گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو-سینا احدیان؛ در تجربه دو قرن اخیر اقتصاد جهانی یکی از مهمترین راههای پیشرفت و توسعه برای کشورها پیش گرفتن استراتژی توسعه صنعتی است. راهبردی که به فن و دانش، سرمایه مالی و نیروی کار و در نهایت هدف گذاری و برنامه ریزی نیاز دارد.
توسعه صنعتی می تواند وابستگی به نفت و خام فروشی و همچنین نیاز به دیگران در شرایط تحریم را ازبین ببرد و در مقابل موجبات تولید و کسب بازارهای داخلی و خارجی، اشتغال پایدار، افزایش درآمد ملی، درآمد ارزی، درآمدخانوار و رفاه و معیشت بهتر مردم را فراهم کند.
از طرفی نیمی از مسیر صنعتی شدن یک کشور به کاربردی کردن علوم یا به عبارتی تبدیل علم به فناوری بستگی دارد. اگر تولید صنعت و تکنولوژی را محصول شرکتی بنام صنعتی شدن در نظر بگیریم بازار و مدیران صنعت کشور به مثابه هیئت مدیره و مراکز علمی و دانشگاهی در نقش مدیرعامل آن خواهند بود؛ بنابراین بهره برداری و تولید ثروت از علم و دانش در راستای راهبرد توسعه صنعتی شدن تنها با همگرایی و همکاری این دو بخش محقق می شود.
در این رابطه با محمد رضا پاکروان، استاد دانشکده برق دانشگاه صنعتی شریف گفتگویی ترتیب دادیم.
لزوم ارتباط بین صنعت و دانشگاه را چه می دانید؟ به چه دلایلی لازم است دانشگاه و صنعت ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر برقرار کنند؟
اصولا در چرخه توسعه صنعتی کشورها مولفه های مختلفی شرکت می کنند که هر کدام از آن ها اثر گذاری خود را در توسعه صنعتی و بهبود شرایط رفاهی و اقتصادی دارند.
وظیفه صنعت تولید و تامین نیازهای مصرفی و خدماتی جامعه است و در بخش مهمی از صنایع نقش دانش و فناوری روز به روز افزایش پیدا می کند به همین دلیل است که از سالیان پیش یکی از وظایف دانشگاه ها کمک به بهبود و رشد برخی فرآیندهای صنعتی شده است.
معمولا تعاملات دانشگاه و صنعت با نگاه سنتی بدین گونه است که دانشگاه مسئول تامین نیروی انسانی مورد نیاز صنایع است و دانشگاه ها در طی سال های متمادی نقش خود را در همین وضعیت می دیدند.
با رشد و تحول بیشتر صنایع به تدریج مشخص شد حوزه های مهمی وجود دارد که صنایع برای رقابت پذیری و کارایی بیشتر در آنها لازم است از روش های نوین و فناوری های جدید بهره بگیرند. به همین جهت بخش های صنعتی برای رفع نیازهای فناوری خود از مراکز توسعه فناوری که معمولا دانشگاه در صدر آن ها است استفاده می کنند. در نتیجه به طور طبیعی دانشگاه در نقش اولیه خود به عنوان تامین کننده نیروی انسانی صنعت و در نقش های بعدی به عنوان یک مجموعه توانمند جهت پاسخگویی به نیازهای فناورانه صنعت عمل می کند.
البته تحولات نوینی که در این حوزه مطرح شده، این است که دانشگاه ها به جای تامین نیروی انسانی برای صنعت افرادی را تربیت کنند که خود آن ها ایجاد کننده صنایع جدید شوند. در واقع بحث کارآفرینی مطرح است، این که دانشجویان ضمن آموزش های علمی، مبانی کار در جامعه به شکل مستقل را فرا گیرند.
این روند مناسب و با ارزشی است که در بسیاری از کشورهای موفق دنیا انجام شده و در کشور ما هم چند سالی است که جدی گرفته شده و دانشگاه های خوب کشور از جمله دانشگاه شریف در این زمینه کارهای مختلفی انجام داده اند.
