گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»؛ طی قرنهای گذشته استعمارگران برای بیگانه کردن نسلهای رو به رشد کشورهای اسلامی از اسلام و خاموش کردن مسئله ایمان و وجدان دینی در بین آحاد مردم، اقدامات متعددی انجام داده اند.
آنها در طراحی نقشههای فتوحات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود به مانع عمدهای برخورد کردند و آن اعتقادات اسلامی ملتها بود؛ زیرا اسلام مصداق کامل دینی بود که حقیقتاً با حمله و یورش همه جانبه و تجاوزکارانه دولتهای استعماری به مناطق مختلف دنیا، بویژه مناطق اسلامی مبارزه میکرد.
اولین پرورش یافتههای غرب غالباً کسانی بودند که بخاطر ضعف نفس و فقدان تبلیغات مؤثر دینی نسبت به دین احساس بیگانگی و عناد می کردند؛ لذا دانشگاهها که مرکز پرورش انسانهای دانشمند، بر اساس پیشرفتهای علمی روز بود، بنیان آن بر بی اعتقادی و معارضه با دین گذاشته شد و در دانشگاهها نه تنها دین را ضعیف کردند، بلکه به معارضه با آن پرداختند.
امام (ره) با آگاهی کامل نسبت به واقعیتهای تاریخی، راه حل مشکلات، بقاء استقلال و شعار نه شرقی و نه غربی در کشور را، در آمیخته شدن روشنفکران و تحصیلکردگان جدید، با دین و ایمان مذهبی و نیز آشناشدن روحانیون با پیشرفتهای علمی جهان و تجربه روشهای جدید میدانستند.
شهید مفتح از جمله افرادی بود که توطئه استعمار در جدا نگاه داشتن دو قشر دانشگاهی و روحانی از هم را با تمام وجود احساس کرده بود.
وی در راه تحقق بخشیدن به آرمانهای بنیانگذار انقلاب اسلامی، ایجاد وحدت میان این دو قشر مهم جامعه را وجهه همت خود قرار داد.
سخنرانیهای ایشان در مسجد دانشگاه در ترغیب نسل روشنفکر و تحصیلکرده به اسلام اثر بسزایی داشت.
به مناسبت مجاهدت ایشان در راه تحقق وحدت میان حوزه و دانشگاه، روز شهادت آیت الله مفتح روز وحدت حوزه و دانشگاه نامیده شد.
روز وحدت حوزه و دانشگاه از یادگارهای ارزشمند امام (ره) است؛ این مسئله هم مثل همه تدابیر و تصمیمهای مهمی که در راه جریان صحیح و اسلامی جامعه ما، آن حکیم عالی مقام و آن انسان والا و بصیر مطرح کردند، یکی از برکات وجودی ایشان بوده و هست و انشاءالله خواهد بود.پ
مقام معظم رهبری نیز درباره چیستی وحدت حوزه و دانشگاه میفرماید: «وحدت حوزه و دانشگاه، معنایش این نیست که تخصصهای حوزهای در دانشگاه و تخصصهای دانشگاهی در حوزه دنبال شود. نه، لزومی ندارد. اگر حوزه و دانشگاه به هم وصل و خوشبین باشند و به هم کمک بکنند و با یکدیگر همکاری نمایند، دو شعبه از یک مؤسسه علم و دین، با همند. مؤسسه علم و دین، یک مؤسسه است و علم و دین با همند. این مؤسسه، دو شعبه دارد: یک شعبه، حوزههای علمیه و شعبه دیگر، دانشگاهها هستند، اما باید با هم مرتبط و خوشبین باشند، با هم کار کنند، از هم جدا نشوند و از یکدیگر استفاده کنند.»1
رهنمود دیگر مقام معظم رهبری در این باره سخن زیر است: «موضوع دانشگاه، به خودی خود، یک موضوع مهم است، همچنانکه موضوع حوزه علمیه هم، به خودی خود، یک موضوع اساسی و مهم است. وقتی ما «وحدت حوزه و دانشگاه» را عنوان میکنیم، بدیهی است که مقصود این نیست این دو را در عالَم واقعیت به یک چیز تبدیل کنیم؛ زیرا اگرچه در گذشته، در حوزههای علمیه، همان دروسی خوانده میشد که امروز در دانشگاهها خوانده میشود، اما اگر فرض کنیم آن دروس حوزههای علمیه، همان پیشرفتی را که تا امروز کرده است، میکرد، باز امروز باید به مقتضای تخصص و تشعّب، هر گروه، کار و درس خودش را دنبال کند.»
