به گزارش گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو»،شورای هماهنگی دانش آموختگان و دانشجویان بورسیه در ادامه اعتراضات خود نامه ای به محمد جواد لاریجانی نوشت که متن نامه به شرح زیر است:
بسمه تعالی
جناب آقای دکتر محمدجواد لاریجانی
دبیر محترم ستاد حقوق بشر قوه قضائیه
با سلام واحترام
همانطور که مستحضرید مدتی است که بحث بورسیههای تحصیلی سالهای گذشته، در وزارت علوم دولت یازدهم خبرساز شده است. البته این هیاهوی به ظاهر عدالت خواهانه بیشتر بر گرد دانشجویان بورسیه شده در سالهای ۸۸ تا ۹۲ چرخیده، و مسئولان، فارغ التحصیلان و خارج نشینان بورسیه سالیان سازندگی و اصلاحات در گوشهای امن و به دور از جنجالهای اخیر مبنی بر جاری گشتن عدالت، در داخل و البته در خارج از کشور، به زندگی بیدغدغه و آرام خویش مشغولاند.
دانشجویان بورسیه سالیان اخیر اکثراً فارغ التحصیلان دانشگاههای معتبر دولتی و با رزومههایی قوی هستند که با اطمینان به وزارت خانه جمهوری اسلامی ایران و ثبات تعهدات دولت در قبال خود، مسیر دشوار مصاحبه در وزارت علوم و پذیرش دانشگاه و گروههای آموزشی محل تحصیل را طی کرده، و از بد حادثه با تغییر یکباره دولت و جریان سیاسی حاکم، قربانیان غرض ورزیهای سیاسی عدهای گشتهاند که وزارت علوم را به سبب تاثیر گذاری شگرف بر قشر جوان و جریان آفرین، محل فتنه انگیزیهای خویش نمودهاند. مسئولانی که در برخورد با دانشجویان بورسیه به صراحت و البته به شکل شفاهی اعلام میدارند که هرچند رزومه علمی قوی داشته باشید، اجازه نخواهیم داد حتی یک نفر از شما هیأت علمی شود!! دوره شما محاسن دارها و چادریها به پایان رسیده است!!
این گروه پیش از بررسی پرونده بورسیهها، جنجال آفرینی خویش در این موضوع را آغاز کرد، و به سبب همزمانی رسیدگی به پرونده ۳هزار میلیاردی در قوه قضائیه، بر کوس ۳۰۰۰ بورسیه غیرقانونی– به زعم خویش- دمید تا با تکیه بر رسانههای جریان ساز خود، افکار عمومی را نسبت به فساد در وزارت علوم دولت وقت حساس کند و فکر و ذهن دانشجویان و والدین خسته از تامین هزینههای تحصیل، و فارغ التحصیلان بیکار را با خود همراه گرداند، و ضمن گرفتن ژست عدالت طلبی و مبارزه با فساد، کار خویش را در حذف جریان نخبه ارزشی و انقلابی به دور از نگاههای تیزبین نهادهای نظارتی به پیش ببرد. این جریان در ابتدا، با متهم کردن تمام بورسیهها به فساد، بیسوادی و غیرقانونی بودن، به تشکیل دادگاهی نمایشی، بدون حضور متهمین علمی کشور!!!! اقدام نمود، و بدون استعلام از روزمههای علمی این دانشجویان و پیشرفت تحصیلی ایشان از دانشگاههای محل تحصیل، حدود ۸۰۰ نفر را به صرف چند صدم کسر معدل در مقطع کارشناسی یا کارشناسی ارشد، یا چندماه و چندسال اضافه سن، به لغو بورس و تحصیل با پرداخت هزینه شخصی محکوم کرد. افزون بر این، باکارشکنی و ایجاد سددر راه جذب دانشجویان بورسیه در دانشگاهها، حدود ۱۲۰۰ نفر از دانشجویان را نیز به علت نداشتن جایابی به پرداخت هزینههای تحصیل محکوم ساخت، (در مجموع بیش از ۲۰۰۰ نفر را لغو بورس کردند) و همچنان با پافشاری بر عنوان بورسیههای غیر قانونی! از رفع اتهام و عذرخواهی از باقی بورسیهها نیز سرباز زد. این در حالی است که بسیاری از بورسیهها بواسطه تعهد عدم اشتغال هم زمان به وزارت علوم، از مشاغل خویش استعفا داده، و بسیاری نیز در این سالها موقعیتهای مختلف استخدام و اشتغال را نادیده گرفته و از دست دادهاند.
