به گزارش خبرنگار دانشگاه «خبرگزاری دانشجو»،هر ساله مقام معظم رهبری در ایام ۱۲ اردیبهشت، سالروز شهادت استاد مرتضی مطهری، با معلمان دیدار میکنند.
در ادامه چند مطلب از دیدار سال گذشته ایشان با معلمان را مرور میکنیم:
دلایل دیدار هرساله مقام معظم رهبری (مدظله العالی) با معلمان چیست؟
- جلسه ى ما با معلمان در هر سال، یک هدف اصلى دارد و چند هدف پیرامونى؛ هدف اصلى تکریم نمادین از معلم است. ما میخواهیم با این دیدار ارادت خودمان را به مقام معلم ابراز کنیم.
- بسیارى از مشاغل گوناگون در کشور با زرق وبرق، با جلوه گرى هاى گوناگون وجود دارند که جایگاه همه ى اینها از شأن تعلیم و حرفه ى تعلیم بسیار پایینتر است؛ این را باید همه ى ما بفهمیم و درک کنیم.
- ما میخواهیم با این دیدار نشان بدهیم که براى معلم احترام قائلیم، تکریم قائلیم، زیر بار منتّ معلمیم؛ هم براى خودمان، هم براى فرزندانمان و عزیزانمان و کسانى که آینده ى آنها براى ما مهم است. همه ى مردم در این جهت شریکند.
- همه زیر بار منتّ معلمانیم. مطلب اصلى ما این است.
نظر و نگاه مقام معظم رهبری (مدظله العالی) در باره مجموعه معلمان چگونه است؟
- تصور نکنند که اینجا جایى است که فقط هزینه بر است گاهى نگاه، این جورى است؛ میگویند دستگاه هزینه بر.
- نه، اینجا دستگاهى است که هرچه شما هزینه کنید، به طور مضاعف دستاورد خواهید داشت؛
- اینجا جایى است که ثروت سازان آینده، علم سازان آینده، تمدّن سازان آینده، مدیران آینده، از اینجا به وجود خواهند آمد و خلق خواهند شد.
- این جور نیست که ما خیال کنیم آموزش وپرورش فقط براى ما هزینه دارد؛ نخیر.
- دستاوردهایى بزرگتر از دستاوردهاى آموزش وپرورش وجود ندارد.
- هرچه شما در سرتاسر کشور از جلوه هاى پیشرفت و دستاورد و ابتکار مى بینید، ریشه ى آن اینجا است.
- اینجا را درست کنید تا همه جا درست بشود.
- بنابراین پول خرج کردن براى آموزش و پرورش و توسعه ى منابع مالى آموزش وپرورش، یکى از کارهاى اساسى است که امیدواریم مسئولین دولتى به این نکته توجّه کنند.
معلمان و مدیران این دستگاه عظیم، چه مسئولیتی دارند که باید این نگاه ویژه را به آنها داشت؟
- هدفى که ما براى جمهورى اسلامى، بر اساس آموخته هاى عمومى انقلاب در نظر گرفتیم - «ما» که عرض میکنم، مراد این حقیر نیست؛ مراد، ملتّ ایران و مسئولان انقلاب است؛ صاحبان انقلاب- آن هدف، هدف خیلى والایى است.
- هدف، ایجاد یک جامعه ى نمونه است. شما میخواهید در محدوده ى ایران عزیز که از لحاظ جغرافیایى در یک نقطه ى بسیار حسّاسى از دنیا هم واقع شده است یک جامعه اى بسازید که به برکت اسلام و زیر پرچم قرآن، الگو باشد؛ هم الگو از لحاظ مادىّ و پیشرفتهاى مادىّ، هم در عین حال الگو از لحاظ معنویتّ و از لحاظ اخلاق.
- آنجامعه اى مورد نظر اسلام است که از لحاظ مادىّ، یعنى از لحاظ ثروت، از لحاظ علم، از لحاظ سطح زندگى، در سطح بالایى باشد؛ از لحاظ اخلاق و معنویتّ هم در آن سطح و یا بالاتر از آن سطح باشد. این میشود جامعه ى اسلامى؛ شما میخواهید این را درست کنید؛ این راه خیلى طولانى در پیش دارد. و این شدنى است، کسى نگوید نمیشود؛ چرا، خیلى چیزها را خیال میکردند نمیشود، شد.
