میثم نهنگی، پژوهشگری است که مدعی میشود طرح جایگزینی برای کنکور دارد، طرحی که نسبت به طرحهای موجود هم عادلانهتر و علمیتر است و هم ارزانتر.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو-محمدکاظم داودی؛ چهارده سال است که در زمینه کنکور و هدایت تحصیلی فعال است و در این مدت با دانشآموزان کنکوری و مشکلات کنکور آشنا شده است. همین باعث شده که پس از مدتی، کنکور را بهعنوان یک دغدغه بزرگ جدیتر دنبال کند. سال ۸۷ بههمراه دانشآموزانش مجدداً در کنکور شرکت میکند و در رشته مدیریت آموزشی دانشگاه تهران ادامه تحصیل میدهد. بهمرور و همزمان با خواندن درسهای دوره کارشناسی و ارشد مدیریت آموزشی، طرح مهمی که به خاطرش وارد این رشته شده بود را پیگیری میکند و امروز پس از سالها، این طرح را کامل و آماده اجرا میداند. میثم نهنگی، پژوهشگری که مدعی است برای کنکور جایگزینی دارد، طرحی که نسبت به طرحهای موجود انتخاب دانشجو برای دانشگاهها هم عادلانهتر است و هم برای آموزشوپرورش کمپول ما ارزانتر و هم علمیتر.
متن گفتگوی دانشجو با میثم نهنگی را در چهار قسمت میتوانید مطالعه کنید.
میثم نهنگی، پژوهشگری که مدعی است برای کنکور جایگزینی دارد، طرحی که نسبت به کنکور موجود هم عادلانهتر است و هم ارزانتر و هم علمیتر
فکر میکنید مهمترین آسیبهای کنکور که ما را به این نقطه رسانده که کنکور باید جایگزین داشته باشد چیست؟ کنکور معایب و مضرات بسیاری در ابعاد مختلف دارد. ابعاد اقتصادی، اجتماعی، آموزشی و...
اتلاف منابع انسانی پشت کنکوریها در هر سال رقمی نزدیک به ۴۰۰ میلیون نفر ساعت کار است
ابتدا از آسیبهای اجتماعی کنکور شروع کنیم. یک مثال ساده در مورد آسیبهای اجتماعی کنکور که کمی دور از ذهن است و به آن کمتر پرداخته شده ایجاد نسل پشت کنکوریهاست. فرض را بر این بگذارید که هرسال به طور میانگین در ده سال اخیر یکمیلیون و دویست هزار نفر کنکور دادهاند و از این تعداد دویست هزار نفر در کنکور سال اول راهی دانشگاه نمیشوند و کنکور سال دومی، یا به اصطلاح پشت کنکوری هستند؛ یعنی یک سال دیر وارد دانشگاه میشوند. پس یک سال دیر وارد بازار کار میشوند و حساب کنید همینکه حدود ۲۰ درصد بچهها در یک سال تحصیلی پشت کنکور باشند و یکسال دیرتر فارغالتحصیل بشوند و یکسال دیرتر وارد بازار کار شوند چقدر آسیب دارد. سوال اینجاست که با این تاخیر یک ساله چهمقدار نفرساعت کار در کشور ما هدر میرود. دویست هزار ضرب در ۲۵۰ روز کاری در یک سال و هر روز ۸ ساعت میشود ۴۰۰ میلیون نفر ساعت کار! اتلاف منابع انسانی پشت کنکوریها در هر سال چنین رقمی است.
مثال دیگر از آسیبهای اجتماعی کنکور ایجاد حس حقخوری و عدم عدالت در جامعه است. خیلیها به این دلیل که شناخت و آگاهی کافی از ظرفیتها و نمرات لازم برای کسب صندلیهای دانشگاهی ندارند عملکرد خوبی از خود نشان نمیدهند و توقعشان در کنکور برآورده نمیشود. مثلا دانشآموز با معدل ۱۶ ادعای رقابت در رشتههای محبوب گروه تجربی دارد؛ سال کنکور به فکر میافتاد، خرج و تلاش میکند، اما بهخاطر دیر به فکر افتادن و زمان کم قبول نمیشود و فکر میکند نظام آموزشی یا کلاً نظام جمهوری اسلامی حقش را خورده است و صندلی او را به دیگران که سهمیه دارند داده است، درحالیکه اگر یکی از اول به او میگفت که برای قبولی در این رشته یک سال زمان کمی است شاید هیچوقت این توقع در او ایجاد نمیشد. خیلی از موسسات کنکوری، مشاوران و معلمان به خاطر منافع اقتصادی این را در ذهن داوطلبین تزریق میکنند که تو این کتاب را بخوان، این آموزشگاه را برو این معلم را بگیر و... با اینها میتوانی کل عقب افتادگیها را جبران کنی و موفق شوی! و بعد که نمیشود، دانشآموز فکر میکند حقی از او ضایع شده است. در این افراد ورود به اجتماع و بزرگسالی با حس سرخوردگی توام میشود.
