گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، فاطمه سادات هوشمند میرحسینی؛ این روزها، دل ها زبان شده اند و زبان ها قلم و قلم ها مینویسند از بزرگ مرد میدان... به راستی اینها همه سردار است و سردار فقط اینها نیست!
امروز از عمق نفوذ حاج قاسم در قلب آزادی خواهان جهان نمینویسم و حتی از مغناطیس وجودش، از اخلاص و تدبیر و شجاعتش گفتن هم بماند، از عاشقانه هایش با خدا و توصیف خودش از صحنه ی شهادت نیز عاجزم؛ آنجا که میگوید: <آه! مرگ خونین من! عزیز من! زیبای من! کجایی؟ مشتاق دیدارت هستم... وقتی بوسهی انفجار تو، تمام وجود مرا در خود محو میکند، دود میکند و میسوزاند. چقدر این منظره زیباست. چقدر این لحظه را دوست دارم...> گفتن و واکاوی این ها قطعا لازم است منتهی اکنون قصد دارم در حد وسع، به بررسی نقش نخبگان، مسئولین و مردم بعد از شهادت سردار بپردازم.
درست از اولین لحظه ای که خبر تلخ شهادت سردار رسید، شاهد بودیم که آحاد مختلف مردم متاثر شده بودند و همه انتقام سخت را فریاد میزدند. مردم و خصوصا جوانان و نوجوانان با تفکرهای مختلف اعلام آمادگی میکردند که حاضرند هر کاری برای انتقام سخت انجام دهند؛ در واقع حاج قاسم بعد از شهادت نیز، با قدرت و جاذبه ی به خصوص مردم را جمع کرد و ظرفیت عظیم مردمی را نشان داد.
قطعا طی یکسال گذشته کارهایی در راستای انتقام سخت و همچنین شناخت شخصیت و راه سردار انجام شده ولی، آیا در مقایسه با چنین حادثه و چنین شخصیتی از حداقل ظرفیت ها در این راستا استفاده شد؟
این همه سازمان عریض و طویل فرهنگی چه کارهایی در این راستا انجام دادند، ردیف بودجه های سالگرد شهادت سردار صرف چه چیزی شد؟ در یک سال گذشته چند فیلم و سریال، در شان قهرمان واقعی ما ساخته شد، الان قهرمان کودک و نوجوان ما، قهرمان های ساختگی ای با یک بعد خارق العاده همچون بتمن و سوپرمن است یا سردار سلیمانی که نه نیاز به اغراق دارد و نه یک بعدی؛ روایت معمولی شخصیت ایشان اینطور قلب ها را متوجه میکند، اگر فیلمی با صحنه های جذاب، شخصیت سردار را روایت کند؛ دیگر بچه های ما دل به سوپرمن میبندند؟ نسل جدید ما میداند که چه تفکر و چه راهی چنین قهرمان حقیقی ای میسازد؟
ما در حداقلی ترین موارد هم شاهد کم کاری در این راستا بودیم؛ غیر قابل باور است که حتی در سالگرد شهادت سردار خیابان های شهرهای مختلف فضاسازی درخوری نداشتند؛ در برخی خیابان ها به صورت محدود تصاویری نصب شده بود؛ انگار در حد پر کردن کارنامه!
شاهد بودیم که برای برگزاری مراسم سالگرد حاج قاسم در شهرهای مختلف و حتی گلزار شهدای کرمان، اگر همت دوستداران سردار و تلاش های شبانه روزی شان نبود، اکثر مسئولین فقط جایی پای کار میآمدند که لوگوی سازمان مربوطه در کار باشد! البته بی انصافی است اگر تلاش های مسئولین پاکدست و افرادی که حقیقتا به دنبال شناساندن شخصیت سردار و یاد ایشان بودند، نادیده گرفته شود.
اما در این یکسال مسئولین بیکار نماندند و عکس هایشان را با سردار منتشر کردند و هر گاه کم آوردند از ایشان مایه گذاشتند تا به اهداف مدنظرشان برسند. از سویی در بعد دیگر، مذاکره با عاملان شهادت سردارمان هم که نقل همه ی محافل شده است، و از مسئولین اجرایی تا قانون گذار! در حرف، انتقام سخت را قطعی میدانند ولی رد و نشانی از آن در عملکردشان مشاهده نمیشود.
وقتی گره های ما از هر جهت با استکبار محکم تر شود، حتی درصورتی که خروج فیزیکی آمریکایی ها از منطقه هم میسر شود، که قطعا و حتما گام بزرگ و مهمی است و به مدد عملکرد قوی نظامی و هسته ی مقتدر مقاومت در منطقه امیدواریم به وقوع بپیوندند، در عمل وابستگی ما چه به لحاظ فرهنگی و سیاسی و اقتصادی و چه به لحاظ ابزاری انتقام سخت را کم اثر میکند. (البته در زمینه ی انتقام سخت نظامی، ضربه به عین الاسد به عنوان سیلی آغازین نیز از اقدامات قابلتوجه در این زمینه است.)
داستان کم کاری های مسئولین که سر دراز دارد، در ادامه اندکی به نقش نخبگان و مردم در این زمینه بپردازیم. به عقیده ی بنده انتقام سخت، فقط یک بعد ندارد و هر فردی در هر جایگاهی توانایی انتقام سخت را دارد. اگر انتقام سخت را لازم میدانیم و مطالبه ی آن را داریم، قطعا به تاسی از خود سردار باید پا به میدان بگذاریم؛ از خودمان هم سوال بپرسیم که در یکسال گذشته برای انتقام سخت از عاملان شهادت سردار و شناختن و شناساندن راه سردار چه گامی برداشتیم؟
مطالبه ی انتقام سخت در زمینهی نظامی توسط نخبگان قطعا لازم است، منتهی به عقیده بنده تلاش برای عدم وابستگی در هر زمینه ای به استکبار، حل ریشه ای و بعد دیگری از انتقام سخت است. در زمینه ی علمی تلاش برای نوآوری و حل مسائل کشور؛ چه در بعد ابزار های فنی و چه برای حل مسائل اقتصادی و حتی علوم انسانی و ترویج آن ابعاد دیگری از انتقام است.
همچنین در زمینهی فرهنگ سازی و به خط کردن نیروهای مردمی در این زمینه (همان مردمی که از روزهای ابتدایی با حضور همه جانبه وفاداری خودشان را ثابت کردند)، تلاش و مجاهدت بی وقته در راه حفظ انقلاب که در بند بند وصیت نامه ی سردار به آن توصیه شده و تبعیت همه جانبه از ولایت فقیه اینها ابعاد ماندگار انتقام سخت و ضربه زدن به پوشال های باقیمانده از استکبار پلید است.
سپهبد سلیمانی با همین ظرفیت های مردمی و کمترین امکانات، از گروه های نوپای مردمی، امپراتوری مقاومت را ساخت. شما هم اگر مرد میدانی، بسم الله.
فاطمه سادات هوشمند میرحسینی - مسئول واحد فرهنگی انجمن اسلامی دانشجویان امیرکبیر
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.