گروه دانشگاه « خبرگزاری دانشجو»، یادداشت دانشجویی*؛باران که میبارد، حالمان بهتر است؛ هم چهرهمان بشاشتر میشود و هم سینهمان بازتر میشود؛ نفس دیگر خسخس نمیکند وقتی باران میبارد، این روزها شاید قدری به خدا نزدیکتر شویم و بفهمیم که کار دست خداست نه غیر خدا؛ «ما که غیر از خدا کسی را نداریم».
در دوران بی«تدبیر»یها باران که میبارد «امید»ها دوباره زنده میشود که میشود در هوایی سالم نفس کشید، هوایی که مسموم از سیاسینگری، سیاسیعملی و سیاستزدگی نباشد؛ لااقل خدا کاری میکند که این سم مسموم دفع شود.
وقتی روحانی سال 91 برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری اعلام آمادگی کرد، با کنایه به رئیسجمهور وقت گفته بود «مملکت مدیر میخواهد؛ نوکر نمیخواهد» و مبتنی بر همین گزارهها دولت خود را «تدبیر و امید» نامگذاری کرد و به تبع آن همه امیدوار به تدبیر دولت بودند. این امیدها اما در همان ماههای اول رنگ خود را باخت، وقتی «دولت ضعیفپایه» روحانی اقدام به توزیع سبد کالا کرد و سوءمدیریت و بیتدبیری خود را عیان کرد و وقتی دولت خود را در رفراندوم مرحله دوم یارانه نقدی قرار داد و تنها شد.
روحانی یک سال و نیم وعده حل مشکلات اقتصادی را داده بود و اگرچه مردم هیچ تغییری را لمس نمیکردند، اعلام کرد از رکود خارج شدیم؛ اعلامی که مکرر از سوی او، معاون اول، مشاور اعظم، سخنگوی سخنور و... تکرار میشد اما این را مردم حس نمیکردند تا آنکه مردم روی سکه صداقت را از نامه 4 وزیر اقتصادی دولت دریافت کردند که نهتنها در وضعیت خروج از رکود نیستیم بلکه در مرز بحران اقتصادی قرار داریم.
اما هیچ کدام از این مسائل برای مردم کوچه و بازار که صبح تا شب تلاششان و دوندگیشان بسته به نفسهایی است که میکشند، سختتر از آن نبود که به هوایی که آنها تنفس میکنند نیز نگاه سیاسی بشود. مدیری که بیشتر از جلسه و نطق درباره محیطزیست در جلسات سیاسی جریانهای رادیکال حضور پیدا کرد و بیشتر از «هوای تنفس ما» از جریان سیاسی مطبوعش گفت؛ همین هم باعث شد حتی کارکنان خودش نیز در سازمان محیطزیست دست به تجمع بزنند و اعلام کنند سیاسیبازی را از حفظ محیطزیست جدا کنید.
در دوران تشدید آلودگی هوا که از 21 آذرماه سال جاری شروع و تا روز پنجشنبه دهم دیماه ادامه داشت تنها راهکار عاجل سازمان محیطزیست نگاه به آسمان برای وزیدن باد و باریدن باران بود که به لطف خدا این مساله واقع شد. در این مدت نهتنها شاهد اطلاعرسانی دقیقی از سوی این سازمان برای در امان ماندن مردم از اثرات سوء ناشی از آلودگی هوا نبودیم بلکه معصومه ابتکار در روزهای اولیه تشدید بحران بیان میداشت که هوای کلانشهرها از جمله تهران آنقدر آلوده نیست که به تعطیلی مدارس بینجامد.
ناآگاهی مدیر ساماندهی وضعیت آلودگی هوای کشور آنقدر زیاد بود که رسانهها برای آن مثال ماری آنتوانت، آخرین ملکه فرانسه قبل از انقلاب مردم آن را میزنند که «وقتی صدای انقلاب فرانسه بلند شده بود، وی از کسی پرسید: مردم چه میخواهند؟ آن شخص پاسخ داد: گرسنهاند و نان میخواهند. و شهبانو گفته بود: اکنون که نان ندارند، چرا شیرینی نمیخورند!»
