سالهاست از این طرف و آن طرف میشنویم که جوانهای تحصیل کرده دوست و آشنا و غریبه بعد از کلی تلاش در تحصیل نمیتوانند کار مناسب با مدرک دانشگاهی خود بیابند.
گروه علمی «خبرگزاری دانشجو»؛ پسر من لیسانس الکترونیک از دانشگاه ... دارد اما کاری برایش نیست! دوستم فوق لیسانس ... از دانشگاه ... دارد و هر روز دنبال کار میگردد ولی به هیچ نتیجهای نمیرسد! سالهاست از این طرف و آن طرف میشنویم که جوانهای تحصیل کرده دوست و آشنا و غریبه بعد از کلی تلاش در تحصیل نمیتوانند کار مناسب با مدرک دانشگاهی خود بیابند و ... .
هدف از این نوشتار ریشهیابی و کالبدشکافی این مسئله در سطح کلان نیست، اما چند دیدگاه بیان خواهد شد که خالی از لطف نیستند.
شاید بتوان گفت، مخاطب این مقاله صرفا دانشجویان رشتههای فنی همچون برق و کامپیوتر و ... هستند و مثالها و نکاتی که در ادامه خواهید خواند مربوط به این شاخه میباشد و جامع تمام رشتهها نیست هر چند در بسیاری از موارد مشابه هم هستند.
شکی در این نیست که بخشی از این مشکل مربوط به نظام کاری کشور و شرایط بعضا عجیب و غریب آن است اما تمام این مسئله به این بعد مربوط نمی شود! بسیاری از این مشکل به نظام آموزشی برمیگردد و بخش اعظم آن به خود دانشجویان مرتبط است.
چندین و چند سال است که کتب و منابع آموزشی به روز نشدهاند و دانشجویان همان مطالبی را میآموزند که سالها پیش اساتید خودشان آموختهاند. حتی باهمان مطالب و سرفصلها!! وقتی با یکی از اساتید خود که مهندس الکترونیک بودند و اصرار داشتند که وقت خود را بگذاریم و هر چه بیشتر درس بخوانیم تا در آینده شغل مناسبی پیدا کنیم در این مورد بحث میکردم به ایشان گفتم: «شما هم همین دروس را را حدود ده سال پیش پاس کردید و ما هم بعد از ده سال دوباره همانها را قرار است پاس کنیم و در این مورد تاسف وقتی بیشتر میشود که متوجه میشویم اکثر سرفصلها هم همانهایی است که ده سال پیش تدریس میشد. حال در این ده سال چه قدر علم الکترونیک پیشرفت کرده و چه قدر تواناییهای بشر زیاد شده و صنعت چه شتابی گرفته است؟! آیا یک دانشجو با تحصیلات عالی اما قدیمی میتواند در این بازار شدید رقابت صنعتی و علمی دوام بیاورد و عرض اندام نماید؟
ایشان نتوانستند پاسخی بدهند که من و همکلاسیهایم قانع شویم! کسی نمیگوید که درس خواندن و تحصیلات دانشگاهی فایده ندارد، اما اصلا جوابگوی نیاز روز ن یک دانشجو با این سطح دانش که به او میآموزند نیست، چرا که دانشجو ناگهان فارغ التحصیل شده و وارد بازار و صنعتی میشود که سالهای سال از او و علمش جلوتر است! و تازه این همه ماجرا نیست زیرا کشور روز به روز به سمت خصوصیسازی پیش میرود و برای صاحبان کار نه تنها مدرک دانشگاهی دارای اولویت نیست بلکه در بیشتر مواقع سطح دانش عملی فرد یا به قول معروف «کاربندی» شخص مورد توجه و اولویت است. چیزی که با کمال تأسف در دانشگاه به آن توجه نمیشود بهعنوان مثال درس الکترونیک چندین واحد است و آزمایشگاههای آن فقط یک واحدآن هم معمولا خوب جواب نمیدهد و علمی نیست.
شاید یک معنی اش این است که به کار تئوری چندین برابر کار عملی بها داده میشود البت اگر پاس کردن آزمایشگاهها و واحدهای عملی را واقعا عملی بدانیم.
البته نباید از موضع حق جدا شد اساتیدی هستند که دانشجویان را به کسب تجربه علمی تشویق میکند و به آنها در این مورد راهنمایی میدهند اما تعدادشان اندک و حرفشان در دل دانشجویان زیادی موثر نیست علت هم شاید این باشد که در این نظام آموزشی یاد گرفتیم که فقط نمره 20بگیریم و معدل الف شویم و خانوادهها به این راضی هستند بارها دوستان و همکلاسیهایمان را دیدهایم که یا به رشته خود علاقه ندارند و فقط همزمانم با موج عظیم ورود به دانشگاه وارد مقطع آموزش عالی شدند و بدون در نظر گرفتن نیازهای جامعه و بازار و.. یک رشته را انتخاب کرده اند و یا اگر هم به رشته خود علاقه دارند فقط به درس خواندن اکتفا میکنند و امیدشان این است که در آینده بتوانند شغلی مناسب برای خودشانم دست و پا کنند.