آیا مراکز دانشگاهی کشور به لحاظ علمی و دانشی توانایی حل مشکلات صنعت و ارائه فناوری لازم جهت رقابت با سایر کشورهای صنعتی دنیا را دارند؟
به نظرم پاسخ عمومی به این سوال مناسب نباشد. پاسخ این سوال موردی است. در برخی حوزه ها فاصله بین توانمندی های فناورانه دانشگاه و نیازهای صنعتی زیاد نیست؛ اما در برخی حوزه ها این فاصله زیاد است.
این که چرا در برخی زمینه های فاصله زیاد و در برخی فاصله کم است، به صورت موردی می تواند بررسی شود؛ اما در حالت کلی پتانسیل حل مسائل صنعتی در دانشگاه های ما وجود دارد؛ اما اینگونه نیست که بگوییم همین الان هر صنعتی هر مشکلی دارد به سرعت به دانشگاه رجوع کند تا حل شود!
نکته ای که باید تاکید کنم این است که نگاه به دانشگاه به عنوان حلال مشکلات فناورانه صنعتی یک نگاه کامل و جامع نیست. اگر آمارهای پژوهش را در سطح جوامع بین المللی بررسی کنیم در کشورهای پیشرفته مجموعه فعالیت های حوزه تحقیق و پژوهش و هزینه های مربوط به آن در خود صنعت به کار گرفته می شود، یعنی اینکه از100 واحد پول پژوهش و توسعه بیش از 50 تا 80 واحد آن در خود صنایع و توسط توانمندان صنعت هزینه می شود و پروژه ها در درون صنعت تعریف و اجرا می شوند. در واقع، نوآوری و پژوهش یک فرآیند مستمر درونی صنایع است که در برخی موارد به دلایلی، می تواند به دانشگاهها نیز برون سپاری شود. در نتیجه این تصور که ما رسالت دانشگاه را حل مشکلات فناورانه صنایع بدانیم کامل نیست.
تعریف درست این است که بگوییم ما باید صنایعی داشته باشیم که قابلیت پژوهش داشته و در این راه قدم بردارند و از دانشگاه به عنوان مکمل بهره بگیرند. یعنی صنعتی که هیچ احساس نیازی به لحاظ رشد فناورانه در خود نمی بیند طبیعتا نمی تواند از توانمندی ها و دانش دانشگاهی استفاده کند. یک مجموعه محقق و فناور است که می تواند در کنار فرآیند فناوری و تحقیق خود از کمک دانشگاه هم بهره ببرد.
در بسیاری از صنایع ما، اساسا ادبیات مناسب برای تعامل مناسب با توانمندی های دانشگاهی وجود ندارد. لذا آنجایی ارتباط صنعت و دانشگاه شکل می گیرد که در درون صنعت واحد توسعه فناوری و پژوهشگرانی وجود دارند که خود در حال تولید و توسعه فناوری هستند و برای حل برخی مسائل و ارتقاء فناوری های مورد نیاز خود به سراغ دانشگاه می روند.
در صنایع بزرگ و دولتی که پتانسیل علمی آن هم وجود دارد، به چه دلیل بسیاری از کالاها وارداتی است؟ آیا توانایی تولید آن ها در داخل وجود ندارد یا دلایل دیگری دارد؟
این سوالی است که در چارچوب بزرگتری می توان به آن پاسخ داد.
آیا اصولا دولت یک بنگاه دار خوب اقتصادی است یا خیر؟
این سوال با نگاه های مختلف پاسخ های متفاوتی دارد؛ اما اینطور به نظر می رسد که در روند تحول جوامع به تدریج این جمع بندی ایجاد شده که به استثنای برخی از صنایع که جنبه های استراتژیک دارند و ملاحظات اقتصادی در آن ها به عنوان عامل مهمی در نظر گرفته نمی شوند، در عمده صنایع فرآیندهای دولتی امکان رشد، بالندگی و رقابت پذیری در صنعت را کاهش می دهند. به همین دلیل است که کشورهای پیشرفته دنیا نقش دولت در بنگاه داری را کاهش داده و آن را به نقش حاکمیت، قانون گذار و ناظر تبدیل کرده و فرآیندهای توسعه صنعتی را در چارچوب رقابت آزاد به عهده بخش خصوصی گذاشته اند.
