به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، فرانک آرامی، اگر از کلی گویی پیرامون مسئله آموزش و پرورش فاصله بگیریم دیگر با وعدههای فله ای نمیتوان رای خرید و مردم را فریب داد، آموزش و پرورش در نگاه دولتها همیشه بنگاهی برای سیاسی بازی و دستگاهی عظیم برای جمع آوری رای تلقی شده است تا نهادی آیندهساز و جامعه پرداز.
روزهایی را میگذرانیم که هر یک از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری در شبکه های مختلف تلویزیونی از برنامههای جدید دولت خود در عرصه های مختلف صحبت می کنند. از راهکارهایشان درباره مهارت تورم، مسکن، اشتغال و ازدواج جوانان برای مردم میگویند و تاکید دارند که مشکلات اصلی کشور حل شدنی است.
اما در این بین جای صحبت کردن درباره یک مسئله مهم به چشم میخورد، مسئله ای که امام خمینی، آن را شروع اصلاح جامعه قلمداد میکنند و آن مسئله، مسئله ی آموزش و پرورش و عرصه ی تعلیم و تربیت است.
ایشان در یکی از سخنرانیهای خود میفرمایند: سعادت و شقاوت جامعه را نحوه اجرا و برنامهریزیهای آموزش و پرورش و نهاد تعلیم و تربیت مشخص میسازد.
رویکرد دولتهای مختلف نسبت به آموزش و پرورش!
وزارت آموزش و پرورش، از زمان شکل گیری انقلاب اسلامی تاکنون با رویکردهای مختلف ۱۳ فرد به عنوان وزیر و سکان دار این وزارتخانه مواجه بوده است .در این بین مهمترین تحولاتِ این وزارتخانه مربوط می شود به دوران مسئولیت محمد علی رجایی و محمدجواد باهنر در اوایل انقلاب. به طوری که نخستین اقدام محمد علی رجایی در صدر وزارت آموزش و پرورش دولتی کردن مدارس ملی و یک شکل کردن این وزارتخانه بود، پس از او محمدجواد باهنر با تأمین امکانات آموزشی کشور به ویژه در روستاها گام بلندی در توسعه و گسترش حوزه تعلیم و تربیت برای تمام اقشار جامعه برداشت. محمد جواد باهنر معتقد بود آموزش و پرورش باید محتوای فرهنگی و بار ایدئولوژی اسلامی بگیرد و دارای هدف مشخصی باشد. در دولت های بعدی اما وزرای آموزش و پرورش بیشتر درگیر منازعات سیاسی شدند و سعی کردند آموزش و پرورش را در همان شرایطی که قرار داشت حفظ کنند، این رویکرد ادامه پیدا کرد تا زمان دولت دهم، که حمیدرضا حاجی بابایی در صدر این وزارتخانه، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش را اجرایی کرد که بسیاری از کارشناسان به نحوه اجرای آن و دیگر اقدامات وی از جمله تعطیلی پنجشنبه ها برای مدارس انتقادات بسیاری نشان دادند.
حمیدرضا قائم پناه، دبیر شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان در گفت و گو با دانشجو، درباره نقش جدی دولت در عرصه تعلیم و تربیت بیان کرد: اگر آموزش و پرورش اولویت دولت نباشد قطعاً به سمت رشد و تعالی نخواهد رفت، نظام آموزش و پرورش را نمیتوان حزبی اداره کرد، این نظام متعلق به مردم و معلمانی است که سلیقه های گوناگون دارند و همه نیروها باید بسیج شوند تا آموزش و پرورش بتواند پرقدرت حرکت کند. لذا باید نگاهی فراجناحی و غیرحزبی به عرصه تعلیم و تربیت وجود داشته باشد و این نگاه باید در دید مسئولین ما هم روشن شود، ولی با این حال متاسفانه آموزش و پرورش اولویت اول دولت نیست.
کاندیداهای ریاست جمهوری نسبت خود را با آموزش و پرورش مشخص سازند!
طی سال های گذشته، آموزش و پرورش با چالش های بسیاری رو به رو بوده است و به عملکردهای این وزارتخانه در بخش های مختلف انتقاداتی وارد شده است، از خرید خدمات آموزشی، خصوصی سازی مدارس، تضعیف مدارس دولتی و مطالبه های معلمان گرفته تا کم توجهی ها به مشکلات دانشگاه فرهنگیان و فرآیند تربیت معلم.
حال در زمان ارائه برنامههای هر یک از کاندیداها، منتقدین سیستم آموزشی ایران انتظار دارند تا هر یک از نامزدها برنامه های خود، در حوزه آموزش و پرورش و در واقع نوع نگاه خود نسبت به امر تعلیم و تربیت را بیان کنند.
کارشناسان عرصه تعلیم و تربیت معتقدند اگر دولت بعدی میخواهد در زمینه آموزش و پرورش تحول آفرین باشد باید به سمت کیفیت گرایی حرکت کند یعنی در امر تربیت معلمان، رفع مشکلات آنها، پرورش دانش آموزان و فراهم کردن امکانات لازم برای آنها اهتمام جدی از خود نشان دهد و دیدگاه ها و سلایق مختلف سیاسی را از تصمیم گیری های خود کنار زند.
سید محمد بطحایی، وزیر اسبق آموزش و پرورش، معتقد است: در برنامههای کاندیداها و اظهاراتی که در روزهای اخیر صورت گرفته است کمترین توجه به مقوله فرهنگ در معنای عام و حوزه آموزش و پرورش به معنای خاصِ آن شده است.
او می گوید: به نظر می رسد احتمال اینکه در دولت آینده به دلیل شرایط اقتصادی، معیشتی و مسائل بسیار حادی که در حوزه تورم و فشار اقتصادی بر روی مردم وجود دارد آموزش و پرورش، جایگاه و اهمیتش از آنچه که تاکنون بوده است پایینتر بیاید، وجود دارد.
تحول در عرصه های مختلف جامعه نظیر اقتصاد، سلامت و بهداشت و حوزه های دیگر، نیازمند تربیت انسان های متعهد و کارآمد است که آموزش و پرورش سهم به سزایی در تربیت چنین افرادی دارد . در واقع اگر به آموزش و پرورش به عنوان حلال بخش اعظمی از مشکلات در طولانی مدت نگاه شود، میتوان بسیاری از مشکلات کشور را از ریشه خشکاند اما اگر به عرصه تعلیم و تربیت همان نگاهی را داشته باشیم که به اقتصاد، کشاورزی، مسکن و سرمایه داریم تعلیم و تربیت نه تنها معنای حقیقی خود را از دست میدهد بلکه به نهادی هزینه ساز برای دولت تبدیل میشود.