عدم تفکیک رشتهها در آییننامه ارتقاء اعضای هیئت علمی مشکلاتی را برای اساتید دانشگاهی به ویژه اساتید حوزه هنر به وجود آورده است؛ به همین منظور به گفتگو با حمید قاسم زادگان عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان پرداختیم.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، فرزانه کرمی_ وزارت علوم تحقیقات و فناوری با تدوین آییننامه ارتقاء اساتید و الحاق مادهای تحت عنوان ماده ۵ به بند پژوهشی این آییننامه، اختیار اصلاح بند پژوهشی را به دانشگاهها داد تا بر این اساس نسبت به تغییر آن با توجه به ماموریتهای خود اقدام کنند؛ البته برای تغییر این آییننامه نیازمند تایید وزارت علوم نیز شدند تا شاخصهای مورد تاکید وزارت خانه دستخوش تغییر نشود.
به گفته بسیاری از کارشناسان اساتید دانشگاهی با وجود تغییرات اعمال شده همچنان برای ارتقاء خود و کسب امتیاز ماده پژوهشی دچار مشکلات فراوانی هستند. با توجه به ماموریتهای مختلف اساتید رشتههای دانشگاهی و به ویژه اساتید حوزه هنر که به طور کلی با سایر رشتهها متمایز هستند، به گفتگو با حمید قاسم زادگان عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان، مدرس دانشگاه علمی کاربردی و آزاد اسلامی پرداختیم تا نقاط ضعف آییننامه ارتقاء و چالشهای ایجاد شده برای اساتید هنر در کسب امتیاز ماده پژوهشی را مورد بررسی قرار دهیم.
ارائه مقالات بینالمللی در حوزه هنر به ویژه در برخی از رشتههای هنر نسبت به برخی دیگر از حوزهها همچون علوم مهندسی دشوارتر انجام میشود و مدت زمان زیادتری برای ارائه مقاله نیاز است؛ با توجه به ضرورت ارائه مقاله در آییننامه ارتقاء اساتید، به نظر شما این آییننامه به چه نحو باید اصلاح شود و چه مولفههایی نیاز است تا به آییننامه مطلوب برسیم؟
یکی از مسائلی که وجود دارد مربوط به بحث مقالات میشود، در حقیقت میگویند مقالات باید به صورت کمی باشند؛ در صورتی که اکثر مقالات حوزه ادبیات و هنر به صورت کیفی و اسنادی ارائه میشوند. در حوزه هنر، چون مسئله مهارتی و زیبایی شناسی از طریق دیداری در قالب تابلو و فیلم، مجسمه و موسیقی وجود دارد راهکاری برای ارزیابی فعالیتهای اساتید در نظر گرفته نشده است. همچنین در دانشگاههای متعدد زمانی که استاد حوزه هنر مقالهای ارائه میکند فرد متخصصی حضور ندارد تا بتواند به بررسی آن بپردازد. متاسفانه در آییننامه ارتقاء اساتید نیز تفکیک میان این حوزه و علوم انسانی قائل نشدهاند و تصمیماتی را که برای حوزه علوم انسانی و علوم تربیتی اتخاذ میکنند، در حوزه هنر نیز به کار میبرند.
وجود آییننامه خوب است، اما در رشتههایی همچون هنر و علوم انسانی لازم است افراد متخصص حضور داشته باشند تا به دستاوردهای اساتید دانشگاهی توجه کنند.
در حوزه مقالات بینالمللی نیز وضع خوبی وجود ندارد، زیرا مقالاتی از ارزش بیشتری برخوردار هستند که کمی و بر اساس آمار و ارقام نگاشته شده باشند. مقالات به دو صورت کمی و اسنادی ارائه میشوند. در حوزه شیمی و علوم پایه مقالات میتوانند به صورت کمی ارائه شوند. اما در حوزه هنر و علوم انسانی اگر بخواهیم ارزشیابی را انجام دهیم به صورت نسبی خواهد بود و با اعداد و ارقام امکان پذیر نیست. دلیل این نو نگاه نیز این است که کارشناس این رشته در هیئت ممیزه و مجلات علمی پژوهشی وجود ندارد. وجود آییننامه خوب است، اما در رشتههایی همچون هنر و علوم انسانی لازم است افراد متخصص حضور داشته باشند تا به دستاوردهای اساتید دانشگاهی توجه کنند.
