گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو؛ سال گذشته بود که با نامه و سپس مصاحبههای متعدد رضا داوری اردکانی، رئیس فرهنگستان علوم و استاد تدریس فلسفه کانت در دانشگاه مبنی بر ناممکن بودن تولید علم دینی و حمایت شخصیت سیاسی چون حسن روحانی از این ادعای داوری اردکانی موجب برانگیختن واکنش افراد مطرحی چون مهدی گلشنی استاد فلسفه علم دانشگاه شریف، آیت الله میرباقری رئیس فرهنگستان علوم قم، آیت الله جوادی آملی رئیس موسسه اسراء، آیت الله اراکی رئیس مرکز تقریب مذاهب، آیت الله مصباح یزدی رئیس موسسه امام خمینی(ره)، حسن عباسی رئیس مرکز بررسیهای دکترینال (اندیشکده یقین)، حسن رحیمپورازغدی رئیس موسسه طرحی برای فردا، عبدالحسین خسروپناه رئیس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه و دیگر اصحاب اندیشه و تفکر شد.
خبرگزاری دانشجو برای روشن شدن شقوق مختلف علم دینی سعی کرده به سراغ تمامی متفکران این حوزه برود و ماحصل ان را در اختیار خوانندگان قرار دهد. حجت الاسلام و المسلمین جمالی عضو هیأت علمی فرهنگستان علوم قم از جمله کسانی است که به پرسشهای حوزه علم دینی پاسخ داده است. مشروح قسمت اول این گفتگو در اختیار مخاطبان قرار میگیرد:
تولید علم دینی نیازمند اضطرار در جامعه علمی ما است/ امام خمینی(ره) متوجه عدم آمادگی جامعه دانشگاهی برای تحول در علوم شده بودند
بحث انقلاب فرهنگی و اجتماعی بسیار عمیقتر از انقلاب سیاسی سال57 است و شکل و شمایل مدیریتی این انقلاب با انقلاب سیاسی بسیار متفاوت است. انقلاب سیاسی بر دوش عامه مردم است اما انقلاب فرهنگی و اجتماعی بر دوش نخبگان جامعه است و متن انقلاب فرهنگی تولید فکر و مشی انقلابی است که این موضوع با توجه به اینکه شیعه سابقه حکومتداری نداشته است، بسیار زمانبر است.
به فرموده امام خامنهای، امام خمینی (ره) گویی را پرتاب کردند که مدتها زمان میبرد تا ما به آن برسیم. حوزههای علمیه ما اصلا مواجهه با حکومتداری را نداشتهاند و یکباره با طرح امام خمینی(ره) مبنی بر تشکیل حکومت اسلامی است مواجه شدند.
هم اکنون با دنیایی که مدعی "تمدن پایان تاریخ" است و طرحها و استراتژیها و شبکه علوم گستردهای دارد مواجهیم و در چنین شرایطی جمهوری اسلامی ایران میخواهد تازه از صفر شروع کند و به مسائل حکومتداری، جامعهسازی و مخصوصا تولید علم بپردازد که این کار بسیار سنگینی است و با دستور و حکم صورت نمیگیرد بلکه نیازمند این است که اولا یک اضطرار علمی در جامعه علمی ما صورت بگیرد و آزمون و خطاهایی در جامعه ما بشود و با عمق مسئله در جامعه مواجه شویم.
ابتدای پیروزی انقلاب عدهای در شورای عالی انقلاب فرهنگی میخواستند مسئله علوم انسانی را با دو سال انقلاب فرهنگی درست کنند که نشد.یک روی انقلاب فرهنگی این بود که تصفیه دانشگاهها از استادان علوم انسانی غربی صورت بگیرد و روی دیگر نگاه عمیق امام خمینی (ره) در تحول بنیادین علوم بود اما دیدند که جامعه علمی ما هنوز آماده تولید چنین محتوایی نیست.
باید جامعه علمی ما بر روی مفاهیم عمیق علمی کار میکرد اما امام خمینی (ره) متوجه شدند که جامعه علمی ما آماده تولید چنین محتوای علمی نیست، لذا باید بگویم برخی شتابزدگیها در تولید علم سطح آن را پایین میآورد.