گردش مالی موسسات کنکوری برابر الی دوبرابر بودجه وزارت آموزشوپرورش است
در مورد مسائل اقتصادی کنکور نیز بحث بسیار است. اصطلاحی در جامعه ما رایج است به نام مافیای کنکور که البته من معتقدم مافیای کنکور وجودی خارج از بدنه دولت و وزارتخانههای علوم، آموزش و پرورش و ارشاد ندارد.
مافیای کنکور استرسفروش هستند. با انواع روشها در داوطلبین استرس ایجاد میکنند و محصولات و خدمات خود را برای رفع آن استرسها عرضه میکنند. همین امسال پانسیونی در شهر تهران، قبولی تضمینی رشته تجربی را تبلیغ میکند، با مبلغ ۱۲۰ میلیون تومان برای یک سال
بحث جدی این حوزه سوءاستفاده مافیای کنکور از بچههاست، که عدد بسیار سنگینی هم است. برای خدمات کمکآموزشی من تا ۱۲۰۰ میلیارد تومان گردش مالی در سال را هم شنیدهام، ولی اینکه این عدد تا چه حد درست است و در چه زمینههایی مثل فروش کتاب و فیلم آموزشی و برگزاری آزمون و خدمات مشاوره است، اطلاعات دقیقی در دست نیست. اما اساس عملکرد این مافیا بسیار ساده است. آنها استرسفروش هستند! با انواع روشها از تبلیغات رسانهای تا صحبتهای دبیران در کلاس، در داوطلبین استرس ایجاد میکنند و محصولات و خدمات خود را برای رفع آن استرسها عرضه میکنند. اگر پای درددل و صحبت بچهها و خانوادههایشان باشید، بسیاری از اینها در پایان کنکور احساس سرکیسهشدن میکنند؛ یعنی احساس میکنند که کلاه گشادی سرشان رفته و پولشان خورده شده است؛ و متاسفانه باید قبول کنیم که این احساس واقعیت دارد و درست است. برایتان مثالی بزنم، همین امسال پانسیونی در شهر تهران، قبولی تضمینی رشته تجربی را تبلیغ میکند، با مبلغ ۱۲۰ میلیون تومان برای یک سال تحصیلی! اقوام یکی از شاگردان من منزل خود را فروخته بود و از صاحبخانه به اجارهنشین تبدیل شده بود تا پول تهیه کند. آنجا رفته بود و ثبت نام کرده بود برای قبولی تضمینی رشتههای برتر گروه تجربی. به اصرار شاگردِ من برای مشورت نهایی به من مراجعه کردند. من نگاه میکردم که بدانم این تضمین چه شروطی دارد و چه مواردی دارد که اگر داوطلب آنها را انجام ندهد، از ضمانت خارج میشود. مثلاً یکی از مواردش این بود که دانش آموز به هیچ وجه حق غیبت ندارد، یا هر روز دانشآموز باید طبق ساعت تعیینشده مشاورین مطالعه داشته باشد، که روز تعطیل ۱۴ ساعت است و روزی از مدرسه به خانه میرود حدود ۷ ساعت. اولیا هم امضا میکنند و برای تضمین آینده فرزند خود بعضاً با دشواری فراوان این مبلغ را پرداخت میکنند، اما نمیدانند اگر شما یک روز این موارد را رعایت نکردی آن قرارداد ضمانت فسخ میشود! خب مگر میشود هر روز تعطیل بلااستثناء ۱۴ ساعت درس خواند؟ دانشآموز کنکوری هم آدم است! ممکن است یک روزی هم مریض باشد؛ یک اتفاقی برایش بیفتد؛ فوت عزیزی، مسافرتی و یا بیماری... بالاخره از این مسائل هست. قاعدتاً نمیشود این تصور را داشت که یک دانشآموز مثل ربات هیچ نیاز روحی و جسمی پیدا نکند و پیوسته طبق ساعت ارائه شده درس بخواند.