در واقع رقابت پذیری پیشران تحول است و در شرایط انحصاری که دلیلی برای رقابت وجود ندارد و ارزش افزوده یک نهاد از بهبود کالا و عملکردش ایجاد نشود بلکه از موقعیت سیاسی و رانتی ناشی شود انگیزه ای برای جهت گیری به ارتقای بهره وری و بهسازی عملکرد باقی نمی ماند.
در رشته تخصصی شما جایگاه کشور ما در دنیا چگونه است؟
در زمینه فناوری اطلاعات و ارتباطات مجموعه بزرگی از توانمندی و پتانسیل بالا در کشور وجود دارد و در عین حال نیازمندی های وسیعی هم داریم. در این حوزه خاص که به نام ICT شناخته می شود برداشت شخصی بنده این است که توانمندی های کشور در این حوزه می تواند برای ما ارزش افزوده بالایی ایجاد کند.
ایران در حال حاضر در این حوزه در وضعیت نسبتا خوبی در سطح بین المللی قرار دارد و در آینده رشد بیشتری هم خواهد داشت، البته مجموعه وسیعی از توانمندی ها در این حوزه وجود دارد که بلا استفاده مانده است. در حوزه ICT جای پیشرفت بسیار وجود دارد؛ چرا که نقش نیروی انسانی و بازار در آن پر رنگ است و ما هم بازار مناسب داخلی و هم متخصصین خوب زیادی را در این حوزه داریم.
شما در دانشگاه شریف در خصوص ارتباط با صنعت ICT چه کرده اید؟
در ارتباط با صنعت فعالیت هایی که در دانشگاه انجام می شود معمولا به دو صورت است؛ مدل اول فعالیت هایی است که اساتید با استفاده از ظرفیت آزمایشگاه ها و دانشجویان فعال پروژه هایی را تعریف و هزینه آن ها را از صنایع دریافت و خدمات مربوط را به آن ها ارائه می کنند.
مدل دوم این است که اساتید برای تاسیس یک شرکت دانش بنیان محور می شوند و با ایجاد یک ساختار شرکتی رقابتی محصولات و خدماتی را ارائه می کنند و امکان اشتغال زایی برای دانشجویان و تداوم رشد فناوری در یک محیط بالنده را بوجود می آورند. ما در دانشکده کامپیوتر و برق دانشگاه شریف در هر دو زمینه فعالیت های خوبی را داشته ایم.
برای نمونه فعالیت های پژوهشی با اپراتورهای تلفن همراه کشور است که در زمینه ارائه خدمات ارزش افزوده و خدمات نرم افزاری صورت گرفته است. همچنین وزارت ارتباطات، بررسی کیفیت و صحت سنجی بخشی از دستگاه هایی که مورد نیاز اپراتورهای شبکه های مخابراتی کشور هستند و قرار است وارد شبکه شوند را بر عهده برخی آزمایشگاههای ذی صلاحیت در دانشگاه شریف قرار داده است. در عین حال اساتیدی در دانشکده برق و کامپیوتر داریم که شرکت های توانمندی در خارج از دانشگاه دارند و در آن ها نیازهای مهمی از کشور را در حوزه های سخت افزار و نرم افزار مرتفع می کنند.
در این شرکت هایی که گفتید نمونه ای وجود دارد که وابستگی کشور به شرکت های خارجی را قطع کرده باشد؟
در حوزه ICT مجموعه نیازمندی هایی که در صنعت وجود دارد طیف وسیعی از محصولات و خدمات است، در واقع وقتی تلاش می کنیم در صنعت داخل محصولات یا خدماتی را ارائه کنیم بخش هایی از مجموعه سرویس هایی که توسط اپراتورها یا مصرف کنندگان استفاده می شود با محصولات بومی جایگزین می شود و نمونه های متعددی از محصولات و خدماتی وجود دارند که با توان ملی توسعه یافته و جایگزین سیستم ها یا سرویس های ارائه شده توسط خارجی ها شده اند.
