به گزارش «خبرگزاری دانشجو»-یادداشت دانشجویی*؛پيدا شدن 175 شهيد خط شکن و غواص که با دستان بسته زنده به گور شده اند, اين روزها فضاي مجازي و حقيقي را حال و هوايي ديگر بخشيد؛ حال و هوايي که مردم را کمي از فضاي تلخ سياست, مذاکرات هسته اي و توافق جامع بيرون برد. وقتي بازي رسانه اي دشمن که نشان از تاثير شهدا و کوري چشم ضد انقلاب است را ديدم, تصميم جدي گرفتم تا حتما مطلبي ويژه بنويسم.
سال 1365 , بعضي انقلابيون مرفه, آرام و بي خبر بر تبل مخالفت با ادامه جنگ کوبيدند, و بعد ها امام که جنگ با مستکبرين را نعمت مي دانست جام زهر را از همين لکه هاي ننگ روزگار نوشيد. همان موقع, فرزندان همين مردم غيور براي اينکه حرف امام زمين نماند, از سر غيرت لباس غواصي تن کردند و گفتند حالا که تا اينجا آمديم تا خود کربلا مي رويم. منافقين گفتند: کربلا خون مي خواهد و براي ما نه ناني دارد نه آب! شهداي غواص به رگ غيرتشان برخورد؛ گفتند ما براي خدا آمديم, نه نان مي خواهيم نه آب, دل را به دريا زدند
شهداي غواص مظلوميت خاصي دارند؛ از آنجايي که بعد از بيست ونه سال غربت حالا برگشته اند. اما چه غربتي! همه شنيده ايم حضرت زهرا (س) هميشه به غريبان گمنام سر مي زند. آري مادر سادات هواي غريبان را دارد چون پدرش, همسرش, خودش و فرزندانش همگي غم غربت چشيده اند. حالا مي فهمم چرا به خادمين و زائرين کربلاي ايران مي گويند براي حل مشکلات خاص, به شهداي غواص متوسل شويد, اما در تعجبم شهداي غواص, گمنامي و سر زدن مادر سادات را به چه چيزي فروخته و خود نشان داده اند؟
شهيد غواص شنا مي کند در درياي عشق اباعبدالله و چه زيبا مي درخشد به نور معنويت آب. شهداي غواص در اين چند روز چه زيبا درخشيدند براي جوانان؛ همان جواناني که دشمن مي گويد پشت انقلاب را خالي کرده. نه اين خيال هم باطل است. ما با انقلابمان هستيم و نمي گذاريم خون شهدا هدر رود. همين شهدا وقتي در شهر ها مي آيند, با دست بسته کاري با دل مردم مي کنند که وزارت ارشاد و سازمان هاي فرهنگي نمي توانند. باز هم زمزمه هاي شهيد آويني مي گويد: « اي شهيد اي آنكه بر كرانه ازلي و ابدي وجود بر نشسته اي ، دستي بر آر و ما قبرستان نشينان عادات سخيف را نيز از اين منجلاب بيرون كش»
آه اي شهداي غواص! شما در خاک خفتيد اما دشمن را به خاک نشانديد. کاش اهل سياست از شما درس نبرد مي گرفتند, همان کساني که مبارزه را فراموش کرده و دست دوستي به دشمن دراز کردند. شنيده ام هواپيماهاي آواکس آمريکا عمليات شما را لو داده اند, اما بسيجيان روح الله در کربلاي 5 محکم تر از قبل سينه سپر کردند در مقابل دشمن؛ گويا مطمئن شده بودند که طرف مقابلشان هيچ رحمي ندارد. حالا بعضي با آمريکا دست تعامل داده اند. شرمشان باد که از روي شما خجالت نمي کشند!