اولیا را از بازار شغل آینده ترساندهاند و میگویند تضمین شغل در رشته تجربی است. اولیا دانش آموز هم از ترس آینده فرزندش که نه پول و سرمایه دارد و نه پارتی میروند این مبلغ را به هر نحوی تهیه میکند، قرارداد مینویسند و خیالشان را راحت میکنند که تضمین دارد، آخرش هم این موسسات خیلی راحت میزنند زیر قرارداد و تضمین! پس این سرکیسهشدن را میتوانیم بگوییم حرف غلطی نیست و بسیاری خود را قربانی این قراردادها میدانند. صحبت از مسائل اقتصادی آموزشی در سال کنکور و مثالهای دردناک آن بسیار زیاد است. سوءاستفاده از استرس خانوادهها و دانش آموزان به روشهای مختلف و رقتانگیزی در این حوزه مشاهده میشود که بازگو کردن آن مثنوی هفتاد من کاغذ میطلبد.
قیمت کتابهای کنکور رشتههای تجربی، ریاضی و انسانی با تخفیف ۲۵ درصدی
هر دانشآموز در سال کنکور خود چه مبلغی را خرج کتاب و آزمون میکند؟
از بعد علمی هم اگر به کنکور نگاه کنید متوجه میشوید که اشکالات فراوانی دارد. ازنظر علم ارزشیابی هر آزمون باید روایی داشته باشد. روایی میگوید از همۀ آن مباحثی که درس داده شده باید سؤال طرح شود؛ مثلاً درس دین و زندگی پایه دهم، یازدهم و دوازدهم که ۳۲درس است و هر درس در دین و زندگی دو سه هدف آموزشی دارد. حتی اگر یک هدف هم داشته باشد حداقل باید در کنکور به تعداد درسها سوال داشته باشد، اما با توجه به تعداد محدود سوالات، درسهایی داریم که از آنها سؤالی طرح نمیشود و شاید بعضی از بچهها در آن درسهایی که در کنکور سوال ندارند توانایی داشته باشند. پس کنکور آزمونی نیست که جمیع اهداف آموزشی را پوشش بدهد و اصطلاحاً میگوییم کنکور روایی بالایی ندارد.
آزمونهای آموزشوپرورش هیچ تطبیقی با آزمون کنکور ندارد. دانشآموز بیش از یک دهه با آزمون تشریحی کوتاهپاسخ و «جای خالی را کامل کنید» و «رسم کنید» و اینها... روزگار گذرانده و در آخر مواجه میشود با آزمون چهارگزینهای کنکور
موضوع بعدی بحث این است که کنکور فقط سالی یکبار است! آزمونی که سالی یکبار باشد به خودی خود استرسزا است. آزمونی که فرصت جبرانش فقط سال بعد است، قاعدتاً داوطلب را با استرس نتیجه درگیر میکند. حال فرض کنید مشکل خاصی هم برای داوطلب در سال کنکور ایجاد شود. مثل مریضی، از دست دادن عزیزان و.... واقعا مدیریت این اوضاع دشوار میشود.
موضوع بعدی از منظر علمی این است که آزمونهای آموزشوپرورش هیچ تطبیقی با آزمون کنکور ندارد. دانشآموز بیش از یک دهه با آزمون تشریحی کوتاهپاسخ و «جای خالی را کامل کنید» و «رسم کنید» و اینها... روزگار گذرانده و در آخر مواجه میشود با آزمون چهارگزینهای کنکور! هیچ تطبیقی بین سؤالات آزمونهای آموزشوپرورش با سؤالات چهارگزینهای کنکور نیست. نوع آزمونهای تستی چهار گزینهای معمولاً در مدرسه مرسوم نیست و تا پایه یازدهم بچهها عمده امتحاناتشان تشریحی است.
