گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو» - یادداشت دانشجویی*؛ درطی هفتههای اخیر و پس از توافقنامه ی لوزان و یا به قول اعضای تیم مذاکره کننده، بیانیه ی لوزان و پس از اظهار تبریک ها و خوشباش های بی مورد و نابجای مسئولان؛ اکنون با گذشت زمان آهسته آهسته جنبه هایی دیگر از این مذاکرات در حال خودنمایی است. یکی از این موارد که باعث نگرانی شدید مردم و رهبری است تعهدات ایران در رابطه با پذیرش بازدیدها از مراکز نظامی و هسته ای تحت پروتکل الحاقی و حتی فراتر از آن است.
در همین رابطه آقای ظریف در نشست خبری مشترک با پیتر سیارتو وزیرامورخارجه مجارستان اظهار داشت که پروتکل الحاقی به هیچ وجه اجازه دسترسی بی رویه و بدون دلیل به ساختارهای کشورها را فراهم نمی کند بلکه چارچوب قاعده مندی را فراهم می کند که امروز این چارچوب در نزدیک به 124 کشور در حال اجرا است. هم چنین آقای عراقچی طی هفته های گذشته، بارها بر این موضوع تاکید داشته اند که بازرسی های این پروتکل امری عادی است و مشکلی برای کشور ایجاد نمی کند و بازرسی از مراکز نظامی آن طور که مردم تصور می کنند و برخی افراد می گویند نیست؛ بلکه به صورت هدایت شده از مناطق نظامی که در موردشان به آژانس گزارش داده اند نمونه برداری می شود تا مشخص شود که در آن مرکز فعالیت های هسته ای انجام نمی شود.
این در حالیست که با اندک نگاهی به گذشته می توان پی برد که تجربه های مکرر آژانس و طرف غربی دقيقاً خلاف این سخنان است. ما بارها از بی تعهدی آژانس، در رفتار با ایران ضربه خورده ایم و هیچ دلیلی برای اعتماد به نوکران غرب در آژانس نمی بینیم؛ مگر نه اینکه بر پایه ی همین بازرسی ها بود که ترور دانشمندان هسته ای کشورمان کلید خورد و اطلاعات محرمانه ی کشور به دست سرویس های جاسوسی غرب افتاد. شهادت دانشمندان هستهای؛ تاوان جاسوسی بازرسان و نحوه عملکرد بازرسان آژانس درباره بحران ساختگی هستهای ایران بود. نتایج این بازرسیها بدون شک از مراکز اطلاعاتی غرب و رژیم صهیونیستی سردرمیآورد که تنها یکی از نتایج این جاسوسی ها در قالب بازرسی، ترور دانشمندان هستهای کشورمان بود. در سال 1391 «جی کارنی» سخنگوی وقت کاخ سفید با بیان اینکه آمریکا برنامه هستهای ایران را زیر نظر دارد، گفت: بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی چشمهای ما هستند. این اظهارات «جی کارنی» تأیید تمام حرف و حدیثهایی بود که تا پیش از این درباره کاربرد دوگانه برخی بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی گفته و شنیده میشد؛ بعد از شهادت چهار دانشمند هستهای کشورمان این سؤال پیش آمد که با وجود اقدامات امنیتی برای حفظ اسرار برنامه صلحآمیز هستهای کشورمان، نام دانشمندان مرتبط با این برنامهها چطور در اختیار تیمهای ترور سازمانهای جاسوسی آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار گرفت؟ این سؤال را در آن زمان تحلیلگران هستهای با اشاره به دیدارهایی که برخی بازرسان آژانس از تاسیسات هستهای داشتند، پاسخ گفتند: به نام بازرسی، به کام سرویسهای اطلاعاتی.
