما هم همان رژیم هستیم؛ ما هم همان ظالم هستیم... مجرد لفظ فایده ندارد؛ باید محتوا داشته باشد. باید شهربانی حالا وضعش با آن وقت تغییر بکند؛ نه لفظش تغییر بکند و وضعش همان باشد. باید شهرداریها همین طور باشند، ارتشیها همین طور باشند، وزارتخانهها همین طور باشند، ادارات همین طور باشند، بازار همین طور باشد، بازار باید بازار اسلامی باشد.» (امام خمینی - ۸/۳/۱۳۵۸)
جمهوری اسلامی، با تغییر دولت ها، مدیران و تصمیم گیرندگان آن در مقاطع زمانی مختلف، متفاوت خواهد شد؛ اما اصول انقلاب اسلامی تغییر ناپذیر میباشد.
بنابراین؛ هر مسئولی در کشور، صرفاً مسئولِ [مقطعی]جمهوری اسلامی است، و موظف است رفتار و شیوهی مدیریتی خود را با مصادیق «انقلاب اسلامی» سازگار سازد؛ جای آنکه خود را منتسب به جمهوری اسلامی بداند و با این توجیه، برای خویش جایگاه مصونیّت از انتقاد و بازخواست قائل شود!
«معتقد بوده و هستم که هر مقام غیرمعصومی که در وضع غیرقابل انتقاد قرار گیرد، هم برای خودش خطر است، هم برای اسلام» (شهید مطهری - پاسخ به نقدهایی بر کتاب مسئله حجاب، ص۷۱)
*محمد حسین صبوری- دبیر سابق جنبش عدالتخواه دانشجویی
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.