گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، به منظور بررسی محصولات تراریخته به عنوان کشت کشاورزی و منبع غذایی مردم به سراغ دکتر محمدرضا بیهمتا عضو هیأت علمی دانشگاه تهران در رشته ژنتیک و اصلاح نباتات رفتیم و به گفتگوی تفضیلی در مورد ابعاد علمی مختلف این محصولات پرداختهایم که بخش اول این گفتگو در اختیار مخاطبان قرار میگیرد.
غیر علمی است که دستآوردهای بیوتکنولوژی به عنوان دستآوردهای مهندسی ژنتیک جا زده شود
تا چه حد میتوان به اظهارتی که در مورد مافوق تصور بودن محصولات تراریخته میشود اعتماد کرد؟
متاسفانه در کشور ما مسئله تراریخته به یک بحث نزدیک به سیاسی تبدیل شده و وقتی این طور میشود افرادی که تخصصی در این زمینه ندارند یک مقدار احساسی برخورد میکنند و در نتیجه به آن سرمنزل مقصود که واقعیت است، نخواهیم رسید.
اگر علم بیوتکنولوژی را درست تعریف کنیم قسمت کوچکی از بیوتکنولوژی مهندسی ژنتیک است. از نظر علمی ما اجازه نداریم دستآوردهای بیوتکنولوژی را به عنوان دستآوردهای مهندسی ژنتیک تبلیغ کنیم، چرا؟ چون میبینیم خیلی از موافقین بیچون و چرای تراریخته برای اینکه حرفشان به کرسی بنشیند مرتب دستآوردهای بیوتکنولوژی رابه عنوان دستآوردهای مهندسی ژنتیک تبلیغ و مطرح میکنند.
در صورتی که باید دستآوردهای خود مهندسی ژنتیک را مطرح کنیم چون بیوتکنولوژی دامنهای وسیع از شاخهها چون کشت بافت، جی نو میکس، ترنس کریپتومیکس، متابولمیکس و... هست. لذا ظلم و بسیار غیرعلمی است که تعریف بیوتکنولوژی محدود به مهندسی ژنتیک شود و صحیح نیست دستآوردهای یک مجموعه بزرگ تر را به عنوان دستآوردهای یک مجموعه کوچکتر جا بزنند.
ما از دستآوردهای متعدد بیوتکنولوژی در حال استفاده کردن هستیم مثلا در پزشکی، کشاورزی، نفت یا پزشکی قانونی و ... که در هیچ جا هم مورد بحث و مناقشه نیست. اما قسمتی از بیوتکنولوژی که مورد مناقشه است مهندسی ژنتیک و محصولات تراریخته است که مستقیما با سلامت جمعیت و طبیعت ارتباط دارد.
دوستداران تراریخته، تراریخته را پشت دستآوردهای بزرگ بیوتکنولوژی پنهان و بزرگنمایی میکنند. وقتی چیزی را زیادی بزرگ کنید به راحتی زمین میخورد و در حقیقت با این رویکرد به علم، پیشرفت کشور و چه بسا سلامت جمعیت ظلم میشود. هر چیزی در جایگاه خودش باید باشد، و این انتقاد من به موافقین تراریخته است که خیلی شتابزده و شیفتهوار عمل میکنند.
احساسی و غیرعلمی نقد نکنیم
به نظر شما چه نقدی به منتقدان تراریخته وارد است؟
از طرف دیگر برخی منتقدین هم میگویند با تراریخته قیافه آدم مثل خوک میشود، دم یا انگشت اضافه در میآورد این همان قسمت احساسی و غیرعلمی است که نباید توجه کنیم و بهتر است با چنین موارد غیرعلمی، خود را بازیچه موافقین بیچون و چرای تراریخته قرار ندهیم.
آمار و اطلاعاتی که در حوزه مصرف تراریخته در جهان میدهند درست نیست
چه کشورهایی تراریخته مصرف می کنند؟
نکته بعدی این است که در آمار و ارقامی که ارائه میشود باید دقت کرد. مثلا موافقین بیچون و چرای تراریخته مدعی هستند که اروپا، محصولات تراریخته را کشت و کار میکنند اما وقتی اروپا را بررسی میکنیم میبینیم کشوری مانند رومانی که جایگاهی ندارد، مصرفکننده تراریخته است ولی کشوری مثل آلمان میگوید من استفاده نمیکنم یا در جایی میگوید زیر یک درصد کشت میکنم آنهم نه برای خوراک مردم و یا شرکتی مثل بایرن آلمان فقط تکنولوژی را صادر میکند و از حق امتیاز آن استفاده میکند و یا مثلا سوئیس صادرکننده تکنولوژی این محصولات است ولی خودش استفاده نمیکند.