بهخصوص با حذف پایه پیشدانشگاهی و انتقال آزمون نهایی آموزش و پرورش به سال دوازدهم دوگانگی عجیبی برای دانشآموزان پیش آمده که آنها را بین تستی آزموندادن و امتحانات تشریحی سرگردان میکند و بهجز دانش آموزان خوب بقیه آنها از این موضوع کاملاً در رنج و عذاب هستند.
نوع آزمونهای تستی چهار گزینهای معمولاً در مدرسه مرسوم نیست و تا پایه یازدهم بچهها عمده امتحاناتشان تشریحی است
کنکور ظرفیت کمی در تشخیص داوطلبان مستعد دارد؛ چرا که خیلی از بچهها تشریحی هستند؛ بعضیهایشان خلاقیت دارند، باید ایده و راهحل بدهند. در کنکور این مدل سؤالات نیست و تنوع در سؤال ندارد. فقط چهارگزینهای است.
سؤال کنکور را حل میکنی، تا تهش میروی، آخرش یک منفی و مثبت را رعایت نمیکنی، علاوه بر اینکه به خاطر تلاشت نمره مثبت نمیگیری، نمره منفی هم میگیری
کنکور نمره منفی دارد. خیلی جالب است که مثلاً سؤال کنکور را حل میکنی، تا تهش میروی، آخرش یک ضرب را غلط میزنی، یک منفی و مثبت را رعایت نمیکنی، علاوه بر اینکه به خاطر تلاشت نمره مثبت نمیگیری، نمره منفی هم میگیری! این مثل فحش است! بچهای که تقریباً تا تهش رفته نمرهاش کمتر از آنی است که کلاً نزده است. یعنی سوالات ریز بارم ندارند؛ یا درست است یا غلط است.
آسیب آموزشی دیگر کنکور درسزدگی دانشجویان و افت کیفیت علمی دانشگاهها است. کنکور بلایی سر بچههای ما میآورد که وقتی وارد دانشگاه میشوند عمدتاً میل به تحصیلشان کم میشود. منظور این حرف فقط بچههای متوسط و ضعیف از نظر درسی نیست. مشاهده من حتی از بچههای خوب و درسخوان در دانشگاه تهران هم همین است. از خیلیهایشان که از احوالات ورودشان به دانشگاه میپرسیم میگویند فشاری که کنکور به ما آورد بهنحوی ما را از درس و کتاب بیزار کرد که حداقل یکی دو ترم میخواهیم استراحت کنیم. البته این فراگیر نیست، اما درصد قابل توجهی از عزیزان ما را شامل میشود. نه اینکه همهشان این را بگویند، ولی در خیلیهایشان مشهود است.
کنکور نمره منفی دارد. یعنی دانشآموزی که تقریباً تا تهش رفته و یک صفر یا علامت را اشتباه گذاشته نمرهاش کمتر از کسی میشود که کلاً نزده است
فشاری که کنکور به ما آورد بهنحوی ما را از درس و کتاب بیزار کرد که حداقل یکی دو ترم میخواهیم استراحت کنیم
مشکل دیگر کنکور از منظر علم آموزش این است که نوع طراحی سئوال در آزمون چهارگزینه ای رایج در کنکورهای ما توانایی تشخیص سطوح بالای یادگیری در دانشآموزان را ندارد و به همین دلیل توانایی تشخیص دانش آموزان مستعد را ندارد. بر ما مشاوران پوشیده نیست که بسیاری از دانش آموزان مستعد و توانا در پشت سد کنکور گرفتار میشوند و به دانشگاههای خوب راه پیدا نمیکنند و بسیاری از رتبههای برتر کنکور نیز به دلیل مهارت و توانایی در جلسه آزمون چهارگزینهای عملکرد بهتری نسبت به سایرین در کنکور داشتهاند و نه به دلیل توانایی علمی، و این مهارت در دانشگاهها و تولید علم در آنجا هیچ کاربردی ندارد.
اینها مجموعه معضلاتی است که در کنکور میبینیم و سالیان سال هم با اینها دستوپنجه نرم کردیم که بتوانیم کاری برای اصلاح آن انجام دهیم.