- خب، ما میخواهیم به این اهداف برسیم؛ این اهداف، انسان لازم دارد؛ بیش از همه چیز، آدم لازم است.
- از جادهّ مهمتر، راه رونده ى در آن راه و جادهّ است؛ اگر چنانچه رونده وجود نداشته باشد، جادهّ ى آسفالته هم به درد نمیخورد. اگر رونده ى با همّت وجود داشته باشد، نبود جادهّ ى آسفالته هم ضرر نمیزند.
- مى بینید این کوهنوردها تا کجا میروند؛ جادهّ که نیست، اما پا هست و همّت هست. میتوان پیش رفت، میتوان بالا رفت، میتوان استعدادهاى ناشناخته را همچنان شناخت و مورد بهره بردارى قرار داد. میتوان گرهها را پى درپى گشود.
- همه ى اینها آدم لازم دارد. این آدم در آموزش پرورش باید پایه گذارى بشود، البتهّ دانشگاهها هم مهم است، محیط جامعه هم مهم است، صدا و سیما هم مهم است، اّما هیچ کدام به اهمّیتّ آن پایه ى ابتدایى، پایه ى دبستان، نیست.
- معلمان و مدیران این دستگاه عظیم، یک چنین مسئولیتّى دارند.
معلمان با این مسئولیت سنگین، چه ویژگیهایی دارند؟
- این چنین شبکه ى عظیمى، خیلى مهم است.
- نیروهایى که باید در این شبکه ى عظیم به کار گرفته بشوند، باید خصوصیاّتى داشته باشند.
- یکى از این خصوصیاّت این است که پرانگیزه باشند، بانشاط باشند؛
- از نیروهاى خسته، فرسوده، بى ابتکار کسانى که هرچه بلد بودند، به کار زدند، دیگر هیچ کارى بلد نیستند نباید به عنوان عناصر اولویتّ دار استفاده کرد.
- اولویتّ با نیروهاى جوان، بانشاط، پرانگیزه، متدینّ، انقلابى و کسانى است که مسئله ى آنها در آموزش و پرورش، همان مسئله ى اصلى آموزش و پرورش باشد؛ یعنى تربیت انسانها؛ از اینها باید استفاده کرد؛ این یک مسئله است.
- بنابراین در مدیریتّهاى کلان و سطح بالاى آموزش و پرورش، اولین مسئله به نظر من این است که نگاه کنند، ببینند از چه نیروهایى استفاده میکنند؛
- از نیروهاى مؤمن، انقلابى، بانشاط، علاقهمند، عاشق کار خود، و آماده ى ورود در میدانهاى دشوار در محدوده ى اهداف آموزش و پرورش؛ این مهمترین کار است.
معلمان با این مسئولیت سنگین، چه وظایفی دارند؟
- آنچه مربوط به معلمان است، این است که معلم عزیز بداند شغل او فقط تعلیم نیست؛ یا به تعبیرى فقط تعلیمِ مطالب کتاب و دانشِ در دست اجرا نیست.
- معلم، هم باید علم بدهد، هم باید روش تفکر و کار تفکر را بیاموزد، هم رفتار و اخلاق آموزى در کار او باشد. اگر تعلیم را یک معناى وسیعى بگیریم، این سه عرصه را شامل میشود.
عرصه اول:
- یاد دادن دانش؛ محتواى کتابها و محتواى علوم و مانند اینها که باید بچّه هاى ما مردان و زنان آینده ى کشور ما اینها را یاد بگیرند. این، یک کار است.
عرصه دوم:
- کار دومّ که از این مهمتر است، یاد دادن تفکر است.
- کودک ما فرابگیرد که فکر کند فکر صحیح، فکر منطقى و براى فکر کردن درست راهنمایى بشود.