همین هفته ی گذشته بود که مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مصاحبه با آسوشیتدپرس مدعی شد: «طبق پروتکل الحاقی ما میتوانیم از هر مرکز نظامی در ایران که لازم بدانیم بازرسی به عمل بیاوریم.» وی در ادامه افزود: «در مقاطع زمانی مختلف و در کشورهای گوناگون سابقه بازرسی از مراکز نظامی وجود داشته است. خب چرا درباره ایران بازرسی نظامی صورت نگیرد؟ اگر ما ضرورتی برای بازرسی از مراکز نظامی ایران ببینیم آن را مطرح خواهیم کرد و ایران نیز طبق پروتکل باید آن را بپذیرد!»
با مرور تاریخ نیز خواهیم دید که آخرین مورد از بازرسیهای گسترده و غیرمتعارف در عراق اتفاق افتاد. قطعنامه ۶۸۷ سازمان ملل متحد، فرمان آتش بس و از بین بردن سلاحهای کشتارجمعی و موشکهای دوربرد عراق را، پس از جنگ خلیج فارس درسال ۱۹۹۱، ارائه داد. برای اجرای این برنامه ی خلع سلاح اجباری، شورای امنیت، کمیته ویژه سازمان ملل را به نام آنسکام متشکل از نظامیان، دانشمندان و کارشناسان فنی پایهگذاری کرد. نتیجه این بازرسی ها از گوشه و کنار عراق و حتی کاخهای صدام نه تنها به صلح نینجامید بلکه بهانهای برای تجاوز به عراق و اشغال آن شد.
جاشوا رونر، استاد دانشگاه ساوترن متدیست آمریکا، در مقالهای که در پایگاه اینترنتی اندیشکده بروکینگز منتشر شد، نوشت: «اطلاعات مخفی نقش عیانی در مذاکرات کنونی بر سر برنامه هستهای ایران ایفا میکنند. اگر توافق در ژوئن نهایی شود، ایران بخش اعظمی از توانمندی غنیسازی اورانیوم خود را قربانی برداشته شدن تحریمهای اقتصادی کرده و به مدت بیش از یک دهه مجبور به پذیرش رژیم بازرسیهای سرزده خواهد شد تا پایبندیاش مورد راستیآزمایی قرار گیرد».
با در نظر گرفتن این مسائل باید گفت پذیرش بازرسیهای غیرمعمول و فراتر از مراکز هستهای برخلاف تصور عامه و جنجال رسانهای غربیها و برخی ذوقزدگان داخلی، نه تنها عاملی برای تضمین صلح و امنیت نیست بلکه کارکردی کاملاً مخالف این اهداف داشته و راه را برای تنش و منازعه هموار میکند. اما این نگرانی ها زمانی شدیدتر شد که رهبر انقلاب نیز در مراسم میثاق پاسداری دانشگاه امام حسین (ع) در همین رابطه اظهار نگرانی کردند و نشان دادند که نگرانی دلواپسان داخلی نه تنها بیهوده نبوده بلکه بسیار هم به جا بوده است. ایشان با بیان اینکه طرف مقابل دوباره در مذاکرات حرفهای تازه می زند، فرمودند: «در مورد بازرسيها ما گفتيم اجازه نميدهيم از هيچ يک از مراکز نظامي هيچگونه بازرسي ازسوي بيگانگان انجام شود؛ مي گويند اجازه مصاحبه با دانشمندان هستهاي بايد داده شود، اين يعني بازجويي. ما اجازه نميدهيم به حريم دانشمندان هستهاي و هر رشته مهم ديگر اهانت شود. من اجازه نميدهم بيگانگان با دانشمندان و فرزندان عزيز ملت ايران که اين دانش گسترده را به اينجا رساندند، بيايند حرف بزنند.»
این صحبت ها به خوبی نشان از عمق نگرانی رهبر انقلاب از دستیابی شبکه های جاسوسی غربی به اطلاعات محرمانه و دانشمندان هسته ای کشور است و اینکه ایشان با سکوت منفعلانه ی مسئولان و تیم مذاکره کننده ی خوش خیالمان مجبور شده اند این بار خود در مقام دفاع از فرزندان و دانشمندان هسته ای کشور برآیند.
*محمود حسین پور-فعال دانشجویی
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است