گروه فناوری خبرگزاری دانشجو، از ابتدای امسال که تصمیم نظام جمهوری اسلامی ایران با ورود مستقیم حسن روحانی در بسته شدن تلگرام بود تا ماهها سردرگمی مردم برای ماندن یا رفتن از پیامرسانهای داخلی تا امروز که تلگرام و مشتقاتش همچنان ترک تازی میکنند یک آینده غبارآلود نامعلوم در حوزه اینترنت و پیامرسانهای داخلی مشاهده میکنیم.
در همین زمینه با سید علیرضا آل داوود پژوهشگر و تحلیلگر فضای مجازی و رسانه به گفتگو نشستهایم، بخش اول این گفتگو در اختیار مخاطبان قرار میگیرد.
راهاندازی شبکه ملی اطلاعات مهمترین اولویت فضای مجازی کشور است
مهمترین الویت فضای مجازی کشور از نظر شما چیست؟
مهمترین موضوع فضای مجازی کشور ما نه تنها از نظر بنده و بسیاری از کارشناسان این حوزه بلکه همان طور که مقام معظم رهبری هم بارها اشاره کردهاند راهاندازی شبکه ملی اطلاعات است که در ادامه سعی میکنم علت آن را توضیح بدهم.
دولت هفتم و هشتم از راهاندازی شبکه ملی اطلاعات سرباز زد
اولین بار چه زمانی امام خامنهای خواستار راهاندازی شبکه ملی اطلاعات و اینترنت بومی شدند؟
اولین بار در سال ۷۹ بود که امام خامنهای از دولت وقت خواستند که شبکه ملی اطلاعات راهاندازی شود، اما متاسفانه دولت مذکور از انجام آن سرباز زد.
دولت روحانی پروژه شبکه ملی اطلاعات را علیرغم همه پیشرفتها در دولت نهم و دهم متوقف کرد
یعنی تا کنون هیچ دولتی برای راه اندازی شبکه ملی اطلاعات و اینترنت بومی اقدامی نکرده است؟
با روی کار آمدن دولت نهم مهندس سلیمانی، وزیر وقت ارتباطات پروژهای یک میلیارد دلاری برای راه اندازی شبکه ملی اطلاعات کشور تعریف کرد و پروژه تا سال ۸۸ بسیار خوب جلو رفت و کارهای مطالعاتی و زیرساختی آن انجام شد.
اما با به وجود آمدن فتنه ۸۸ که موجب بسیاری از تحریمها در این زمینه گردید، روند شکلگیری این شبکه مقداری کند شد. در دولت دهم هم در حوزه زیرساخت و فن اطلاعات و ارتباطات کارهای خوبی انجام شد مثلا اینکه ۲۲ نقطه در کشور برای اینکه بتوانند در شبکه ملی اطلاعات NIX فعالیت کنند نقطهیابی شدند. این مطالعات بر بستر ذخیرهسازی ابری انجام شده بود.
اما متاسفانه با روی کار آمدن دولت اول روحانی این پروژه متوقف شد یعنی برخلاف آن چیزی که در داخل کشور سیاستگذاری شده بود، دولت یازدهم و بعد هم دولت دوازدهم عمل کرد مثلا اینکه افزایش سرعت اینترنت بینالمللی و درگاه ورود پهنای باند بینالمللی به کشور ممنوع بود، اما یک دفعه با دولت یازدهم ورودی اینترنت به کشور ما در طول پنج سال به ۲۲ نقطه در کشور رسید.
چرا دولت اوبامای صلح طلب همه چیز را به ایران تحریم کرد به جز اینترنت؟
مشکل ورود اینترنت به کشور و و ابستگی در این حوزه را چه چیزی میدانید؟
عملکرد دولت روحانی در وابستگی به ورود اینترنت به کشور یک علامت سوال برای ما باقی میگذارد که چرا باید به اینترنت خارجی همچنان وابسته باشیم؟ و نکته خیلی مهمتر اینکه چرا آمریکاییها که ما را در همه چیز حتی در smart sangsionها یعنی تحریمهای هوشمندی که در دولت اوبامای مودب، دموکرات و صلح طلب اتفاق افتاد تحریم کردند، اما اینترنت را به ما تحریم نکردند؟
سوال بسیار مهم این است که چرا بعدا دولتی در ایران بر سر کار آمد که از نظر فکری قرابت خاصی با دموکراتها در آمریکا داشت؟ آیا این مربوط به ارتباط تنگاتنگ با باند نیویورکیها و مجموعهای به نام نایاک در آمریکا بود؟ چرا زمانی که هوشنگ امیراحمدی در گفتگوی تصویری با حسین دهباشی در تاریخ آنلاین عنوان کرد که نایاک را آقای ظریف درست کرده است پاسخی به این اظهارات او داده نشد؟
نکته جالب توجه این است که نایاک هم اکنون دست کسانی است که نزدیک به لابی رژیم صهیونیستی در آمریکا هستند و عنصر آنها یعنی خانم سحر نوروززاده حتی تا دفتر آقای اوباما هم ارتقای سمت یافت و جالب این است که نقش بسیار عمدهای را هم در بحث مذاکرات هستهای و برجام بازی کرد.
