به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، بسیج اساتید دانشگاه شهید بهشتی طی بیانیهای از مسئولان این دانشگاه خواست تا براساس وظیفه قانونی و ذاتی خود از اقدامات جریانات هنجارشکن در دانشگاه جلوگیری کنند.
متن این بیانیه به شرح زیر است:
سرعت وقایع در دو ماه اخیر بویژه دردوهفته اخیر به اندازهای زیاد بود که تحلیلگران سیاسی- اجتماعی را پشت سرگذاشته و اقشار مختلف جامعه را در آزمونی سخت قرارداده است.
امریکا با تحلیل نادرستی از تاثیرات تحریمهای موسوم به فلج کننده و حوادث آبان ماه و توهم اینکه جامعه ایرانی دچار سرخوردگی از نظام گردیده و نظام جمهوری اسلامی مشروعیت خودرا در اذهان مردم از دست داده است، تصمیم داشت با ترور سردار سلیمانی غرور، عزّت و شرف جامعه ایرانی را سرکوب و ملت و نظام را تحقیر نموده تا پیشروی خود را ادامه داده وایران را مجبور به پذیرش خواست امریکائیها نماید.
شهادت سردار سلیمانی او را قهرمان ملّی ایرانیان ساخت و سبب هبستگی مردم ایران و تنفّر عمیق از امریکا گردید.
تشییع دهها میلیونی که درجهان بیسابقه بود، همه پرسی دیگری از جامعه ایرانی در ارتباط با نظام و مقاومت و خط مشی رهبری بوده وهمه تحلیلگران منصف آن را رفراندومی دیگر تلقی کردند.
انتقام سخت که تبدیل به خواست عمومی جامعه گردید و درپی آن، اقدام سپاه پاسداران به حمله موشکی به پایگاه امریکایی عین الاسد در تقابل با اقدام رسمی امریکائیها نسبت به ترور شهید سلیمانی اقدامی منحصر بفرد در سطح روابط بین الملل پس از جنگ دوم جهانی تلقی گردید.
ناتوانی امریکائیها درانهدام موشکهای ایرانی و نیز ناتوانی از مقابله به مثل سبب گردید تاهژمونی امریکا در جهان مخدوش گردیده و ابهت شکست ناپذیری امریکا در منطقه و جهان شکسته شود.
از این رو متعاقب این وقایع دو نتیجه بنیادین در گام دوم انقلاب اسلامی بجا گذشته شد که مطمئنا پایه وقایع بعدی در منطقه و جهان خواهد بود و از این به بعد این دو پدیده مبنایی برای تحلیل حوادث بعدی خواهد بود.
این دو نتیجه عبارت است از:
۱- اتحاد وهمبستگی جامعه ایرانی.
۲- شکست ابهت، هژمونی وتوان نظامی امریکا.
در میانه این حوادث، به دلیل التهاب منطقه، آماده باش صددرصدی، تهدیدات جدی امریکاییها مبنی بر حمله به ایران و نشانهها و اخباری مبنی برحمله موشکی امریکا، هواپیمای مسافربری اکراینی با ۱۸۰ مسافر در اثر اشتباه محاسباتی کاربر پدافند موشکی منهدم گردید و خانواده ایشان و مردم، ایران را در ماتم فروبرد و پس از سه روز تحقیق وبررسیهای اولیه توسط ستاد مشترک مسئولیت انهدام توسط پدافند سپاه پذیرفته شد.
فارغ از اخبار و تحلیلهای مختلفی که تا کنون ارائه شده که هنوز ابهامات زیادی در این واقعه وجود دارد و باید منتظر تحقیقات اساسی در این زمینه باشیم تا واقعیت روشن گردد، یکباره شاهد اعتراضاتی درباره اصل انهدام و یا نحوه اعلام آن شده و درپی آن حرکتهایی هنجارشکنانه که ارتباطی با حادثه نداشت رخ میدهد.
این حرکت ابتدا توسط نویسندگان معلوم الحالی که پیوسته کارآمدی نظام را نشانه گرفته و تلاش داشتهاند تا مردم را از کارآمدی جمهوری اسلامی ناامید سازند، آغاز گردید.
ایشان در لباس دلسوزی نسبت به جامعه و خانواده کشته شدگان، ولی براساس همان رویکرد مبنایی خود درپی القای این مطلب بودند که سپاه و نهادهای برآمده از انقلاب و نظام درصدد پنهان کاری بوده و نتیجه هم گرفتند که چه امور دیگری را پنهان کرده اند که مردم نمیدانند. سپس پیاده نظام این جریان سیاسی در دانشگاهها از احساسات و هیجانات دانشجویان بهره برده و در قالب برگزاری ماتم و یادبود کشته شدگان به تظاهرات و سردادن شعارهای هنجارشکنانه علیه رهبری، سپاه، نظام و حتی شهید سلیمانی روی آوردند.
فلسفه و چرایی این اجتماعات محدود و معدود به ظاهر اعتراض نسبت به انهدام و توهم پنهانکاری است، اما کدام ذهن روشن و بیطرفی نمیتواند تشخیص دهد که در این زمان و در این بستر سیاسی و نظامی این اجتماعات با هدف خدشه وارد ساختن به وحدت و همبستگی مردم و مشروعیت فزاینده انقلاب و نظام و شکست امریکائیها سازماندهی شده است. این جریان از این واقعیت غافل است که شهادت شهید سلیمانی و خون پاک این خدمتگزار صدیق مردم به حکم سنت الهی موجب همبستگی مردم شده و عمیقا در حافظه تاریخی مردم نقش بسته و ادامه خط او که مقاومت و اخراج امریکائیها از منطقه تا نجات قدس تبدیل به خواست عمومی گردیده است؛ و ابهت امریکا نیز با اقدام فرزندان ملت شکسته شد و این دو واقعیت با این اجتماعات وضدیت ترمیم نخواهد شد.
ما اساتید انقلابی دانشگاه شهید بهشتی به هر دو گروه این جریان یعنی برخی از قلم بدستان بظاهر دلسوز و گرگان در لباس میش رفته که دل در براندازی نظام بسته تا از این راه به رویای زندگی امریکایی و قدرت در پرتو آن دست یازند و نیز به پیاده نظام این جریان که یا فریب خورده و یا به ویزا و گرین کارت امریکایی دلبسته و به رزومه سازی برای خود پرداختهاند اولا نصیحت و ثانیا هشدار میدهیم صبر انقلابی جامعه دانشگاهی حدّی داشته وا گردیده شود به مقدسات مردم، انقلاب و نظام توهین و بی احترامی گردد، با آنها همان رفتار خواهد شد که قبلا با تفالههای استکبار همچون منافقین و جبهه ملی و سلطنت طلبان.
از مسوولین دانشگاه میخواهیم تا به وظیفه ذاتی وقانونی خود در جلوگیری از اقدامات این جریانات هنجارشکن باجدیت عمل کرده و در این رابطه کوتاهی وتعلل نشود.
بدیهی است درصورتی که مسئولین از اقدامات پیشگیرانه و تنبیهی ناتوان باشند آنگاه جامعه انقلابی دانشگاهی به وظیفه انقلابی خود عمل خواهد کرد و مسئولین باید پاسخگوی اهمال خود باشند.