شهداي غواص اگرچه دستشان بسته, اما چشمانشان باز است؛ حواسشان به خيانت ها و غفلت ها هست, خوب صبر مي کنند تا در مواقع حساس خودشان را خرج کنند. بچه هاي تفحص مي گفتند: هر وقت کشور به مشکل مي خورد و اوضاع مملکت بحراني مي شود, شهدا خودشان را بيشتر نشان مي دهند. پيدا شدن تعداد زيادي شهيد زنده به گور شده با دستان بسته چه پيامي براي ما دارد؟ نکند بعضي سياستمداران از سر غفلت يا خيانت پا روي خون شهدا گذاشته اند؟ کدام حق شهدا پايمال شده که باز مردم را صدا مي کنند؟ کدام حق مردم ادا نشده که صدايشان درآمده؟
شهدا منادي صبر و مقاومت اند. يادمان باشد؛ غيور مردان دريا دل, با وجود همه خطرات مسير مردانه جنگيدند, نه از روي ترس عقب رفتند و نه از روي غفلت منفعلانه ايستادند. اينان خوب مي دانستند حالا که دل به دريا زده اند بايد تا آخر رفت, اگر عقب نشيني کني يا از حرکت پشيمان شوي بازنده اي! شايد پيام يک شهيد با دستان بسته اين باشد که: ما با دست بسته مقاومت کرديم, نکند شما به سوي دشمن دست دراز کنيد. ما با لب تشنه شهيد شديم, نکند شما براي حل مشکل آب خوردن خام دشمن شويد. ما زنده به گور شديم تا شما با عزت زندگي کنيد. ما حرف امام خود را زمين نگذاشتيم, شما هم نگذاريد حرف امامتان زمين بماند.
عمليات کربلاي 4 با کمک اطلاعاتي هواپيماي آواکس آمريکا شکست خورد. آيا امروز اعتماد به آژانس آمريکايي يک حماقت نيست؟ نکند دانشمندان هسته اي ما را دست بسته زنده به گور کنند! جنگ, جنگ است ديگر! شوخي که ندارد؛ هنوز هم تمام نشده و ادامه دارد. اما بعضي فراموش کرده اند و شايد هم از ياد خود برده اند. بسياري از مردم چند فرزند خود را براي دفاع از کشور و آرمان هاي انقلاب به جبهه فرستادند, اما يک عده منفعت طلب خسته شدند, ابتدا جنگ را به زور تمام کردند و بعدها دنبال پول و قدرت رفتند, بعدتر دم از اصلاحات و اعتدال آرمان هاي انقلاب زدند و خوب مي دانم منظور از اصلاح و تعديل چيست! از همان اول بعضي با تفکرات امام خميني (ره) مخالف بودند اما قدرت و نفوذ امام فضايي براي جولان اينان فراهم نمي کرد؛ بعد از امام هرچه دلشان خواست با ارزش ها کردند. قبح رابطه با آمريکا تا جايي شکسته شد که رئيس جمهور ما تلفني با رئيس جمهور آمريکا صحبت کرد.
غيرت و بي غيرتي هميشه بوده و هست. همان روزهاي دفاع مقدس بعضي کرواتي ها با ويزاي تحصيلي, به آمريکا رفتند و بعد از جنگ برگشتند. ايران برايشان کوچک بود و غريب. در کمال تعجب ديدم چطور مسئوليت هاي خطير مملکت بين همين افراد تقسيم شد. حالا چطور توقع داريم همچين افرادي, قبح ارتباط با شيطان را نشکنند؟ کساني که در مکتب غرب درس خوانده اند آب و نان را در دست کدخدا مي دانند نه خدا.
مگر شهيد چمران دانشجو نبود که پول و مقام را در آمريکا رها کرد و آمد تا از دين خدا دفاع کند؟ مگر احمد متوسليان, محمود شهبازي, مهدي رجب بيگي, حسين علم الهدي درس نداشتند که آمدند در جبهه ها و شهيد شدند؟ مگر اين عزيزان جزو نخبگان و رتبه هاي برتر کنکور نبودند؟ آري, وقتي بحث غيرت باشد و اسلام در خطر, درس و دانشگاه, پول و مقام, ديگر جايي در دغدغه هاي يک انسان شريف ندارد.
امروز 175 شهيد غواص و خط شکن تشييع مي شود اما مثل هميشه رسانه هاي زنجيري بطور هماهنگ قضيه را مشکوک خواندند. نامردها به همه چيز حتي شهدا شک دارند اما در تعجبم چرا به دشمن اينقدر اعتماد دارند؟ خاک بر سر کساني که حتي عزت شهدا را فداي سياست خود مي کنند. شهدايي که درس مقاومت به ما مي دهند نه عقب نشيني.
کلام آخر اينکه مقام معظم رهبري فرمود: «اگر راه امام را گم کنيم يا عمدا کنار بگذاريم ملت ايران سيلي خواهد خورد ». امام هميشه درمورد رابطه با آمريکا تذکر داده و فرمودند: «اگر امريکا و اسرائيل لا اله الا الله بگويند، ما قبول نداريم؛ چرا که آنها ميخواهند سرِ ما کلاه بگذارند» و در جايي ديگر فرمود : «آنان که خواب آمريکا را مي بينند خدا بيدارشان کند».
سیدمحمد محسن حسینی-فعال دانشجویی
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.