نظرتان درباره انحصار چاپ مقالات در مجلات بینالمللی در بند پژوهشی آییننامه ارتقاء اساتید چیست؟ با توجه به اینکه چاپ مقالات در مجلات داخلی نیز در آییننامه ارتقاء از امتیاز برخوردار شده است، آیا اساتید حوزه هنر میتوانند از این بخش امتیاز کسب کنند؟
آییننامه ارتقاء اساتید خوب است که از انحصار مقالات در مجلات بینالمللی خارج شود. البته نه به این عنوان که به طور کل چاپ مقالات در مجلات بینالمللی حذف شود؛ بلکه در این حوزه تنوع ایجاد شود به طوری که فرد علاوه بر ارائه مقاله بینالمللی به ارائه مقاله داخلی نیز بپردازد و از طرفی دیگر درخواست دو یا سه مقاله بینالمللی برای برخی از رشتهها همچون علوم انسانی بسیار زیاد است؛ اما ممکن است برای برخی دیگر از رشتهها این موضوع بسیار آسان باشد. دلیل آن هم علاوه بر محدودیتهای خاص آن رشتهها به تحریمها نیز برمیگردد؛ بنابراین ما در آییننامه ارتقاء اساتید باید مقاله بینالمللی نیز داشته باشیم، اما در کنار آن ضرورت دارد که به مقالات داخلی ترویجی نیز توجه شود. علاوه بر آن در هیئتهای ممیزه نیز لازم است از هر رشتهای یک کارشناس زبده وجود داشته باشد.
درست است که در آییننامه ارتقاء اساتید برای مقالات داخلی نیز امتیازی در نظر گرفته شده است، اما شفاف سازی وجود ندارد، و به استاد دانشگاه هنر گفته نمیشود که قرار است به چه پژوهشی بپردازد و در این زمینه چه اولویتهایی وجود دارد.
درست است که در آییننامه ارتقاء اساتید برای مقالات داخلی نیز امتیازی در نظر گرفته شده است، اما شفاف سازی وجود ندارد، و به استاد دانشگاه هنر گفته نمیشود که قرار است به چه پژوهشی بپردازد و در این زمینه چه اولویتهایی وجود دارد. این که تنها یک تبصرهای وجود داشته باشد و هر شخصی به کار خودش بپردازد موجب میشود تا اعضای هیئت علمی با اعمال سلیقه به ارائه مقاله بپردازند و مقالات آنها مورد پذیرش قرار نگیرد.
در آییننامه ارتقاء اعضای هیئت علمی شاخصهای ارزیابی مقالات دیده نشده است؛ به نظر شما برای ارزیابی مقالات و امتیازدهی به آنها چه شاخصهایی باید در نظر گرفته شود؟
امتیازدهی به مقالات نیز باید شفاف سازی شود. در امتیاز دهی لازم است به همه چیز یک مقاله توجه شود؛ به طوری که اگر یک مقاله موضوع بکری داشت از سقف امتیاز برخوردار شود، همچنین مسائلی همچون منابع، نحوه نگراش و مسائل جزئی دیگر در آن دیده شود؛ اما متاسفانه این موارد به ما گفته نمیشود و پس از این که مقاله رد میشود ما متوجه نمیشویم که دلیل قبول نشدن آن چیست به همین خاطر برای دفعات دیگر نیز همچنان به همان شکل به ارائه مقاله میپردازیم که این موضوع سبب بیانگیزگی اساتید میشود؛ بنابراین شفاف سازی در جداول امتیاز دهی به مقالات و فعالیتهای پژوهشی اساتید هنر در آیین نامه ارتقاء اساتید دیده نشده است و همین امر موجب شده است تا شبهات زیادی وجود داشته باشد و هر شخصی یک تعبیر از آن بند ارائه شده داشته باشد. در حقیقت این موضوع شانسی است ممکن است مقاله مورد قبول واقع شود و ممکن است رد شود.