اطلاعات وآمار و ارقامی که داده میشود باید دقیق و رسمی باشد وقتی اسم از اروپا میآورید باید اروپا را تفکیک کنیم، آلبانی و رومانی را هیچ وقت با سوئیس، انگلیس، فرانسه و آلمان یکسان نمیدانیم و اگر هم یک خبر کوچکی باشد مثل اینکه آلمان یک درصد کشت کرده را باید ببینیم معتبر هست یا نیست و از بزرگنمایی پرهیز شود.
کل کشت کشورهایی که تراریخته میکارند زیر ده درصد است
دقیقا چند درصد کل جهان اعم از کشورهای فقیر و غنی چند درصدشان تراریخته میکارند و استفاده میکنند؟
کل کشت کشورهایی که میکارند حدود ده درصد است. منتهی این آمار را به این صورت به مخاطب یا مسئولان نمیگویند بلکه میگویند اینقدر میلیون هکتار در جهان کاشته میشود. آن میلیون هکتار را اگر به درصد ببینید رقم بسیار کوچکی میشود و به حدود ده درصد میرسد در نتیجه 90 درصد را رها کرده و به 10 درصد را چسبیدهاند.البته این 10 درصد تابعی است از اینکه مخرج محاسبات چه باشد یعنی زمینهای آیش، جنگلها و ... و ممکن است ادعای حدود 16 درصد را نیز بشنوید که از نظر من تفاوت چندانی بین این دو عدد نیست.
محصولات تراریخته افزایش عملکرد ندارند!
دستکاری ژنتیکی تا چه حد عملکرد گیاه هان را افزایش می دهند؟
از طرف دیگر مدعی هستند که با تراریخته مشکل گرسنگی حل میشود و افزایش عملکرد محصولات رخ میدهد در صورتی که چنین نیست، افزایش عملکرد یک بحث جدی ژنتیکی است و ما باید در گفتارمان، در ترمینولوژی و گفتن اصطلاحات دقت کنیم.
محصولات تراریخته افزایش عملکرد ندارند و اگر خیلی به ما کمک کنند پایداری عملکرد دارند. پایداری عملکرد یعنی محصولی عملکردش را در حد پتانسیل نگه میدارد ولی افزایش عملکرد بیشتری ندارد و گفتن اینکه تراریخته افزایش عملکرد را مثلا دو یا سه برابر میکند کاملا غیرعلمی است و این حرف تنها از زبان افراد غیرمتخصص بیرون میآید.
محصولات تراریخته با خود امنیت غذایی به همراه نمیآورند!
یعنی ادعای ارمغان امنیت غذایی محصولات تراریخته درست نیست؟
از طرف دیگر مدعی هستند که تراریخته امنیت غذایی را برقرار میکند. سوال امنیت غذایی شامل چه خوراکیهایی است؟ ما میبینیم از گوشت، شیرگرفته تا گندم و برنج و ... همه در امنیت غذایی نقش دارند لذا این سوال پیش میآید چه گیاهان تراریختهای به صورت تجاری در دنیا کشت و کار می شوند؟
میبینیم که تراریخته در کل جهان به 4 گیاه سویا، کلزا، پنبه و ذرت منتهی میشود این 4 محصول حدود بیش از 96 درصد تراریخته جهان را به خودشان اختصاص دادهاند حدود 3 درصد گیاهان دیگری هستند که آنچنان کشت نمیشوند و عمده کشت تراریخته مربوط به این 4 محصول است.
سوال این است که آیا امنیت غذایی ما با این 4 محصول تامین میشود؟ البته که نه. پس این که گفته شود امنیت غذایی با محصولات تراریخته برقرار میشود درست نیست و نباید بزرگنمایی شود.