اصولا این نگاه که فکر کنیم اگر دور کشور یک دیوار بکشیم و هیچ محصولی در این حوزه وارد نکنیم مشکلی پیش نمی آید نگاه دقیقی نیست اما این تفکر که تا جایی که ممکن است نیازهای خود را در داخل تامین کنیم تفکر درست و بجایی است.
آیا تقویت ارتباط صنعت و دانشگاه در جلوگیری از مهاجرت نخبگان تاثیر دارد؟
نقش اصلی دانشگاه پرورش نیروی انسانی توانا است و برای اینکه این نقش را ایفا کند باید به درستی نیازمندی های صنایع کشور را درک کند و مهارت هایی را در افراد پروش دهد که وقتی دانشجویان فارغ التحصیل می شوند یا بتوانند مولد صنایع شوند و یا به سایر صنایع برای رشد و بهسازی کمک کنند.
اینکه چرا بخشی از توانمندی های نیروهای تحصیل کرده دانشگاهی در داخل کشور جذب نمی شود بیشتر به بیرون از دانشگاه برمی گردد. باید محیط مناسب اشتغال بیرون از دانشگاه فراهم شود تا جذب دانشجویان مانع خروج متخصصان از کشور گردد. همانطور که برای رشد و ارتقای صنعت کشور رقابت موضوع مهمی است که باید به آن توجه شود، در جذب نیروی انسانی در کشور هم باید به موضوع رقابت توجه جدی کرد. یک نیروی فارغ التحصیل خوب انتخاب های متعددی دارد. او می تواند در شرکت های داخلی یا خارجی شاغل شود و یا به تحصیل در دانشگاه های داخل و خارج ادامه دهد، جذابیت این گزینه ها تعیین کننده تصمیم افراد است.
نقش مهم صنایع در این حوزه بالندگی و پویایی آن ها برای فراهم کردن محیطی است که فارغ التحصیلان آن فضا را شایسته توانایی های خود ببینند. دانشگاه در این زمینه می توانند دو کار انجام دهند: یکی این که بتوانند تفکر دانشجو را از استخدام به کارآفرینی تبدیل کنند و دوم ان که دانشگاه ها با برقراری ارتباط با دانشجویان از یک سو و با صنعت از سوی دیگر احساس نیاز به فناوری و رشد صنعتی را تقویت کنند.
از فعالیت های خود در حوزه ارتباط با صنعت بگویید
من از 17 سال پیش فعالیت در زمینه طراحی و تولید سیستم های مخابراتی مورد نیاز کشور را شروع کردم و هنوز هم در حال ادامه این مسیر در یک شرکت دانش بنیان فناورانه هستم. ما در این سال ها محصولاتی را تولید کردیم که بخشی از نیازهای مخابراتی کشور در ایجاد ارتباط بین مراکز مخابراتی را رفع کرده است.
برای افزایش ارتباط دانشگاه و صنعت چه پیشنهادی دارید؟
به نظرم ایجاد فرآیندهای تسهیل کننده بین صنعت و دانشگاه در دو وزارت مربوطه می تواند بسیار موثر باشد؛ اما عامل اصلی پیشرفت این ارتباط تحول در نظام صنعتی کشور است. اقتصاد مبتنی بر فناوری و دانش نقش کوچکی در اقتصاد کشور دارد، این اقتصاد دانش بنیان است که پیشران ارتباط صنعت و دانشگاه است نه اقتصادی که مبتنی بر مصرف مواد اولیه و رانت در واردات کالا باشد.
در یک نگاه بلند مدت مسیر رشد تحول صنعتی کشور به رشد اقتصاد دانش بنیان بستگی دارد لذا سیاستگذاران باید نحوه افزایش سهم اقتصاد دانش بنیان از کل اقتصاد را بررسی کنند و برای افزایش و بهبود توانمندی های اقتصاد دانش بنیان کشور اقدامات لازم را انجام دهند.