برخی دانشگاهها بر اساس آییننامه ارتقاء اساتید سایر دانشگاههای مادر عمل میکنند، در حالی که ساختار دانشکده آنها همچون دانشگاههای دیگر نیست، دلیل آن هم این است که وزارت علوم که خود متولی ابلاغ آییننامه به دانشگاهها است به دانشگاههای مادر نگاه میکند.
به همین منظور باید متخصصینی وجود داشته باشند تا به ارائه شاخصهای ارزیابی بپردازند. معضل دیگری که در این حوزه وجود دارد این است که برخی دانشگاهها بر اساس آییننامه ارتقاء اساتید سایر دانشگاههای مادر عمل میکنند؛ در حالی که ساختار دانشکده آنها همچون دانشگاههای دیگر نیست، دلیل آن هم این است که وزارت علوم که خود متولی ابلاغ آییننامه به دانشگاهها است به دانشگاههای مادر نگاه میکند.
از طرفی ظرفیتی که در دانشگاه فرهنگیان وجود دارد با دیگر دانشگاهها کاملا متفاوت است و نگاه یکسان به همه دانشگاهها موجب میشود تا ماموریت هر رشته و دانشگاه در نظر گرفته نشود. دانشگاه فرهنگیان در حال رشد است و این امر سبب میشود تا به سمت فرسایش حرکت کنند.
اعضای هیئت علمی هنر علاوه بر ارائه مقاله چه فعالیتهای پژوهشی دیگری میتوانند، داشته باشند تا بر اساس آن ارتقاء یابند؟ از طرفی میزان فعالیتهای پژوهشی آنها بسیار کم است، دلیل آن را چه میدانید؟ و به نظر شما چه تغییری در آییننامه ایجاد شود تا این فعالیتها قوت گیرد؟
عضو هیئتهای علمی هنر علاوه بر ارائه مقاله میتوانند به نمایشنامه نویسی و فیلم سازی و بسیاری از کارهای دیگر بپردازند، اما متاسفانه به دلیل اینکه مرجعی برای ارزیابی آن فعالیتها وجود ندارد اساتید دانشگاهی به سمت آن نمیروند. به همین منظور تمام فعالیتهای پژوهشی را در ارائه مقاله خلاصه میکنند. بنده به خاطر دارم به مدت یکسال فعالیتهای یک استاد دانشگاه در دبیرخانه مانده بود، زیرا نمیدانستند چگونه به آن امتیاز دهند؛ البته در آییننامه ارتقاء اساتید ذکر شده است که به آثار ارزنده هنری امتیاز میدهند، اما برای دریافت آن امتیاز، استاد دانشگاه باید مدرک ارائه کند، به عنوان مثال دو شخص استاد نقاشی هستند که با دو سبک کار میکنند، اما اثر یکی از آنها در موزه گذاشته میشود و دیگری مورد استقبال عمومی قرار میگیرد. متاسفانه امتیاز را به اثری میدهند که در موزه گذاشته شده است. زیرا آن سند دارد و دیگری سند ندارد. در حالی که هر دو آنها با ارزش هستند. این مسئله پیچیدهای است که باید برای آن خرد جمعی وجود داشته باشد. همچنین برای هر اثر هنری باید نامهای وجود داشته باشد؛ به طوری که گفته شود فرد نمایشگاهی برگزار کرده است. اما کار هنری که فرد به صورت شخصی انجام داده است، و برای آن سند و نامهای وجود ندارد؛ دیده نمیشود.
ساخت فیلم هم به همین صورت است شاید تهیه کننده بسیار قوی داشته باشد باشد، اما در واقع نامهای برای آن داده نمیشود. در حقیقت نامه آن را باید در تیتراژ فیلم ببینند که این کار را نمیکنند. تا زمانی که کارشناس فیلم در هیئتهای ممیزه وجود ندارد، فعالیتهای اساتید دانشگاهی دیده نخواهد شد.