- سطحى نگرى، سطحى آموزى در مسائل زندگى یک جامعه را زمین گیر میکند، در بلند مدّت بدبخت میکند.
- باید فکر کردن را در جامعه نهادینه کرد.
- اگر کسى داراى تفکّر بود، این روحیهّ موجب میشود که او بتواند مسائل مهمّ علم را هم کشف کند. اگر جوان ما، عالم ما، دانشمند ما متفکّر بار آمده باشد، از آن ذخیره ى دانشى که در اختیار او است، دهها و صدها مسئله ى جدید مطرح میکند و پاسخ میگیرد. پس استفاده ى از علم با تفکّر ممکن است.
عرصه سوم:
- سوم، رفتار و اخلاق؛ آموزش رفتارى، آموزش اخلاقى، سبک زندگى، نوع رفتار.
- آموختن رفتار و اخلاق از قبیل آموختن دانش نیست که فقط انسان از روى کتاب بخواند؛ درس اخلاق را با کتاب نمیشود منتقل کرد.
- بیش از کتاب و بیش از زبان، رفتار مؤثر است؛ یعنى شما در داخل اتاق درس و میان دانش آموزان، با رفتار خودتان به آنها درس میدهید.
- البتهّ با زبان هم باید گفت، باید نصیحت کرد، اما رفتار تأثیر عمیق ترى دارد، تأثیر همه گیرترى دارد.
- صادقانه بودن سخن را رفتار انسان روشن میکند؛ این عرض ما به معلمین است. این بچّهها امانتند در دست جامعه ى معلم؛ بایستى به معنا توجّه کرد.
- اگر ان شاءلله معلمین ما در این صدد برآیند که کودکان را، نوجوانان را با این شیوه یعنى با نگاه کردن به این سه عنصر بالا بیاورند و پیش ببرند، تصور بنده این است که در آینده ى جامعه، تأثیرات زیادى خواهد داشت.
- البتهّ پس از انقلاب، کارهاى خوبى در این زمینه شده است؛ یعنى واقعا جامعه ى معلمین با تعهّدى که داشتهاند، با حضور در فضاى انقلابى چه در سالهاى دفاع مقدّس، چه بعد از آن تأثیرات زیادى گذاشتهاند.
- گاهى من بعضى از این کتابهایى که درباره ى معلمین است میخوانم؛ تأثیر معلمى که در جبهه هاى دفاع مقدّس حضور پیدا کرده است و شهید شده است بر روى فکر دانش آموزانش، تأثیر شگرفى است که انسان این را مشاهده میکند.
- پس بنابراین معلم دانش مى آموزد، تفکر مى آموزد، اخلاق و رفتار هم مى آموزد.
افراد پرورش یافته توسط معلمین برای رسیدن به آرمانهای ترسیم شده انقلاب چه ویژگیهایی باید داشته باشند؟
- ما ملتّى هستیم با آرمانهاى بلند، با حرفهاى بزرگ، با قلهّ هاى ترسیم شده.
- این (هدف) احتیاج دارد به انسانهاى صبور، عاقل، متدینّ، اهل ابتکار، اهل اقدام، دور از تنبلى، مهربان، عطوف، داراى حلم، داراى شجاعت، با رفتارهاى مؤدباّنه، پرهیزگار و انسانهایى که درد دیگران، درد آنها محسوب بشود.
آیا همه انسانها قابل تربیتند؟ توسط چه کسانی؟ مؤثرترین کیست؟
- بافت انسان و قالب و تراش یک انسان مطلوب اسلام چیزى است که با تربیت حاصل میشود.
- همه ى انسانها هم قابل تربیتند. بعضى ممکن است دیرپذیرتر باشند، بعضى زودپذیرتر؛ بعضى تربیت در آنها ماندگارتر باشد، بعضى کم دوامتر؛ اّما همه ى انسانها در معرض تغییر و تبدیلى هستند که با تربیت حاصل میشود.
- این در درجه ى اول به عهده ى چند عنصر اصلى است که یکى از عناصر اصلى معلم است.