با توجه به اهمیت آموزش عالی فکر میکنید نحوه فعلی برگزاری کنکور باعث چه آسیبهایی در این نظام آموزشی ما شده است؟
فشار و استرس، بهاضافه عدم خلاقیت، بهاضافه تکیهبر حفظیات، جمع اینها باعث میشود که بچههای ما با عادتهای بدی وارد دانشگاه شوند و همان میشود که دانشگاههای کشور ما نسبت به کشورهای دیگر، با آنکه دانشآموزان قویتری دارد، ولی عقب میافتند
میدانید در سطح جهان دانشآموزان ایرانی خیلی بیشتر از دانشجویان ایرانی تحویل گرفته میشوند؛ مثلاً وقتی تیم المپیاد دانشآموزیمان جایی میرود خیلی متفاوت است تا وقتیکه تیم المپیاد دانشجویی ایران جایی میرود. دانشآموزان ما معمولاً ازلحاظ سطح علمی در جهان حرف برای گفتن دارند. دلیلش هم سطح تدریس بالا و انگیزه بالاتری است که بچهها در مقطع متوسطه دارند، اما در کنار این، فرآیندهایی برای بچهها طراحی نکردیم که بفهمند برای چه این فشار را تحمل میکنند و بهنوعی ازلحاظ روانی بازیابی شوند و خسته وارد دانشگاه نشوند. همه میگویند مسیر ورود از آموزشوپرورش به آموزش عالی مثل حرکت در قیف برعکس است. مثال جالبی است؛ در ابتدا سخت و بعد از آن رها. سخت وارد دانشگاهش میشوی، چون کنکور سختی دارد، ولی بعدش رها هستی. درحالیکه همهجای دنیا، حداقل کشورهایی که ازلحاظ آموزشی پیشرفته هستند و حرفی برای گفتن دارند، این فرایند مانند عبور از سر گشاد قیف به سمت سر تنگ قیف است؛ یعنی همه دبیرستان و مقطع متوسطه را راحت جلو میآیند و هر چه جلوتر بیایند سختتر میشود.
قیف معکوس ما و سختی ورود به دانشگاه جان و توان بچهها را میگیرد و مطالعهزدهشان میکند؛ همچنین باعث میشود دانشآموزان را به سمت حفظیات و استفاده از چهارچوبهای تکراری برای حل مسائل ببرد و فرصتهای نوآوری و خلاقیت را از آنان میگیرد. در آزمون کنکور زمان محدود است و سوالات باید در نهایتاً ۹۰ ثانیه حل شوند. اینطور نیست که شما در پاسخ آزاد خلاقیت داشته باشی و برداشت خودت را از این موضوع بگویی یا برای این مسئلهای راهحل ابداع کنی. هر چه مربوط به خلاقیت باشد جلویش را میگیریم. پس فشار و استرس، بهاضافه عدم خلاقیت، بهاضافه تکیهبر حفظیات، جمع اینها باعث میشود که بچههای ما با یک عادتهای بدی وارد دانشگاه شوند و همان میشود که دانشگاههای کشور ما نسبت به کشورهای دیگر، با آنکه دانشآموزان قویتری دارد، ولی عقب میافتند.
ادعایی وجود دارد که بههرحال کنکور ایدئال نیست، اما خیرالموجودین است؛ یعنی نسبت به همهجایگزینهایش عادلانهتر است. نظرتان در این مورد چیست؟
تابهحال تنها جایگزین کنکور طرح ظالمانه و سادهلوحانه سوابق تحصیلی بود. کنکور بهمراتب عادلانهتر از سوابق تحصیلی است
نسبت به جایگزینهایی که عزیزان نمایندگان مجلس و بعضی از کارشناس نماها مطرح میکنند خب بله! کنکور از طرحهای این دسته از کارشناسان واقعا بهتر است. مثل طرح مضحک سوابق تحصیلی با تصحیح اوراق توسط معلمان!
یادم میآید که برای اعتراض به طرح سوابق تحصیلی به مجلس شورای اسلامی رفته بودم تا یک نمایندهای را برای بحث کنکور ببینم. پس از اینکه فرصت دیدار حاصل شد گفتم: برای نقد تاثیر سوابق تحصیلی در کنکور آمدیم. ایشان به من گفت: مگر کنکور حذف نشده! یعنی نماینده مجلس هنوز متوجه نشده بود که طرح سوابق تحصیلی باعث حذف کنکور نشده است.