در ادامه و با اعتراض بورسیههای مظلوم محکوم! خود وزارت خانه در مقام تجدید نظر نیز برآمد! و با اندکی تغییر مهر تایید بر آرای قبلی خویش زد. در این ماجرا، دیوان عدالت اداری به سبب مصوبه ۶۳۰ شورای عالی انقلاب فرهنگی در اقدامی تعجب برانگیز و و خلاف عرف وقانون پای خویش را از ماجرا بیرون کشید، واین درحالی بود که تا قبل از رسیدگی به پروندههای بورسیهها به تمام پروندههای وزارت علوم رسیدگی وحکم صادر نموده و هم اکنون نیز اقدام به صدور حکم در خصوص مسایل مربوط به وزارت علوم مینماید. در همین راستا کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی اخیرا و به دنبال شکایت دانشجویان مظلوم بورسیه رای به نفع دانشجویان داد؛ اما با کمال تأسف این رای قانونی نیز از سوی مسئولین وزارت خانه مورد اعتنا قرار نگرفت، و وزارت علوم احکام غیر قانونی خود را به دانشگاهها اعلام، ودستور اجرای آنها را صادر نمود.
دبیر محترم ستاد حقوق بشر قوه قضائیه
در میان این ماجرا آنچه برای این عده از دانشجویان بیگناه، بر جای ماند، تنش در محیطهای خانوادگی و کاری، آبروی علمی و شغلی بر باد رفته! و بیاعتمادی به مراکز تصمیم گیری کشور و بیثباتی در شرایط و تعهدات بود! و البته سردرگمی ناشی از این مسئله که در نظام اسلامی باید به کجا پناه برد! و از چه نهادی و چه کسی تظلم خواهی کرد؟!
از اینرو ضمن نامه نگاری به معاون اول محترم قوه قضائیه، برآن شدیم تا نامهای نیز به محضرتان تقدیم داریم و حفاظت از حقوق و آبرویمان را از شما حافظان و منادیان قانون طلب کنیم.
دبیر محترم ستاد حقوق بشر قوه قضائیه
براساس اصل کرامت و برابری انسانی و اسلامی، از شما خواهانیم کرامت خدشه دار شده ما را دریابید! و اگر قرار بر جاری شدن عدالت است، برابری ما با بورس شدگان سالیان گذشته را نیز اعلام کنید و خواهان رسیدگی به پرونده تمام بورسیهها از سال ۶۸ در دادگاهی عادل باشید!
و براساس ماده ۱ و ۳، اعلامیه جهانی حقوق بشر: برابری در حرمت و حقوق و امنیت فردی برای ما را به رسمیت بشناسید! براساس ماده ۷ بدون هیچ تبعیضی ما را به طور برابر در پناه قانون بگیرید! براساس ماده ۱۰ حق دسترسی کامل و برابر به دادرسی آشکار و عادلانه توسط دادگاهی بیطرف و مستقل را به ما ارزانی دارید! براساس ماده ۱۲ از شرافت و آبروی ما که با انتشار لیست افراد در رسانهها از سوی وزارت علوم و اتهام زنیهای های پی در پی خدشه یافته با برخورد با عوامل آن، حفاظت قضایی و قانونی کنید، براساس ماده ۱۸ آزادی ما را در داشتن گرایش ارزشی و انقلابی دربرابر جریانی که به دنبال حذف این گرایش از عرصه دانشگاههاست، حافظ باشید!
جناب آقای دکتر محمدجوادلاریجانی
هرچند استناد کردن به این مواد از اعلامیه جهانی حقوق بشر را در کشوری که مبنایش اسلام، قرآن و روایات معصومین است، برای تظلم خواهی خویش مناسب نمیدانیم؛ اما اجباراً این مختصر نکات را به عنوان مستمسکی حقوقی آوردیم و در پایان با ذکر روایاتی گرانبها از معصوم علیهم السلام، از کلام ایشان برای رساندن پیام و مطالبه حق خویش استمداد میطلبیم و مینویسیمای مردان عدالت خود میدانید که به فرموده معصوم آسمانها و زمین، با عدالت است که پا برجا مىمانند و با گرفتن حق ناتوان از زورمندان است که مردم پاک و پاکیزه میگردند.
خاتمه نامه را نیز این گفته معصوم قرار میدهیم که «من سمع مسلما ینادی یا للمسلمین فلم یجبه فلیس بمسلم» و میگوییم براداران قضایی و جناب آقای لاریجانی ما را دریابید.
با احترام
شورای هماهنگی دانش آموختگان و دانشجویان بورسیه -گروه خادمین نظام
این حادثه سبب خیر شد تا عده ای از دوستان دانشجوی بی دغدغه، متوجه شوند که در نظام اسلامی تا جه اندازه بی قانونی وجود دارد و عدم رسیدگی به ندای مظلوم
بدانید از این دست موارد بسیار است و حال فریادرسی نیست
وقتی به گفته قانون، معتاد مجرم نیست و همین معتادها امنیت زندگی خانوادگی را از شما میگیرند و با این پاسخ مواجه میشوید که برو سراغ قانون!!!
وقتی بسیاری از مردم در ادارات و دادگاهها مورد ظلم واقع میشوند و باز هم مورد تمسخر واقع میشوند.
آری عزیزان، اوضاع ناجوانمردانه سخت است. و بیشتر سخت است برای کسانی که برای این نهال انقلاب خونها دادند!!