به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- یادداشت دانشجویی*؛ فراموشی اقسام مختلفی دارد. یک سری از فراموشی ها لحظه ای هستند. این نوع از فراموشی خیلی وقتها گریبان گیرمان میشود. در یک لحظه خاص هر چقدر به مغزمن فشار بیاوریم چیزی یادمان نمیآید ولی بعد از چند دقیقه وقتی این مطلب یادتان میآید که به درد نمیخورد!
نوع دیگری از فراموشیها بر اثر ضربه به سر ایجاد میشود و معمولا بعد از چند وقت دوباره همه چیز به حافظه انسان برمیگردد و پزشکان به این بیماران میگویند که نگران نباشید شما خوب میشوید. راهکار پزشکان برای درمان یادآوری خاطرات گذشته است و میگویند تاثیر شگرفی دارد روی مغز و باعث بهبود این سری افراد میشود.
نوع دیگری از فراموشیها از نوع دائمی هستند که به آن در علم پزشکی آلزایمر میگویند. یعنی طرف دیگه به هیچ وجه ممکنه چیزی یادش نمیاید چون قسمتی از مغزش دیگه کارایی لازم را ندارد. توصیه ای که پزشکها برای جلوگیری از آلزایمر دارند هم به نوعی مطالعه است و آمار نشان داده کسانی که مطالعه میکند خیلی کمتر از کسانی که دنبال مطالعه نیستند به آلزایمر مبتلا میشوند.
اما نوع خاصی از فراموشی هم هست که این روزها خیلی باب شده! بخصوص برای بعضی از اقشار زحمتکش که زحمتهای زیادی میکشند که همه چیز ترک بردارد و به هر جا میرسند به دنبال تابو شکنی هستند. میهمان دعوت میکنند. تور گردشگری فراهم میکنند و از این جور کارها...
نام این نوع فراموشی فراموشی تعمدی! میباشد. که در علم پزشکی به آن آلزایمر تعمدی!! میگویند...
پزشکان! علت این نوع فراموشی را منافع حزبی و به ته دیگ خوردن وعده ها و نوعی راهکار برای فرار رو به جلو همان زحمتکشان میدانند!ا ین نوع بیماری زمانی حاد میشود که هدف فرد با عقلش و قلبش و صحبتهایش و خاطراتش تداخل پیدا میکند، به ناچار دچار فراموشی تعمدی میشود.
درمان این نوع حاد بسیار دشوار است و بعضا نشدنیست. بیمار به حدی حالش بد میشود که هر چه را بزرگان و متخصصان بگویند دیگر تفاوتی به حال وی ندارد. حتی بعضا دیده شده که برترین طبیب دنیا هم برای آنها دارو تجویز کرده است ولی این بیماران به هیچ نسخه ای پایبند نیستند و فقط به دنبال منافعی که در گرو آلزایمر تعمدیشان بدست می آید می باشند.
از عوارض این نوع بیماری میتوان گفت که فرد مثلا چوپان دروغگو را با کدخدا اشتباه میگیرد! یا بخش اعظم دارایی و زحمات یک عمر تلاش خانواده را برای خرید یک جعبه شیرینی ناپلئونی میدهد!! و یا حتی بعضا دیده شده است که بعضی از بیماران محل ملاقات خودشان با همان کدخدایش را فراموش کرده و کدخدایش مجبور شده محل ملاقات را تغییر دهد و در راهرو!! به ملاقات وی بیاید!!!
یا همین چند روز گذشته که عارضه ای دیگر از این بیماری مشاهده شد و فرد بیمار میهمانی را دعوت کرده و برایش تور گردشگری راه انداخته است که بارها از او و خانواده اش دزدی کرده و به آنها لطمه زده است.
اما در صورت مشاهده چنین بیمارانی بدانید که توصیه پزشکان برای درمان کسانی که هنوز به نوع حاد این فراموشی دچار نشده اند این است که:
ابتدا کمی به مطالعه تاریخ و دیگر علوم مرتبط با هدف بپردازی و جوانب کار را با آنها بسنجی. سپس شناسنامه خود را از دست بدهی و بیشناسنامه بشوی.
سپس کمی هم از چیزهای بد دور و برت نقد میکنی تا به تو افراطی گویند. آنگاه باید فریاد دادخواهی بزنی. باید دقت شود فریاد دادخواهی آنقدر رسا و به گونه ای زده شود که علاوه بر افراطی بودن لقب سعیده و میمونِ دلواپس را هم بگیری. بعد هم یک لیوان آب میل میکنی و منتظر میمانی. اگر اعمال را خوب انجام بدهی بلافاصله و الا حداکثر یک ساعت بعد دیگر تو از یک آلزایمری تعمدی تبدیل شده ای به یک بیشناسنامه بیسواد افراطی دلواپس،که البته در علم پزشکی به آن چیز دیگری میگویند که میتوانی خودت بگردی و پیدایش کنی!
بله تنها راه جلوگیری از آلزایمر تعمدی این است که تبدیل به یک بیسواد بیشناسنامه افراطی دلواپس بشوی همین و بس.
*هادی جویباری مقدم؛ مسئول سابق بسیج دانشجویی دانشگاه کاشان
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.