التقاطی فکر و کار کردن خیانتی بزرگ به اسلام و مسلمین است
عدهای به جای تولید علوم دینی، اولا علوم تجربی را از حوزه علم دینی خارج کردند و ثانیا علوم غربی را با نگاههای جزئی تهذیب و تزئین کردند و فکر کردند با تغییر برخی از ظواهر علوم کار به سرانجام میرسد و تصور کردند علوم انسانی را با یک ترکیب ناقص و بدون روشمندی به سرانجام میرسانند. در حالیکه امام خمینی (ره) اینگونه فکر کردن را التقاطی نامیدند و فرمودند التقاطی فکر کردن و کار کردن خیانتی بزرگ به اسلام و مسلمین است.
نظریاتی که در دنیای علم وجود داشت یعنی همان نظریاتی که در اقتصاد در موسسه ایستک و یا در مالزی پیاده میشد را سعی کردند با آیات و روایات تطبیق دهند و بگویند این علوم دینی است و مطالب و کتابهایی به اسم اقتصاد اسلامی، روانشناسی اسلامی و ... را منتشر کردند که برخی از کتابهای آنها در همان اول انقلاب چاپ شد. مثلا دفتر همکاریهای حوزه و دانشگاه و یا انتشارات سمت دست به چنین کارهایی زدهاند.
کمکم تجربیات ما در حوزه اجتماعی ناکارآمدی چنین روشهایی را رو کرد به عنوان مثال مواجهه ما با پیادهسازی برنامههای توسعه غربی در دوره سازندگی که مسئله توسعه غربی به مسئله اول کشور ما تبدیل شده بود، یکی از این موارد است، چرا که علی رغم وجود مدل مدیریت موفق دفاع مقدس، به داشتههای خودمان اعتماد نکردیم.
در آغاز جنگ تحمیلی ما ابتدا صفبندی درستی در مقابل دشمن نداشتیم اما چون باور به ایستادن و دفاع داشتیم کم کم به شکل یک نیروی قوی نظامی و مبتکر برای بیرون راندن دشمن درآمدیم. در مسئله کشورداری و تولید علم هم اگر باور به خودمان داشتیم، حداقل میتوانستیم با کارهای کوتاه مدت شروع کنیم. درست است که کار خیلی سنگین است اما شدنی است و لازم است که برنامهها را به صورت کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت تعریف میکردیم.
ضربه سخت جریان کارگزاران موسوم به سازندگی و رفرمیست موسوم به اصلاحات به تولید علم دینی
در کارهای کوتاه مدت یقینا اگر خودمان را باور میکردیم و اسیر معادلات دنیای امروز و الگوهای توسعه نمیشدیم، میشد یکسری طرحهایی حتی به صورت کوتاه مدت برای اداره کشور ارائه کنیم، اما متاسفانه با موج توسعه غربی در دوره سازندگی و موج تکنوکراتها مسئله انقلاب فرهنگی و تولید علم دینی به محاق رفت و یکی از آسیبهای جدی که جریاناتی چون کارگزاران موسوم به سازندگی و جریان رفرمیست موسوم به اصلاحات، به عنوان میوه جریان سازندگی به تولید علم دینی وارد کرد همین است.
جریان کارگزاران علم دینی را فراموش کردند و جریان رفرمیست هم منکر آن شدند و موج توسعه غربی مسئله علم دینی را به عقب انداخت و علت اینکه امام خامنهای در دوره دولت اصلاحات مسئله تمدنسازی و نهضت تولید علم و یا در زمینه فرهنگی مباحث شبیخون و ناتوی فرهنگی را مطرح کردند دال بر نگرانی ایشان در این حوزه است.
لذا سنگینی کار، موجهای توسعه غربی، عدم یک تصمیم جدی در شورای عالی انقلاب فرهنگی، نداشتن یک نقشه جامع و مشخص از ابتدا و حتی امروز هم که نقشه جامع علمی کشور تدوین شده است اما جایگاه تولید علم انسانی اسلامی به خوبی در آن تبیین نشده است باعث شد ما در تولید علوم عقب بیفتیم.