در یکی از جلسات کمیسیون آموزش مجلس حضور داشتم. حداقل توقع من از کسی که در این کمیسیون تخصصی حضور دارد این است که حرفهایشان حرفهای تخصصی و مبتنی بر اصول آموزشی باشد. اگر میشنیدید نمایندگان چه اظهارنظراتی میکردند واقعاً نمیتوانستید جلوی خندههایتان را بگیرید! البته من بیشتر حرص میخوردم. واقعیت امر این است که از طرف مجلس هیچ راهحل تخصصی ارائه نشده است. تنها جایگزین کنکور طرح ظالمانه و سادهلوحانهی سوابق تحصیلی بود که باید گفت: کنکور بهمراتب عادلانهتر از سوابق تحصیلی است!
سه مقاله علمی برای آزمون تشریحی که تشکیل دهنده سوابق تحصیلیاند وجود دارد که ثابت میکند برگههایی که تشریحی تصحیح میشوند هیچگاه نمیتواند از یک استاندارد خاص پیروی کند، در نتیجه نمرات حاصل از آزمون تشریحی با سیستم نمرهدهی فعلی ما استاندارد نیست. چکیده مقالهها از قرار زیر است:
مقاله ۱: یک برگه را امروز تصحیح کنید، یک کپی از همان را هم هفته دیگر خودتان تصحیح کنید. اگر امروز ۱۸ بدهید هفته بعد ۱۷ یا ۱۹ میدهید! برگۀ کپیشده است یعنی اصلاً عوضنشده. مصحح هم عوضنشده است، فقط یک هفته فاصله افتاده و در تصحیح دوم شما دوباره همان نمره را نمیدهید!
پژوهش فالز در زمینه مشکلات ارزشیابی آزمون های تشریحی سال ۱۹۸۲(کتاب اندازه گیری،سنجش و ارزشیابی آموزشی نوشته ی دکتر علی اکبر سیف-فصل ۷)
مقاله ۲: یک معلم صد عدد از یک برگه امتحانی یک دانش آموز را کپی کرده و داده است به صد معلم متخصص تدریس همان درس تا از ۱۰۰ نمره بدهند. این صد معلم از ۶۷ نمره دادهاند تا ۹۸. به پراکندگی نمره ارائه شده توسط معلمان دقت کنید! پژوهش استیو کیتریج و استفان مارشال (کتاب a hand book for teaching in higher education فصل ۴)
مقاله ۳: در کشور دیگری امتحان ۲۵ نفر دانشآموزان یک کلاس را چهار سِری کپی کردند و به چهار معلم برای تصحیح دادند. میانگین نمرهدهی معلمان در این برگههای یکسان از نمره ۱۱ تا ۱۷ بوده است.
کتاب روانشناسی ارزشیابی تحصیلی، نوازه و کاورنی، ۱۹۷۸
من برای اثبات ضعف حفاظت از سوالات امتحان نهایی یک بار سؤالات امتحان فیزیک نهایی خرداد پیشدانشگاهی پنج سال پیش را توسط یکی از شاگردانم خریدم
چطور میشود که نمایندگان مجلس مصوب میکنند برگههای امتحانات تشریحی را با این وضع تصحیح، آن هم در کشور ما که اوضاع حوزههای تصحیح آن بسیار نامناسب است و بههیچوجه نمراتش عادلانه نیست، بهعنوان راهحل جایگزین کنکور بپذیریم؟! میدانید که تشریحی تصحیحکردن قوانین بسیاری دارد. باید اول سؤال یک را برای همۀ دانشآموزان تصحیح کرد، بعد سؤال دوم و به همین ترتیب... پس یک مصحح باید فقط سؤال یک را تصحیح کند و مصحح دیگری همه سوال دو دانشآموزان را و الی آخر. ما بارها رفتیم و دیدیم یک مصحح کل برگه را تصحیح میکند و نفر دوم هم فقط تأییدنظر تصحیح مصحح اول را انجام میدهد بدون آنکه تصحیح دومی طبق قانون اتفاق بیافتد و فقط امضای تایید میزند، چون هر امضا برایش مبلغی درآمد دارد. با این وضع تصحیح چطور میشود این نمرات ۳۰ درصد یا ۲۵ درصد در کنکور تأثیر مستقیم داشته باشد! این که راهکار نیست، اصلاً ظلم مطلق است. در کنار اینها اضافه کنید لو رفتن سؤالات، خرید و فروش سؤالات و اعمالنفوذ در حوزههای تصحیح را. مثلا نامه غیررسمی میآید از طرف اداره آموزش و پرورش برای رئیس حوزه تصحیح که این اسامی دانشآموزان نمرههایشان تغییر کند! همکاران آموزش و پرورشی من خوب میدانند من چه میگویم. کجای این طرح عادلانه است؟ با فروش سوالات امتحانات نهایی عدالت معنا دارد؟ البته به لطف خدا و پیگیری فراوان راهحلی برای آن پیدا شد، اما اینها ضعف نیست بلکه فاجعه است که متأسفانه برای ما عادی شده است. به رگ هیچ مسئولی برنمیخورد و همواره و تا جایی که ممکن است تکذیب میکنند.