وحدت حوزه و دانشگاه در کامل ساختن این ملت در جهت یک هدف
مقصود از وحدت حوزه و دانشگاه، این است که در اهداف کلی، وحدت داشته باشند و منظور، وحدت در کامل ساختن این ملت و این کشور و حرکت با یکدیگر و عبور در دو خط موازی، بدون اصطکاک با هم؛ یعنی هر دو کار خودشان را بکنند، اما برای یک هدف و آن هدف، ساختن و کامل کردن ملت و کشور ایران است. این طور باید حرکت کرد.
امروزه بدون تردید، حوزه و دانشگاه، به منزله دو بال برای پرواز یکدیگر و در حکم مکمل همدیگرند، در واقع، هیچ یک از این دو بدون دیگری، نه توان پرواز خواهد داشت و نه کامل خواهد بود. این نیازمندی این دو به یکدیگر خود دلیلی عقلی بر ضرورت وحدت میان این دو است.
ضرورت وحدت حوزه و دانشگاه برای نظام سازی
اگر چه وحدت حوزه و دانشگاه قبل از انقلاب برای براندازی نظام سلطه در ایران به کار رفت و باید بدانیم که نظام سازی از براندازی نظام به مراتب سخت تر است؛ دو سه بار انقلاب کردن، آسانتر از یک بار درست حکومت کردن است؛ بنابراین باید از میزان موفقیت نسل دوم حوزه و دانشگاه ارزیابی واقع بینانه ای به عمل آورد و نقاط قوت و ضعف نسل دوم حوزه و دانشگاه را از زمان پس از انقلاب، به درستی مرور کرد.
امروز نوبت نسل سوم حوزه و دانشگاه است که در دهه ای که پیش رو داریم، در نهادینه کردن ارزش های انقلابی و تکمیل پروژه وحدت، در سطوح بالاتری گام سوم را بردارند که این گام بسیار مهم و خطیر است و اگر به درستی برداشته نشود، همه زحمات نیم قرن گذشته دو نسل قبل بر باد خواهد رفت و عقبگرد وحشتناکی خواهیم داشت که معلوم نیست دوباره چه وقت قابل جبران باشد و شاید قرنها وقت ببرد.
امام یکی دو بار می گفتند که «اگر ما شکست بخوریم و نتوانیم پرچمی را که برداشتیم، درست در قله ای که باید، مستقر کنیم چنان سیلی سختی به اسلام خواهند زد که معلوم نیست تا چند قرن دیگر سر بردارد؛ چون صاحبان قدرت و ثروت جهان در یکی دو دهه گذشته زهر اسلام را چشیده اند و قدرت و پتانسیل عظیم اجتماعی آن را تجربه کرده اند. اگر نسل سوم حوزه و دانشگاه ـ که مدیون زحمات و فداکاری های دو نسل هستند ـ نتوانند این پرچم را بالا نگه دارند، این سیلی را خواهیم خورد.»
تهیه مانیفست تحول بزرگ جهان اسلام، به دست حوزویان و دانشگاهیان اسلامی ایران
باید توجه داشت که مانیفست تحول بزرگ جهان اسلام، به دست حوزویان و دانشگاهیان ما نوشته می شود و کوچکترین اقدام در این زمینه، زیر ذره بین تاریخ قرار خواهد گرفت.