جامعه نخبگانی ما در حوزه و دانشگاه مطالبه رهبران انقلاب در حوزه تولید علم را نادیده گرفتند
در برنامههای توسعه، علم و تولید علم اصلا مسئله اول کشور نبوده است و بیشتر مصرفکننده علوم و الگوهای توسعه غربی بودهایم. اینها همه باعث شد پروژه تولید علم دینی و همه آنچه که امام خمینی(ره) و امام خامنهای در حوزه تولید علم به عنوان یک مطالبه جدی روی میز انقلاب و جامعه نخبگانی ما گذاشتند نادیده گرفته شد مواردی چون فقه حکومتی، علوم انسانی و الگوهای ایرانی اسلامی پیشرفت.
حتی امام خامنهای تعبیر توسعه را به کار نمیبرند بلکه پیشرفت را استفاده می کنند یعنی بدانید این الگو باید کاملا اسلامی و متناسب با زیست بوم ایرانی ما باشد، علم هم باید اسلامی و فقه هم باید حکومتی باشد، این سه پرونده سه موضوع جدی است.
قطعا علوم اسلامی و غیر اسلامی دارد
قطعا علم اسلامی و غیراسلامی دارد و این مباحث اخیر که علم اسلامی و غیر اسلامی ندارد سیاسی کاری بوده است. اینکه رئیس جمهور ما در این فضای نابسامان اقتصادی ما به جای اینکه به فکر حل مشکلات اجرایی کشور باشد بیاید در حوزه علوم اسلامی صحبت کند در حالیکه تخصصی در این حوزه ندارد مخصوصا مسئله فلسفه علم، تولید علم و روشهای علمی که در عصر حاضر حتی در خود غرب با یک نگاه پوزتیویستی خام دارد مطرح میشود، محلی از اعراب ندارد.
نزدیک 20 نظریه در چیستی علم دینی در ایران وجود دارد/علم یعنی معادله تصرف و تغییر در پدیدهها
متاسفانه هنوز جامعه علمی کشور ما به یک نظریه پایه در حوزه چیستی علم نرسیده است. امروز نزدیک 20 نظریه مختلف در مورد چیستی علم دینی در جامعه ایرانی وجود دارد و بعد از این چیستی، چگونگی دستیابی به این علم دینی مطرح میشود. اینکه ما متوجه شویم که علم یعنی معادله تصرف در پدیدهها چه پدیدههای طبیعی و چه اجتماعی است، خود یک تلاش گسترده میخواهد.
برای تعریف معادله تصرف در هر پدیدهای باید نظام متغیرها، مولفهها و عواملی که تاثیرگذار در تغییر شیء و پدیده است را به دست بیاوریم و مشخص کنیم هر عامل چه سهمی در تغییر پدیده دارد.اگر علم معادله تغییر است و باید مولفهها را بشناسیم،از نگاه دینی مولفههایی که تاثیرگذار در تغییر پدیدههای اجتماعی، طبیعی و .. است این نظام مولفهها باید به دست بیاید.
ما باید از دین تمنای این مسئله را بکنیم که نظام مولفههای تاثیرگذار در جامعه و طبیعت چیست؟ تناسبات کیفی و حدش را بیان بکند که البته اینها نیاز به استنباط دارد همان نکتهای که شهید صدر میگوید که باید ما نظامات را از دین استنباط کنیم و این منطق خاص قرآن را میخواهد و لازم است هر چه را که میخواهیم به دین نسبت بدهیم حتما باید روشمند باشد همچنان که در علم هم نیاز به روش بسیار مهم است.
تناسبات کمی این موضوع باید توسط علم صورت بگیرد به معنایی فقه ما باید فقه معادله تغییر باشد، فقه تناسبات باشد، این فقه باید مبنای شکلگیری علوم که همان معادله تغییر هستند باشد یعنی معادله تغییری که بخواهد شاخصهای کمی هر پدیدهای را بیان کند را پوشش دهد.