خانم ابتکار در یک چالش واقعا ابتکاری(!) مردم را به «چالش 18 درجه» دعوت کرد و در نامه به معاونان ریاستجمهوری، وزرای وزارتخانهها و استانداران سراسر کشور تاکید کرد: «نظر به افزایش میزان آلودگی هوا در روزهای اخیر در کلانشهرها و دیگر شهرهای کشور و لزوم کاهش میزان مصرف انرژی که تاثیر بسیار زیادی در تولید آلودگی در بخشهای مختلف صنعتی، خدماتی و اداری دارد و در اجرای مفاد بخشنامه اخیر معاون اول رئیسجمهور و ماده 150 قانون برنامه پنجم خواهشمند است دستور فرمایید در فصل زمستان ضمن انجام معاینه فنی موتورخانهها، دمای فضاهای بسته و ساختمانهای تابعه در کل کشور طی ساعات کاری در اتاقها از 21 درجه و در راهروها و فضاهای سرپوشیده از 18 درجه سانتیگراد بیشتر نبوده و از روشن بودن دستگاههای گرمایشی و مصرفکننده سوخت در روزهای تعطیل جداً خودداری شود.» حال آنکه خانم دکتر اصلا خبر ندارد که 82 درصد آلودگی هوای تهران از خودروهاست و سهم گرمایشهای خانگی به کمتر از 4 درصد میرسد.
رئیسجمهوری خردادماه پارسال در دیدار کارکنان سازمان محیطزیست با اشاره به عملکرد دولت در کاهش آلودگی هوا گفت: «برخی میگویند هوای تهران که در این ماهها خوب شده، به علت باد و شرایط جوی است.» اما عملکرد دولت روحانی ثابت کرد واقعا دولت در رفع آلودگی هوا کارآمدی ندارد؛ کارآمدی ندارد که مشکلات مردم را بفهمد و کارآمدی ندارد که برای مشکلات مردم راهحلی ارائه دهد.
حالا که مسائل هستهای هم فروکش کرده، نمود این ناکارآمدی دوچندان شده است. اما همه این گلایهها را نوشتم که بگویم «ما غیر خدا کسی را نداریم» اگرچه دولت نمیخواهد یا نمیتواند به درد سینه این مردم برسد اما این مردم خدا را دارند و چشمشان به آسمان است؛
باران که بارید مردم دوباره حواسشان را جمع کردند که خدایی هست که باران میباراند تا سینهها از خسخس سیاسیکاریها اذیت نشود. این مردم میدانند که خدایی هست و به این مسؤولان باید گفت: «... و از حصر اقتصادى هم ابداً خوفى نداشته باشید، براى اینکه ملتهاى دیگر و دولتهاى دیگر تابع آمریکا نیستند، در دنیا به روى ما بسته نخواهد شد، ما خدا را داریم، در دنیا به روى ما بسته بشود، در رحمت خدا به روى ما باز است. ما براى خدا مىخواهیم اقدام کنیم، ما قیام کردیم براى خداى تبارک و تعالى، ما دیدیم که ظلم در این مملکت هست، ما دیدیم که چپاولگرى در این مملکت هست، ما دیدیم که مستکبران، مستضعفان را دارند از بین مىبرند، قیام کردیم، ما براى خدا قیام کردیم، در همه اهالى ممالک هم به روى ما بسته بشود، در رحمت خدا به روى ما باز است و ما اتکال به رحمت خدا و اتکال به قدرت خدا مىکنیم و شما قدرتمند باشید و به پیش بروید». {صحیفه نور، جلد۱۱، صفحه۶۰}
امیررسولی-فعال دانشجویی
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.