اگر هیچ غذایی جز تراریخته نبود، استفاده میکردیم
در چه صورت استفاده محصولات تراریخته را مجاز میدانید؟
باز موافقین میگویند همه سویای جهان تراریخته است یا اکثرذرت، پنبه و کلزا جهان تراریخته است و صنعت مرغداری ما به کنجاله این موارد وابسته است و اگر اینها را وارد نکنیم به مشکل برمیخوریم.
اگر زمانی اجبار داشتیم استفاده کنیم، استفاده میکنیم یعنی در شرایطی که باید انتخاب کنیم که دور از جان بمیریم یا بخوریم طبیعتا میخوریم.
مجبور بودن ایران در واردات تراریخته تنها یک ظاهرنمایی است
همه سویا، ذرت و کولزای جهان تراریخته است؟
یک سوال مهم این است که واقعا همه سویا و ذرت و کلزای جهان تراریخته است؟ با یک بررسی میبینیم که سویای تولیدی جهان عمدتا در آرژانتین و برزیل که حیات خلوت آمریکا است، تولید میشود. این کشورها زمینهای کشاورزیشان را به شرکتهای آمریکایی اجاره میدهند و شرکتها هم تراریخته میکارند، در نتیجه عمده تولید کنندههای سویا تراریخته میکارند و عرضه میکنند نه اینکه همه سویا یا ذرت جهان تراریخته است.
کشورهای دیگری مثل چین و روسیه و یعضی همسایگان روسیه هم سویا تولید میکنند اما برای مصارف خودشان است و بازار سویایی ندارند لذا مجبوریم از آن کشورها سویا بگیریم. سال 96 آقای مهاجر، مسئول دانههای روغنی وزارت کشاورزی به مسئولان برزیلی گفته بود ما سویای غیرتراریخته میخواهیم. مسئولان برزیل هم گفته بودند سویای غیرترایخته داریم! فقط لازم است برای سال بعد سفارش سویای غیرتراریخته بدهید! یعنی تا این زمان عدهای تظاهر به ناچار بودن ایران در واردات سویای تراریخته (آنهم ارزانتر میخریدند ولی گرانتر به قیمت غیر تراریخته به ما عرضه میکردنند) کردهاند!
در مورد ذرت هم باید بگویم که حدود 36 درصد ذرت جهان تراریخته است (که عمدتا در آمریکا تولید میشود) که بیشتر هم برای سوختهای زیستی و یا برای دان مرغ استفاده میشود و سوال این است که چرا ذرت را از 60 درصد غیرتراریخته تهیه نمیکنند؟
تراریخته وارد میکنند و به نام غیرتراریخته میفروشند
چرا واردکنندگان، تن به واردات ترا ریخته میدهند؟
شاید اصرار دوستان برای واردات محصولات تراریخته مربوط به قیمت پایینتر این محصولات در بازار باشد. همین طور لازم است بداینم که قیمت سویای غیرتراریخته بالاتر از تراریخته است اما متاسفانه تجار ایرانی سویای تراریخته که ارزانتر است را میگیرند و به قیمت غیرتراریخته به مردم میفروشند! و صداقت در خیلی از افراد کم رنگ شده است.
کشورهایی مثل اتیوپی حدود 15 سال پیش وقتی متوجه میشوند بریتانیا به آنها تراریخته هدیه داده است محصولات تراریخته را برمیگرداند. ولی متاسفانه عدهای در کشور ما افتخار میکنند که چنین محصولاتی وارد و در سبد غذایی مردم قرار میدهند. در واقع ما شدهایم موش آزمایشگاهی برای کشورهایی که تراریخته کشت میکنند اما مصرف نمیکنند! و نمیدانیم سرنوشتمان سر محصولات تراریخته چه میشود؟
نکته بعدی را در قالب سوال مطرح میکنم گیاهان تراریخته چه فرقی با گیاهان اصلی خودشان دارند؟ اگر واریته (گونه) طبیعی که خدای متعال خلق کرده را a بنامیم و کپی تراریخته که به آن conventional conterpart میگویند را َ a’ بنامیم. گیاه دوم که با دستکاری ژنتیکی ایجاد شده را فرم ترایخته گیاه اول مینامیم یعنی یک یا چند ژن در جایی از ژنوم این گیاه نشسته است این اضافات ژنتیکی که به ژنوم گیاه اضافه شده اند چه ژنهایی هستند؟ این ژنها یا ژن مقاوم به آفات هستند یا ژن مقاوم به علفکش و یا ترکیب این دو هستند. بالای 95 درصد گیاهان تراریخته که برای خورد و خوراک انسان تولید و تجاری میشوند (آنهایی که در قفسه کتاب محقق انجام شده یا سالهای آتی میخواهد محصول آن بیرون بیاید منظورم نیست) با رقم طبیعی همان گیاه اختلافشان در یک ژن است.