دیگر عنصر نایاک یعنی هومن مجد در هتل کوبورگ که محل مذاکرات هستهای بود دیده شد و همیشه این سوال برای ما مطرح است که هومن مجد که دارای سوابق بسیار منفی است با چه مجوزی در محل مذاکرات حضور داشته است کسی که در قامت یک ضد انقلاب و ضد ایران سه کتاب منتشر کرده و مصاحبههای متعددی با صدای آمریکا و رسانههای معاند در داخل آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران و به حمایت از فتنهگران سال ۸۸ داشته است.
اما نفر اول جریان نایاک یعنی تریتا پارسی که هم اکنون هم مسئول نایاک شناخته میشود شخصی است که مدام به صورت آشکارا در فضای مجازی از رژیم صهیونیستی تمجید میکند، ولی ایشان هم در محل مذاکرات هستهای در هتل کوبورگ و در کنار هومن مجد به عنوان یک تیم دیده شده است.
منظور این است که دولت اوباما به شکل اتفاقی اینترنت را از لیست تحریمهای ایران حذف نکرده و به شکل اتفاقی هم سروکله جریان نایاک و باند نیویورکیها در محل مذاکرات هستهای پیدا نشده است.
توقف شبکه ملی اطلاعات، ورود تلگرام و تعطیلی جلسات شورای عالی فضای مجازی به شکل همزمان اتفاقی نیست/ما چه معاملهای با عنصر سازمان CIA میتوانیم داشته باشیم؟
ورود تلگرام هم در این پازل نقشی داشته است؟
مسئله از همینجا حساس میشود که فضای مجازی وجود دارد که در دوره یک دولت به سمت بومی شدن پیش میرود، اما با عوض شدن دولت عمدا پروژه شبکه ملی اطلاعات متوقف میشود و در سال دوم دولت یازدهم پیامرسانی به نام تلگرام وارد ایران میشود و هم زمان جلسات شورای عالی فضای مجازی از اول سال ۹۴ تا شهریورماه ۹۴ تعطیل میشود و طبق اعتراف آقای واعظی وزیر وقت ارتباطات تعطیلی شورای فضای مجازی نظر مستقیم حسن روحانی رئیس جمهور کشور است.
یعنی در زمانی که پیامرسان وارداتی تلگرام بدون آسیب شناسی مردم ایران را درگیر خود میکند و لازم است که شورای عالی فضای مجازی در مورد آن چارهای بیندیشد جلسات شورای عالی فضای مجازی زیر نظر رئیس جمهور تعطیل میشود.
همان سال دیداری بین برخی از اعضای دولت روحانی با مدیر تلگرام پاول دوروف در دوبی انجام میشود. امروز بر کسی پوشیده نیست که پاول دوروف عنصر کددار سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا یعنی سازمان CIA است کسی که دوبار با مسئولان دولت روحانی دیدار داشته است.
این سوال برای ما مطرح است که چرا وقتی مسئولان کشور ما دیدند که پاول دوروف به کشور خودش یعنی روسیه با شبکه اجتماعی VK.COM رحم نکرد چگونه ممکن است با ما صداقت داشته باشد؟
در همین اوضاع مشاهده میکنید که حتی تلویزیون هم برای تلگرام تبلیغ میکند و دولت به صورت هماهنگ زیرساختهای آن را فراهم میکند و برای تعطیلی جلسات شورای عالی فضای مجازی بهانههای مختلف میآورد تا این پیام رسان ادامه حیات بدهد و ثبات پیدا کند.
چرا که این پیامرسان در همان سال ۹۴ بستری شد برای جمعآوری رای یک جریان خاص که انگلیس و رسانههای انگلیسی، چون BBCهم از طریق آن به راحتی لیستهای انتخاباتی پیشنهادی خود در ایران را ارائه میکردند و در ادامه تلگرام بستری برای دو قطبیسازی جامعه، سیاسی کاری و فریب افکار عمومی گردید.