یعنی در حوزه جامعهشناسی، یا اقتصاد و... متخصص این حوزهها دقیقا بداند با چه شاخصهایی سر وکار دارد و بتواند با آن شاخصها به صورت کمی و آماری مسائل و مشکلات جامعه را در آن حوزه حل کند و شرط این موضوع این است که تناسبات کمی و جزئی پدیده را بشناسد که بتواند معادله تغییر بدهد. معادله تغییر و خروجی علم غربی همان الگوی توسعه است که مبتنی براین الگوها برنامههای تغییر جامعه ارائه گردیده است.
اگر بخواهیم به این علوم و به این فقه دسترسی پیدا کنیم به گونهای که نسبت اینها با دین مشخص شود حتما نیاز است که روی متدولوژی علوم و روش استنباط فقه ما کار شود که به لطف خدا کارهایی در روش در این زمینه صورت گرفته است و امروز هم در فرهنگستان علوم قم و هم در جاهای دیگر مسئله روش دارد به یک مسئله اساسی تبدیل میشود.
منظور از روش تحقیق علوم و مولفههایش چیست؟
اینکه بتوانیم تناسبات پدیده و شیء را یا کشف کنیم یا به دست بیاوریم تا بتوانیم معادله تغییر پدیده را به دست بیاوریم که این روش تحقیق میخواهد که متدولوژی علوم عمیقترین لایه در مسئله علم دینی است.
یکی از موضوعاتی که فرهنگستان علوم قم در حال پیگیری آن است و جزء تحقیقات بنیادی است بحث از متدولوژی علوم است چه روش استنباط احکام حکومتی و اجتماعی که نیازمند حوزههای علمیه است یعنی براساس این متد فقه را از منابع استنباط کنیم و این فقه مبنای تولید علوم قرار بگیرد تولید علوم هم باید با متدهای خودش صورت بگیرد تا بعد سرریز شود در الگوهای پیشرفت.
این فرآیند یک پروژه بسیارسنگین علمی و فرهنگی است که نیاز به مدیریت شبکه تحقیقات دارد که بتوانیم شبکه علوم را با روشهای خاص هر علمی تولید کنیم. البته در کوتاه مدت میتوانیم ولو با قدرت تحمیلی و بدون روش در برخی از علوم تصرفاتی بکنیم و برخی معادلات تغییری را استخراج کنیم.
اما اینکه مهندسی اجتماعی دقیق صورت بگیرد و این هندسه نسبتش با دین تمام باشد این جز با کار سنگین و عظیم علمی هم در حوزه و هم در دانشگاهها امکانپذیر نیست. بخشی از بار مسئله علم دینی که مربوط به فقه حکومتی و اجتماعی آن است، بر دوش حوزه است که این فقه اجتماعی باید سرریز شود در علم و در بخشی دیگر یعنی در دانشگاه و آزمایشگاهها کارآمدی خودش را به اثبات برساند. علم دینی که در صحنه عمل کارآمد نباشد یا در علم یعنی استخراج معادلات مشکل دارد یا در اندیشه فقهی و دینی.
فرهنگستان علوم در جمهوری اسلامی ایران بجای اپوزیسیون بودن باید در مورد علوم انسانی اسلامی پاسخگو باشد
مسئله علم دینی نیاز به تمام توان تحقیقی ما دارد و نقدی که ما به برخی از مجریان کشور داریم به فرموده امام خامنهای این است کسانی که مصدر امور بودند و امروز تبدیل به اپوزیسیون شدهاند همینها امروز به جای ژست اپوزیسیون باید پاسخگو باشند.
انتظاری که از فرهنگستان علوم در جمهوری اسلامی است یک انتظار واقعی است روزی اگر شما اعتقادی به علم دینی نداشتید، نباید در این منصب مینشستید و یا اگر اعتقاد داشتید باید چون فرهنگستانهای علوم در دنیا به عنوان مسئول یک کار ستادی، فرهنگ زیرساختهای تولید علم از ایجاد و تبیین مسئلهها، ایجاد همدلیها، همفکریها، همکاریها و ایجاد گمانهزنیهای جدید را آماده میکردید نه اینکه فرهنگستان علوم را در حد یک پژوهشکده تنزل دهید. انتظاری که از فرهنگستان علوم داریم این است که چون نامش فرهنگستان است فرهنگ و زیرساختهای فرهنگی تولید علم را باید ایجاد بکند.