غیرعلمیترین اظهارات در حوزه تراریخته، از آن طرفداران بیچون وچرای تراریخته است/ بسیاری از دانشمندان داخلی از ترس از دست دادن شغلشان سکوت کردهاند!
چرا لقب ضد علم یا فناورگریز به منتقدان تراریخته داده میشود؟
طرفداران بیچون وچرای تراریخته از اصطلاحی به نام تکنوفوبیا یعنی فناورگریز برای منتقدان خود و کسانی که خواستار تامل در مبحث تراریخته هستند، استفاده میکنند. واقعیت در مجامع علمی چیز دیگری است به گونهای که وقتی پای روش و استنادات علمی وسط میآید صحبت های غیرعلمی از سوی همین افراد نیز شنیده می شود. بسیاری از محققان و دوستان دانشگاهی ما که در زمینه تراریخته حرفهای زیادی برای گفتن دارند اما از ترس کنار گذاشته شدن و بعضا ازدست دادن شغلشان مجبور به سکوت شدهاند و این رفتار با علم، عین علمستیزی است.
با دستکاری ژنتیکی نه تنها گیاه مقاوم به خشکی نمیشود بلکه عملکردش هم کاهش مییابد!
دستکاری ژنتیکی چقدر میتواند مصرف آب در گیاه را کاهش دهد؟
اولین مشکل کشور ما خشکی و کم آبی است کنترل خشکی چندژنی است یعنی چندین ژن در بحث مقاومت به خشکی دخالت میکنند. به ازای هر یک ژن مقاومتی که به رقم گیاهی مورد نظرتان منتقل میکنید چه به صورت روشهای مرسوم مثل تلاقی یا انتقال ژن مقداری عملکرد گیاه را قربانی میکنید.
هم اکنون ژنوتیپ هایی از گندم و جو داریم که با کمتر از 100 میلیمتر بارندگی، یعنی بدون هیچ آبی گندم میدهد اما بذرش ریز و چروک است و عملکردی ندارد.
اول اینکه ژنهای مقاومت به خشکی در طبیعت زیاد است که میتوانیم با استفاده از تلاقی و بهنژادی در قلمرو هر گیاه و خارج از قلمرو توسط تراریخته به گیاه منتقل کنیم
دوم اینکه ژن را چه به صورت به نژادی یا تراریخته به گیاه منتقل کنیم هر یک ژنی که منتقل میکنیم عملکرد گیاه کاهش مییابد. لذا اگر قرار است7 تن بگیریم میشود 8/6. به خاطر این که ژن مقاومت به خشکی ژن پتانسیل عملکرد را تحت تاثیر قرار میدهد و عملکرد را پایین میآورد! لذا متاسفم که بعضیها غیرعلمی رفتار و احساسی دفاع میکنند چرا که دانش لازم در این زمینه را ندارند و میگویند با فلان دستکاری ژنتیکی مصرف آب در گیاه را کاهش دادند.
ما به طور به نژادی مرسوم در ایران رقمهای مقاوم به خشکی زیادی تولید کرده ایم مثلا در گندم چندین نمونه مقاوم به خشکی داریم.
حال تصور نمایید به همان رقم مذکور مقاوم به خشکی (که از روش مرسوم ایجاد شده) یک ژن مقاومت به آفت منتقل کنیم و بعد ادعا کنیم رقم تراریخته مقاوم به خشکی است در حقیقت شنونده را فریب میدهیم و ادعایی که این رقم مقاوم به خشکی را با دستکاری ژنتیکی ایجاد کرده است صحیح نیست در حالیکه این رقم به صورت کلاسیک وجود داشته است . البته ژنی که به گیاه منتقل کردهاند قطعا یک جایی تاثیر دارد (مثلا در کوتاه مدت روی آفت مورد نظر) و معلوم نیست چه اثری روی سلامت مردم خواهد داشت.