هیچ مکانی نیز برای دریافت تاییدیه فیلم وجود ندارد آنها میگویند بروید از دانشگاه نامه بیاورید؛ در صورتی که دانشگاه نیز اعلام میکند این فیلم را ما نساختهایم؛ بنابراین نمیتوایم برای آن تاییدیه ارسال کنیم. از طرفی هم برخی کارها با سرمایه شخصی فرد انجام میشوند به همین منظور نمیتوان از مرکزی نامه تاییدیه دریافت کرد؛ بنابراین لازم است جایی باشد تا به ارزیابی فیلمها بپردازد.
عدم سقف امتیاز برای ارائه مقالات مشکلات زیادی را به بار آورده است. زیرا در برخی از رشتهها که اساتید در حوزه کمی فعالیت میکنند، میشود آمار و نتایج را در قالب مقاله به تعداد بالایی ارائه کرد. اما در حوزه مهارتی همچون هنر و علوم انسانی به دلیل محدودیتهایی که دارد تنها میتواند، یک الی دو مقاله به چاپ رساند.
عدم وجود سقف امتیاز برای ارائه مقالات و عدم الزام اساتید دانشگاهی در انجام فعالیتهای پژوهشی در آییننامه ارتقاء اعضای هیئت علمی، اساتید دانشگاهی را به چه سمتی سوق داده است؟ برای تغییر این رویه چه راه حلی دارید؟
عدم سقف امتیاز برای ارائه مقالات مشکلات زیادی را به بار آورده است. زیرا در برخی از رشتهها که اساتید در حوزه کمی فعالیت میکنند، میشود آمار و نتایج را در قالب مقاله به تعداد بالایی ارائه کرد. اما در حوزه مهارتی همچون هنر و علوم انسانی به دلیل محدودیتهایی که دارد تنها میتواند، یک الی دو مقاله به چاپ رساند. اگر نگاهی گذرا به استادان نمونه و برتر کشور داشته باشید، خواهید دید که اکثر اساتید منتخب دانشگاهی از رشتههای علوم پایه هستند. زیرا آنها به راحتی به ارئه مقاله میپردازند. بنده یکسال در رشته هنر توانستم استاد نمونه کشوری شوم، اما پس از آن دیگر هیچ کس نتوانست به این رتبه دست یابد. آن زمان هم بنده به این دلیل استاد نمونه شدم که دست به قلم بودم و کتاب به چاپ رساندم. اما این اتفاق تنها یک سال برای من رخ داد. زیرا نمیشود که هر سال ده کتاب و ارائه مقاله داشته باشم از طرفی جایی برای چاپ آن نداریم. به همین دلیل است که میگویم عدالت آموزشی برقرار نشده است. همین عوامل سبب میشود تا به صورت کلی بیخیال این کسب رتبه استاد نمونه شویم و تلاشی انجام ندهیم.
با توجه به اینکه فعالیتهای پژوهشی اساتید هنر نسبت به دیگر رشتهها کمتر است، دولت و دانشگاه برای افزایش ارتباط اساتید حوزه هنر با جامعه و انجام فعالیتهای پژوهشی چه فعالیتهایی میتوانند داشته باشند؟
بنده به جز ارائه مقاله به عنوان داور جشنواره فیلم رشد آثار آموزش و پرورش، دانشگاه آزاد و علمی کاربردی هستم؛ بنابراین مشکلی در حوزه ارتباط با جامعه نداریم، اما در دانشگاهها به دلیل این که این مسائل تعریف نشدهاند و فعالیتی در این حوزه ندارند همواره مغفول مانده است و برای آن امتیازی در نظر گرفته نمیشود. دولت متولی این جریانات را وزارت ارشاد قرار داده است، متاسفانه هر کدام از وزارت خانهها نیز یک جزیره هستند، این موضوع سبب میشود تا تعامل میان وزارتخانهها شکل نگیرد. برای این موضوع نیز راهحل وجود دارد؛ اگر در هیئت ممیزهها افرادی از وزارت خانههای مختلف حضور داشته باشند قطعا ارتباط بین دانشگاه با وزارت خانهها و وزراتخانهها با یکدیگر شکل خواهد گرفت. از نظر بنده یک مکان متمرکزی لازم است تا افراد نه به صورت موردی بلکه همواره حضور فعال داشته باشند و به ارائه کلاسهایی در جهت افزایش ارتباط اساتید دانشگاهی با جامعه و تعریف مسائل بپردازند. از طرفی دولت همچنین باید بودجهای را اختصاص دهد تا اساتید حوزه هنر بتوانند به فعالیت پژوهشی بپردازند.