من برای اثبات این ضعف یک بار سؤالات امتحان فیزیک نهایی خرداد پیشدانشگاهی پنج سال پیش را توسط یکی از شاگردانم خریدم و بلافاصله با دفتر سنجش و ارزشیابی آموزش و پرورش تماس گرفتم. مسئول دفتر رییس وقت گفتند تمام مسولین مرکز در جلسهاند. گفتم داخل جلسه بفرمایید کسی مدعی است که سؤالات امتحان فردایتان را دارد. نیم ساعت بعد حراست آموزشوپرورش زنگ زدند. اول خودم متهم شده بودم به خرید و فروش سؤالات. بعداً فهمیدند که ما اصلاً بحثمان این است که این مشکل حل شود و خدا را شکر سؤالات عوض شد.
اما آزمونهای دیگر چی؟ خدا میداند که چقدر ما با این روشهای غلط آزمونگیری به دانشآموزانمان تقلب و دزدی کردن آموختهایم.
سطح حفاظت از سوالات امتحانات نهایی پایینتر از کنکور است و هرساله زمزمههای لو رفتن سوالات به گوش میرسد
حال تصور کنید این سوابق تحصیلی با این وضع برگزاری قرار بود جایگزین کنکور شود. ۲۵ درصد یا ۳۰ درصد اجرا شد، قرار بود سال بعدش ۴۰ درصد هم شود. اعتراض کردیم، نامهنگاری کردیم که این بههیچوجه طرح جایگزین مناسبی نیست؛ این خودش منشأ فساد است؛ که خدا را شکر این موضوع به شکایت یک دانشآموز ختم شد و دیوان عدالت اداری جلوی اجرای آن را گرفت و فعلاً تاثیر نمرات را بهصورت تأثیر مثبت در نظر میگیرند.
توضیح میدهید تأثیر مثبت چگونه است؟
طرح سوابق تحصیلی، اگر نگوییم ظالمانه و یا حتی خائنانه، لااقل بهشدت کوتهفکرانه بوده است
مثلاً اگر تأثیر ۲۵ درصد باشد، نمره کنکور در هر درس را حساب میکنند و میبردند در مبنای ۷۵. نمرۀ خردادِ سال دوازدهم دبیرستان را هم برمبنای ۲۵ درصد حساب میکنند. این دو را جمع میکنند. اگر جمع این دو نمره، نمره دانشآموز را به نسبت نمره کنکور بالاتر ببرد آن موقع تأثیر مثبت میدهند و اگر جمع این دو نمره، نمره را پایینتر میآورد تاثیر نمیدهند. این جریان تأثیر مثبت است که در ابتدای شروع طرح برمبنای معدل کل دروس بود و بعد بهصورت درس به درس شد. تاثیر مستقیم هم این بود که کاری به بهتر یا بدترشدن نمره دانشآموز با تاثیر نمرات خرداد ندارند و به هر شکلی آن را تاثیر میدهند.
امکان جبران در نمره نهایی خرداد هم نبود؟
نه. یک مدت گفتند امتحان ترمیمی میگذارند که در شهریورماه برگزار میشد. باتوجه به اینکه شهریورماه وقت انتخاب رشتۀ بچههاست دیگر فرصتی نیست که بچه دوباره امتحان بدهد و دوباره نمره و رتبهاش تغییر کند؛ سازمان سنجش باید بتواند تکلیف رتبۀ بچهها را بهموقع روشن و نتیجه را اعلام کند، بنابراین این موضوع کنار گذاشته شد. البته بار مالی نیز در این طرح شامل حال آموزش و پرورش فقیر ما نیز میشد.