تراریخته تاثیری روی صفات پلی ژنی چون مقاومت به خشکی ندارد
چرا تراریخته روی مقاومت به خشکی تاثیری ندارد؟
نکته بعدی این است که هر مقاومتی که گیاه در مقابل هر استرسی از جمله بیماری ها انجام میدهد با یک یا با چند ژن کنترل میشود و از آنجایی که تراریخته نمیتواند روی پلیژنها بحث کند لذا برای صفاتی چون مقاومت به خشکی و شوری که در حوزه پلیژنها و نه مونوژنها مطرح هستند نمیتواند تاثیری داشته باشد.
پلیژنها متاثر از محیط هستند اما پلیژنهای پایدار و پلیژنهای ناپایدار داریم. اما اصلاح نباتات پلیژنهایی را انتخاب میکند که در مقابل تغییرات محیطی نوسانات زیادی نداشته باشند بلکه نوسانات کوچکی داشته باشند شاید در شرایط بحرانی دقیقا رکورد 9 تن در هکتار را نزنند ولی 8 و نیم تن را میزنند و نمیگذارد محصول کاهش زیادی مثلا تا 4 تن داشته باشد.
ادامه دارد...
خوانندگان هم لابد از این موارد بسیار سراغ دارند از انواع روشهای پزشکی و رنگهای مجاز و غذاها و حتی سیگار و... که روزی به عنوان محصولاتی مفید حتی از سوی پزشکان ترویج و تبلیغ می شد اما امروز همه یا به تاریخ پیوسته اند یا همگان از مضرات آن محصولات آگاه شده اند.
آیا براستی ایشان احتمال نمی دهد که چه بسا چند دهه دیگر تازه تحقیقات ارتباط مثلا انواع سرطان را با این محصولات ثابت کند؟ کدام عاقلی بشر را به عنوان موش آزمایشگاهی مورد مطالعه قرار می دهد و می گوید فعلا بگذارید مصرف کنیم تا بعد ببینم آیا خطری دارد یا نه؟ و از همه مهمتر اگر فقط در حد احتمال ادعای مخالفان تراریخته صحیح باشد که این بذرها یک ابزار ترور بیولوژیک برای کنترل زندگی بشر مخصوصا در کشورهای جهان سوم است و سود سرشاری نصیب کمپانی های صهیونیستی تولید تراریخته می کند، آیا باز هم می توان انتظار داشت که این زرسالاران ساکت بمانند و اجازه دهند نتایج تحقیقات علمی علیه محصولاتشان به راحتی منتشر شود؟ و آیا با پول و قدرت و ابراز تطمیع و تهدید صدها محقق را ساکت نخواهند کرد؟
و از همه مهمتر اینکه بگذارید بپرسیم از روزی نخستی که انسان به وجود آمد از کجا فهمید کدام غذا سالم و کدام سمی است؟ بی شک انسان در ابتدا از حیوانات تقلید کرد و غذاهایی که حیوانات می خوردند را سالم تشخیص داد. همین منطق بدیهی تاکنون نیز ادامه دارد و عموم دارو ها و غذاهای جدید ابتدا بر حیوانات آزمایش می شود و در صورت آنکه اثر مخربی نداشت آنگاه با احتیاط بر روی انسان آزمایش می شود. اما نکته جالب و با مزه و البته دردناک اینکه بزرگترین استدلال حامیان محصولات تراریخته در واقع بهترین دلیل ممنوع کردن مصرف این محصولات است. می گویند در شرایط فعلی باید رو به تراریخته بیاوریم چون از آفات مصون است. یعنی اینکه حیواناتی نظیر حشرات از خوردن آن خودداری می کند. به عبارت دیگر حیوانات می فهمند که این سم است و نباید خورده شود. اما ما همان سم را به حلق مردم می ریزیم. قبل از این هم پرندگان و حیوانات از مزرعه خشخاش فراری بودند و می فهمیدند در اینجا سم است اما مدتها پزشکان تریاک را به عنوان دارو تجویز می کردند!
و اینکه راهی برای تشخیص حبوبات خارجی تراریخته و ایزانی هست؟