ملت های بسیاری منتظرند از روی دست دانشجویان و طلاب، نسخه برداری کنند و ملت های زیادی نظاره گرند که جامعه و حکومت جدید در ایران، چگونه پیش می رود و در فاصله 10 سال و 20 سال، از ما مو به مو تقلید خواهند کرد.
همیشه جامعه هایی که خط تاریخ را شکسته اند، با فاصله کوتاهی مورد الگوبرداری سایر جوامع قرار گرفته اند و امروز جوامع اسلامی دیگر در حال الگوبرداری از انقلاب ما و فداکاری های نسل اول و دوم انقلاب هستند، اما باید کاری کنیم که در دو دهه آینده، جوامع اسلامی بتوانند از روی پروژه حکومت و نحوه حکومت ما هم الگو برداری کنند و اگر نتوانیم انقلابی را که در سطح جهان اسلام راه انداخته ایم، به سامان برسانیم و نتوانیم جایگزین مناسبی در برابر الگوهای ارتجاعی و الگوهای غربی ارائه دهیم، آن وقت تمام تلاش ها و فداکاری ها، به یأس مجدد جهان اسلام خواهد انجامید.
جامعه سازی مهمترین هدف امروز حوزه و دانشگاه
اگر ما نتوانیم جامعه جدید را درست بسازیم، همه ملت هایی که به هوای انقلاب ما انقلاب کردند، در یکی دو دهه آینده مأیوس می شوند و در نیم قرن آینده وضع فلاکت بار تری بر جهان اسلام مسلط خواهد شد و جامعه جدید، جامعه ای است که از زیر فشار عادات غلط و خرافی گذشته رها شود و در عین حال به دام خرافات مدرن که از طرف هژمونی غرب به ملتها تحمیل می شود، نیفتد.
تربیت مدیران هم طراز با اهداف انقلاب/تعیین سرنوشت نظام در حوزه و دانشگاه
حوزه و دانشگاه باید دائم بررسی کنند که آیا جامعه ای که می خواستیم بسازیم و می خواهیم بنا کنیم، همین است؟ تقریبا امروز همه مدیران کشور از کرسی های حوزه و دانشگاه وارد کرسی های مدیریتی می شوند، از این جهت حاکمیت فرزند دانشگاه و حوزه است.
هیچ وقت مانند امروز حلقه نظر و عمل به این صورت به هم نزدیک نبوده است که تصمیمات دانشگاه و حوزه با فاصله کوتاهی وارد حاکمیت شود؛ اینکه سرنوشت جامعه و نظام به جای پستوی مافیای ثروت و قدرت در محافل علمی ودینی تعیین شود، نکته بسیار مثبتی است و در عین حال مسئولیت آور و تکلیف بزرگی است از طرف خدا و مردم که بر دوش حوزه و دانشگاه نهاده شده است.
وحدت و همگرایی حوزه و دانشگاه، مقولهای راهبردی و استراتژیک برای کشور است
پژوهشها و در این زمینه تا امروز، نشان میدهد که تحولات تاریخی، اجتماعی و سیاسی در طول تاریخ این مرز و بوم، عمیقاً متأثر از پیوست و گسست نخبگان اجتماعی و به طور خاص، حوزویان و دانشگاهیان بوده است؛ نهضت مشروطه، نهضت ملی نفت و از همه مهمتر، انقلاب شکوهمند اسلامی ایران، نمونههایی از مؤیدات این نظریه هستند؛ بنابراین، وحدت و همگرایی حوزه و دانشگاه، مقولهای راهبردی و استراتژیک برای کشور است.
منابع:
سخنرانی مقام معظم رهبری در دیدار دانشجویان به مناسبت روز وحدت حوزه و دانشگاه، 24/9/1372
درآمدی بر آزاداندیشی و نظریهپردازی در علوم دینی