درنهایت فکر میکنید این ایده ایدۀ موفقی نبوده است؟
این ایده نهتنها موفق نبوده، اگر نگوییم ظالمانه و یا حتی خائنانه، لااقل بهشدت کوتهفکرانه بوده است.
با توجه به این صحبتها فکر میکنید اساساً اصلاح یا تغییر یا جایگزینی کنکور بدون اصلاح نظام آموزشی قبلش، یعنی آموزشوپرورش، ممکن است؟
من این طرح را خیلی جاها معرفی کردم و نشنیدهام کسی بخواهد این طرح را رد کند یا ایراد علمی از آن بگیرد
اگر قرار باشد دانشگاه ما به سمت تولید علم و ثروت برود، قاعدتاً در آموزشوپرورش و در دورۀ ابتدایی و متوسطه باید تغییراتی انجام بگیرد، اما این موضوع، موضوع قابل انجام در کوتاهمدت نیست؛ یعنی این موضوع یک فرآیند ۲۰-۲۵ ساله است که مجموعهای از تغییرات در بحث منابع انسانی آموزشوپرورش، در رویههای آموزشوپرورش و در محتوای کتب آموزشی بر اساس پژوهشهای علمی باید انجام شود. اما نمیتوانیم تا ۲۵ سال صبر کنیم و اینهمه استعداد را درگیر طرحهای گزینشی ظالمانه دانشجو از میان دانش آموزان کنیم. به همین خاطر باید راهکاری برای این موضوع داشته باشیم که با همین رویه فعلی هم ارزشیابیهای آموزش و پرورش عادلانه شود و در عین حال نیازی به برگزاری کنکور نباشد. یعنی طرحهای که در آن حتی نیاز به تغییر کتب درسی هم نباشد...
و معتقدید طرح شما اینطور است؟
بله. البته اعتقاد من شرط نیست، تأیید کارشناسان مهم است، من این طرح را خیلی جاها معرفی کردم و نشنیدهام کسی بخواهد این طرح را رد کند یا ایراد علمی از آن بگیرد که اجرایی بودن آن را رد کند. شاید ایرادهایی مثلاً ایراد مصرف کاغذ گرفته شود، ولی اینکه بخواهند بگویند قابلاجرا نیست یا مثلاً شکاف ایجاد میکند یا به سیستم آموزشی ما نمیخورد، نه! با بزرگوارانی مثل اساتید دانشگاه تهران و علامه طباطبایی و اعضای کمیسیون آموزش مجلس و شورای عالی انقلاب فرهنگی صحبت کردم. جلسات متعددی با مرکز سنجش و ارزشیابی وزارت آموزشوپرورش داشتم. از ده استاد بنام ارزشیابی کشور، حداقل با ششتایشان در مورد این موضوع صحبت کردم؛ همه این عزیزان من را تشویق کردند و حتی خودشان نامهنگاری و معرفی کردند که در نهایت پای این طرح به کمیسیون آموزش مجلس باز شد.
قسمتهای بعدی این گفتگو در روزهای آینده منتشر خواهد شد...
سه تا کنکور برای هر سه سال آخر بگیرید
با همون کیفیت کنکور
حجمش کمتر میشه و استرس کمتر و مافیاش کمتر
آزمون کتبی و تشریحی و اینا هم چون خیلی ناعادلانه و اشتباه هست کلا جمع کنید
یه محدودیت هایی برای موسسات آموزشی بذارید. اگه خیلی نگران مافیا هستید.. از اون مهمتر این که باید برای رفع مافیا سوالات رو مفهومی تر کنید
با همون کیفیت کنکور
حجمش کمتر میشه و استرس کمتر و مافیاش کمتر
آزمون کتبی و تشریحی و اینا هم چون خیلی ناعادلانه و اشتباه هست کلا جمع کنید
یه محدودیت هایی برای موسسات آموزشی بذارید. اگه خیلی نگران مافیا هستید.. از اون مهمتر این که باید برای رفع مافیا سوالات رو مفهومی تر کنید