آمریکا دارای شبکه ملی زیرساخت اطلاعات است/چرا غربگراها از این وجه آمریکا درس نمیگیرند؟
آیا آنقدری که تمام دربها در ایران به روی اینترنت خارجی و پیامرسان تلگرام باز بوده در کشورهای دیگر مثل ایالات متحده آمریکا هم اینگونه بود؟
آمریکاییها خودشان صاحب اینترنت دنیا هستند و استفاده از سرویس اینترنت جهانی را برای مردم خودشان محدود کردهاند و با شبکهای اختصاصی، خود را از اینترنت جهانی جدا کردهاند. چون اطلاعات و امنیت مردمشان برایشان ارزشمند است.
در سال ۱۹۹۱ میلادی شبکه ملی زیرساخت اطلاعات آمریکا راهاندازی شد که با قوانین بسیار سختگیرانهای مثل قانون نزاکت ارتباطات که در سال ۱۹۹۵ در حوزه فضای مجازی به تصویب رسید یا قانون کوپا و یا قانون سایپ همراه بود.
قانون کوپا قانون بسیار سختگیرانهای است که وقتی متن آن را میخوانیم مشاهده میکنیم که اگر خانوادهای به صورت رها شده از فضای مجازی استفاده کنند میتوانند حضانت بچه را از خانواده بگیرند و در این قانون مهدکودکها و کتابخانههای عمومی توسط شبکه داخلی مجبور میشوند که به صورت پالایش شده از اینترنت استفاده کنند.
یا در کشوری مثل کره جنوبی از سال ۱۹۹۸ شبکه ملی اطلاعات راهاندازی شده و این شبکه در سال ۲۰۱۷ گزارشی منتشر کرد که ۸۰ درصد مردم کره جنوبی که کشوری فوق پیشرفته در حوزه صنایع هایتک است از شبکه داخلی استفاده میکند و بیش از ۹۳ درصد مردم از شبکه پیامرسان داخلی خود یعنی کاکائوتاک بهره میبرند که این پیامرسان بیش از ۸۰ سرویس به دولت الکترونیک میدهد.
ما اطلاعات مردم ایران را به شکل رایگان در اختیار دشمن آنها قرار میدهیم
مزایای اینکه یک کشور شبکه ملی اطلاعات، اینترنت و پیامرسان بومی داشته باشد چیست؟
یک مزیت این است که از کشور شما سرقت علمی نمیشود یعنی دادههای انبوه مردم که شامل تماسها، مکانها و منطقه جغرافیایی، اظهارنظرها، سلایق در حوزه هنر، تغذیه، تفریح، پوشاک، مسائل اجتماعی و نوع نگاهشان به مسائل سیاسی است توسط دشمن سنجیده نمیشود.
این اطلاعات بعد از جمعآوری با دانشی به نام دیتاماینینگ یا دانش داده کاوی اطلاعات مورد تحلیل قرار میگیرد. سپس نقاط قوت، ضعف، تهدید و فرصت یک ملت در حوزههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی از این دادهها احصا و بر ضد آن ملت برنامهریزی میشود.
متاسفانه آنچه در کشور ما در حال رخ دادن است همین دزدی اطلاعات است، و یک علت اینکه چرا آمریکا اینترنت را به روی ایران تحریم نکرده است همین موضوع میباشد، به شکل رایگان هر اطلاعاتی که بخواهد به راحتی از این فضا به دست میآورد.
همه کشورها دارای گمرک اطلاعاتی هستند
در این صورت چه راهکارهایی برای کشورهای وارد کننده سرویس وجود دارد؟
وقتی کشورها در Information Warfare یعنی جنگ اطلاعات قرار گرفتهاند برای خودشان یک گمرک اطلاعاتی درست میکنند یعنی عنوان میکنندکه هر سرویسی که میخواهد در کشور ما راهاندازی شود، باید سروِرش در داخل کشور خودمان باشد و یا اینکه در داخل کشور ما نماینده داشته باشد و کلیدهای رمزش را هم به ما بدهد و آن پیامرسان یا سرویس طبق فرهنگ خودمان فعالیت کند و اخباری که نمیخواهیم منتشر بشود، نباید منتشر شود.
مثلا آلمان در سال ۲۰۱۶ واتساپ را به عنوان یک پیامرسان محدود و به فیسبوک فشارهای متعددی وارد کرد. اگر شرکت گوگل را نگاه کنید میبینید که گوگل حتی در خود اتحادیه اروپا google.com دیده نمیشود بلکه گوگل با پسوند کشورهای خودشان دیده میشود مثلا google.com.uk یعنی گوگل مطابق با شرایط انگلستان خدمات میدهد.