البته همواره عدهای هستند که در کنار درس به کاری مرتبط با رشته خود مشغولاند و همزمان با درس از بازار کار هم بیخبر نیستند البته تعدادشالن معدود است از طرفی حرکتهایی در کشور در جهت اشتغال جوانان و محصلین شروع شده است مثل نزدیک شدن دانشگاه با صنعت و ... که امیدواریم با اینکه سرعت کمی دارند نتایج آن مناسب و رضایتبخش باشد.
در طرف دیگر قضیه که مهمتر و بزرگتر از بقیه است خود دانشجویان هستند کسانی که گاهی اوقات یادشان میرود که نامشان دانشجو است و دیگر دانشآموز نیستند که منتظر بمانند تا استاد و معلم چیزی به آنها یاد دهد. عادت کرده اند که همان دانش آموز باشند و وابسته به جزوه استاد!
معمولا آنهایی که نمره بالا و معدل الف هستند در بین اساتید محبوب تر اند ومعمولا هم به درس خواندن با دید کار عادی روزانه مینگرند بارها و بارها دیده شده که اکثر دانشجویان حتی شاگردان اولها پس از فراغت از تحصیل کاری در خور مدرک و تحصیلاتشان پیدا نکردند یا به سختی کاری دست و پا کرده اند و به آن مشغولند و گاهاً احساس رضایت نمی کنند، علت هم تا حدود بسیار زیادی خودشان هستند و لاغیر، دوباره تاکید می شود که علت های بسیار دیگری هم دخیل است، اما انصافاً هیچ کدام به اندازه خود فرد تاثیرگذار نیست
پروژه های آخرترم
مصداق دیگراین رفتار در پروژه های آخر ترم است. دانشجویان پشت درب اساتید صف های طویل می بندند و می خواهند ساده ترین پروژه را بردارند چون یا از کار علمی سر در نمی آورند و یا حوصله آن را ندارند!
چیزی که برای رسیدن به آن درس می خوانند «مهندسی» به معنی واقعی یعنی ساخت و تولید و ...برای پیشبرد علم نیست، بلکه گرفتن مدرک است به امید اینکه روزی استاد شوند و تدریس کنند البته بنده دست تمام اساتید را با افتخار تمام می بوسم، نقش واحد کارآموی نیز در رسیدن به این هدف بسیار پررنگ و مهم است اگر واقعاً آن عده از دانشجویان به کار پایبندباشند باید تعارف را با خودمان کنار بگذاریم کافی است از دوستان و آشنایان فارغ التحصیل خود بپرسید که آیا توانسته اند کاری متناسب با مدرک تحصیلی شان پیدا کنند؟ دلیل آن چیست؟ آنها که خوب درس خواندند و تلاش کردند! پس چرا...؟ البته استثناء هایی هم هست که مجال پرداختن به آن نیست اما آن چه که واضح است و اکثر اساتید هم بر آن تاکید دارند کارکردن در کنار درس خواندن است!
نه ...! اشتباه نکنید...! لازم نیست حتماً بروید و در یک شرکت و یا تولیدی و .... مشغول بشوید وحتماً حقوق دریافت کنید گاهی لازم است در جایی فقط کار کنید، بدون دریافت حقوق و مزایا شما در حال حاضر بیشتر به تجربه کاری نیاز دارید تا درآمد. البته که دریافت حقوق بهتر از عدم دریافت آن است.
همچنین رشته های دیگر، فایده این کارها آنقدر زیاد است که وقتی آن را در می یابید که فارغ التحصیل شده اید و با کوله باری از تجربه و مهارت وارد بازار کار می شوید مطمئناً فردی که تجربه و علم لازم را دارد خیلی کمتر از دیگری که فقط و فقط درس خوانده، دغدغه کار خواهد داشت.
در نهایت واضح است که برای موفقیت، علاوه بر خوب درس خواندن، کسب تجربه عملی می تواند راه را هموارتر کند، یقیناً توکل برخدا همیشه راه گشاست.
منبع: هفته نامه آسمان- دانشگاه غیر انتفاعی سجاد مشهد
والا من که رشته آي تي تحصيل مي کنم , تمام مباحثي که بايد عملي تو کارگاه آموزش بدن رو سر کلاس رو کاغذ ميگن و امتحانش هم تئوريه...
اعتراض هم که مي کني , استاد محترم ميگه شما همه چي يادتون ميره بايد بعد از اتمام تحصيل سر کار آموزش ببينين !
تو کشورمون رابطه دانشگاه باصنعت درست تعريف نشده
ضمنا الان زمانه اي شده که اگر بري يه جايي بخواي کار ياد بگيري(که تو اکثر شهرها صنايع چنداني وجودنداره.....) اينقدرازت حمالي ميکشن والبته ريزه کارياي کار راهم ازت پنهان ميکنند مبادا کامل يادبگيري
بعد يه مدت عين حيوون هي ميکنن ميگن برو هروقت خواستيم صدات ميکنيم
اعتراض هم که مي کني , استاد محترم ميگه شما همه چي يادتون ميره بايد بعد از اتمام تحصيل سر کار آموزش ببينين !
ضمنا الان زمانه اي شده که اگر بري يه جايي بخواي کار ياد بگيري(که تو اکثر شهرها صنايع چنداني وجودنداره.....) اينقدرازت حمالي ميکشن والبته ريزه کارياي کار راهم ازت پنهان ميکنند مبادا کامل يادبگيري
بعد يه مدت عين حيوون هي ميکنن ميگن برو هروقت خواستيم صدات ميکنيم