- البتهّ پدر، مادر، رفیق و مانند اینها هم مؤثرند، لکن تأثیر معلم یک تأثیر عمیقتر و ماندگارترى است؛ این کارى است که معلم باید بر عهده بگیرد.
حال که نظرات و دیدگاههای رهبر انقلاب به این صراحت و روشنی بیان شده است، به نظر شما آیا جامعه فرهنگی میتواند این مسئولیت خطیر را انجام دهد؟ نظر شما معلمان و دانشجو معلمان جیست؟ آیا میتوانید انتظارات مقام معظم رهبری (مدظله العالی) را برآورده سازید؟ موانع و مشکلات پیش رو چیست؟ چه راهکارهایی برای حل مسائل پیشنهاد میکنید؟
مسئله، همان تکریم معلم است. فرمایشات رهبر معظم انقلاب خود گویای همه چیز است. تا از مقام معلم درک درستی حاصل نشود، تا زمانی به آموزش و پرورش به عنوان یک نهاد صرفا مصرف کننده و به معلمان به عنوان کارمندان مصرفی نگاه شود، تا زمانی که معلمان برای تامین مخراج زندگی غیر از شغل خود که معلمی ست سه یا چهار شغل دیگر داشته باشند، تا زمانی که . . .
تا زمانی که همه این مشکلات اساسی و مهم پیش روی معلمان قرار داشته باشد، انتظارات مفام معظم رهبری برآورده نخواهد شد!
راه حل تغییر دیدگاه نسبت به آموزش و پرورش و حمایت کامل از آن است
رهبرا گوش به فرمان تواییم
بخدا فانی مارا جوو نمرگ کرده
حمایتمان کنید از نظر اقتصادی
این مسوله به دست شما قابل حل میباشد و پیشنهادی که قبلا چندین بار داده ام این است که آموزش پرورش به عنوان یک نهاد بزرگ و حاکمیتی باید مستقل از دولت و زیر نظر رهبری باسد چون ظرفیت آموزش پرورش به تنهایی با کل دولت برابری می کند و انقدر وسیع است که دولتها قادر به درک و مدیریت ان نیستند و بهترین راه جدایی از دولت و تحت امر رهبری بودن میباشد .
مسئولین آپ شما ایا ادعای ولایت مداری دارید ؟ ایا در عمل به یک مورد از مارد بالا عمل نموده اید ؟
تا کی میخواهید به لجبازی با معلم ادامه دهید ؟
ایا میخواهید ما اطمینان یابیم که قصد شما گرسنه نگهداشتن ماست ؟
و اين تبعيض بين پرديس برادران شهيد بهشتي با مهترين رشته ها و بالا ترين رتبه هاي كنكور و پرديس شهيد چمران و نسيبه با رشته هاي تربيتي و پايين ترين رشته نبود.
شأن كه هيچ بايد به حال دانشجو معلم پرديس بهشتي گريه كرد كه فضاي امورشي و رفاهي ان از مدرسه ايي معمولي ضعيف تر است.
سلام به همه معلمان عزیز
فقط می توان گفت اگر خود معلمان این مطالب و اهداف و این نظرات را پیگیری نمایند تا تبدیل به مطالبه همه مردم باشد و نقش معلم را در سرنوشت فرزندان خود و آینده جامعه را بدانند آن وقت مسئولین مجبور می شوند نظرات و نگاه های خود را عوض کنند.
جانم فدای رهبر - تشکر از نگاه ویژه شما که هر ساله با معلمان دیدار دارید.
به نظرم احترام و شأن معلم در زمان کنونی نسبت به یکی دو دهه قبل در اثر عوامل مختلفی تنزل کرده است(که خوب یکی از این عوامل،شاید خود کارهای معلمان بوده است) و اگر معلمان آگاه نباشند و سهواً کارهایی بکنند که ناخواسته نتیجه آن کاسته شدن از کرامت و منزلت معلم در انظار عمومی باشد ضرر و خسارتش از این اقدامات دولت بسی بیشتر است . معلمان باید آگاه باشند که حقشان را از چه طریقی بگیرند تا به کرامتشان لطمه وارد نشود...