نخست وزیر انگلیس: تلگرام خانه جنایتکاران و قاچاقچیان است/مردم آمریکا: فیسبوک دموکراسی ما را مختل کرده است
مواضع رسمی کشورهای دیگر نسبت به شبکههای پیامرسانی چون تلگرام چیست؟
ترزا می نخست وزیر انگلستان در اجلاس داووس در ابتدای سال ۲۰۱۸ در سخنرانی خود گفت: تلگرام خانه تروریستها، جنایتکاران و قاچاقچیان است و به اجلاس داووس اعلام کرد که چون فیسبوک و گوگل در این بخش فعال هستند از سرمایهگذاری روی آنها خودداری کنند.
بعد از اجلاس داووس بود که رسوایی فیسبوک به وجود آمد و باعث شد قشری در آمریکا خواستار استیضاح ترامپ باشند چراکه معتقدند که دموکراسی آمریکا مختل شده است.
گفته میشود که شرکت فیسبوک اطلاعات ۸۰ میلیون از مردم آمریکا را به شرکت کمبریج آنالیتیکا در انگلستان فروخته و آن شرکت هم اطلاعات ۸۰ میلیون آمریکایی را تحلیل و ذائقهسنجی کرده و به روسیه داده است و روسیه متناسب با این اطلاعات و ذائقه مردم آمریکا کار رسانهای انجام داده است. هم اکنون روسیه در حال تلاش است که شبکه ملی اطلاعاتش را راهاندازی کند.
جای جلاد و شهید توسط چه کسانی عوض شد؟
ممکن است تلگرام نقشی شبیه آنچه فیسبوک در آمریکا داشت، در ایران بازی کرده باشد؟
بله، همین مورد فیسبوک، شرکت انگلیسی و نقش روسیه (اگر صحت داشته باشد) در انتخابات آمریکا را با کشور خودمان مقایسه کنیم.
پیامرسانی به نام تلگرام وارد کشور ما شده، شروع به جذب فراگیر عضو نموده، به راحتی بر روی تلفنهای هوشمند راهاندازی میشود و دسترسیهای زیادی باز کرده و اطلاعات مردم ما را شبانه روز به صورت کامل برداشته و با خودش برده، سپس خیلی دقیق روی نقاط ضعف و قوت داخل کشور ما دست گذاشته است. در همین حال در کشور کمپینی راه میافتد که اتفاقا اطلاعات دقیقی هم دارد این اطلاعات از کجا آورده میشود؟ از همین دادههای تلگرام.
امروز برای ما اظهرمنالشمس است که دادههای تلگرام توسط سرویس اطلاعات مرکزی آمریکا، رژیم صهیونیستی و سرویس اطلاعات عربستان خریداری شده که موضوع بسیار خطرناکی است.
اما چرا این موضوع خطرناک است اگر به رنکینگ الکسا مربوط به شرکت آمازون توجه کنید متوجه میشوید که بیش از ۸۰ درصد ویزیتورهای تلگرام در دنیا قبل از فیلتر آن مربوط به ایران بودند و ۴۵ میلیون نفر از مردم ایران در داخل این پیامرسان فعالیت داشتهاند و اطلاعاتشان را شبانه روز در این فضا رها کردهاند سپس دشمن آنها را احصا کرده و در زمان انتخابات مجلس و دولت به کار گرفته است.
تلگرام هم بستر تبلیغ است هم بستر دوقطبیسازی لذا دشمن با بررسی اطلاعات مردم ایران میفهمد که مردم از چه چیزی هراس دارند لذا دقیقا روی همان نقاط با تکنیکهای عملیات روانی سوار شده و به شکل دقیق مردم را به سمت و سوی هدف خود هدایت کرده است.
اگر امروز در آمریکا میگویند که دموکراسی آمریکا تحت فعالیتهای فیسبوک مختل شده است ما نمیتوانیم بگوییم که مردم سالاری دینی ما با تخلفات بسیار زیاد تلگرام و رسانههای غیررسمی مختل گردیده است؟
چیزی از انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ نگذشته بود که مقام معظم رهبری فرمودند: تخلفات بسیاری در انتخابات انجام شده و جای جلاد و شهید عوض گردیده است، اما جای جلاد و شهید توسط چه کسانی عوض شد؟ توسط کسانی که محتوا تولید کردند و در بستر رسانهای غیرقابل کنترل در داخل کشور پخش نمودند.