همچنین نیاز است تا وزارتخانهها با یکدیگر هماهنگ باشند؛ به عنوان مثال اگر بنده مدیر گروه رشته سینما در دانشگاه علمی کاربردی هستم، برای ارتقاء به بنده میگویند که شما نمیتوانید از این پست امتیاز دریافت کنید و باید حتما در دانشگاه خود مسئولیت اجرایی داشته باشید. به این نحو که حتی دو مسیر دانشگاهی نیز به یک دیگر متصل نیستند. در حوزه تولیدات علمی فرهنگی نیز متاسفانه وضع به همین صورت است، زیرا خیلی از نامهها را که در خارج از سیستم دانشگاهی به دست میآوریم را به عنوان دست آورد در آیین نامه ارتقاء قبول نمیکنند.
در ماده پنجم آییننامه ارتقا برای اصلاح امتیازات بخش ماده پژوهشی در صورت نیاز، به دانشگاهها اختیار داده شده است، به نظر شما این الحاق این بند موجب شده است تا مشکلات اساتید دانشگاهی در حوزه پژوهشی مرتفع شود؟
این موضوع مناسب است، اما باید پتانسیل آن نیز در دانشگاه ایجاد شود، زمانی که در دانشگاه برای رشته هنر اهمیت زیادی قائل نمیشوند شما چه انتظاری دارید که بر اساس ماده ۵ آییننامه تغییرایتی را در نوع ارتقاء اساتید حوزه هنر داشته باشند.
به همین منظور لازم است تا اعضای هیئت علمی رشد یابند. عدم توجه نیز از بالادستیها به دانشگاه میرسد زمانی که به طور ویژه وزارتین به این حوزه توجه چندانی ندارند چطور انتظار دارید که دانشگاه در درون خود به آن اهمیت دهد. نمونه بارز این عدم توجه را میتوانید در دانشگاه فرهنگیان مشاهده کنید که پیش از این قرار بود طبق وعده داده شده، نزدیک به ۷۰۰ عضو هیئت علمی داشته باشد. اما وزارت علوم دستورالعملی را تدوین کرده است که بر مبنای آن تنها ۳۰۰ نفر عضو هیئت علمی جذب شوند.
اگر این پتانسیل برای اجرای ماده ۵ نیز در دانشگاه وجود داشته باشد به دلیل تعداد کم اعضای هیئت علمی این قابلیت را نخواهد داشت تا بتواند برروی مسئله پژوهشی مانور دهد. اما به عنوان مثال در دانشگاه تهران اعضای هیئت علمی آن صد درصد هستند، بنابراین آنها میتوانند در حوزههای پژوهشی فعالیت بیشتری داشته باشند و روی آن مسائل تمرکز بیشتری کنند.
ما در جامعه به بسیاری از رشتهها همچون هنر زیبایی شناسی، اهمیت چندانی نمیدهیم از طرفی برخی از دانشکدهها وجود دارند که دانشکدههای دیگر را نیز قبول ندارند. این عدم توجه به میزانی است که اگر برای یک دانشکده تخصصی هنر بحث میان رشتهای را مطرح کنید، به شما اعلام میکنند که این موضوع در اولویت فعالیتهای پژوهشی ما نیست. این موضوع از مواردی محسوب میشود که بسیار مشکل ساز شده است تمام این موارد سبب میشود تا اگر ماده پنجی نیز در آییننامه باشد همچنان مشکلات برجای خود باقی بمانند.