اعتراض بسیاری از کارشناسان به آییننامه ارتقاء اساتید ما را بر آن داشت تا به گفتگو با استادیار دانشگاه علوم پزشکی تهران بپردازیم و از چالشهای ایجاد شده آگاه شویم.
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو_ فرزانه کرمی؛ وزارت علوم از سال ۸۳ با هدف توسعه علمی و پویایی اعضای هیئت علمی در محیطهای دانشگاهی اقدام به تدوین آیین نامهای با نام ارتقاء مرتبه اعضای هیئت علمی کرد. این آییننامه طی دو دهه اخیر با فراز و فرودهای زیادی همراه بود، به طوری که در سالهای ۸۵ و ۸۹ یک بار و در نهایت پس از دوسال کش و قوس و جدال دانشگاهها و موسسات پژوهشی با وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و شورای عالی انقلاب فرهنگی درسال ۹۵ با پیشنهادات مختلف و تجمیع دو آییننامه اعضای هیئت علمی وزارت علوم و وزارت بهداشت برای چندمین بار تدوین شد.
اما با وجود تمام بررسیها و تشکیل کارگروههای مختلف همچنان مشکلات اساسی داشت. به طوری که اعتراضات کارشناسان و اساتید دانشگاهی را برانگیخت، چالشهای ایجاد شده وزارت علوم را برآن داشت تا دستی بر روی این آییننامه بکشد به همین منظور در سال ۹۷ با الحاق مادهای تحت عنوان ماده ۵ و بدون توجه به الباقی ایرادات، پروند اعتراضات به آییننامه ارتقاء اساتید را به کلی بست.
سیما صدرای دانشیار دانشکده داروسازی دانشگاه علوم پزشکی تهران که از سال ۶۸ عضو هیئت علمی این دانشکده شده است و دورههای متفاوتی از آییننامه ارتقاء اساتید را به خود دیده نیز از جمله اساتیدی محسوب میشود که در جهت ارتقاء رتبه علمی خود بارها با این آییننامه دست و پنجه نرم کرده است، به همین منظور به گفتگو با او پرداختیم تا چالشهای که اساتید دانشگاهی در آییننامه ارتقاء اساتید با آن مواجه هستند را مورد بررسی قرار دهیم.
مهمترین وجه قابل اصلاح در این آییننامه ارتقاء اساتید از نظر شما مربوط به چه موضوعی میشود؟
متاسفانه آییننامه ارتقاء اعضای هیئت علمی وزارت علوم بسیار کمی است به طوری که بیش از کمیت به کیفیت توجه شده است. یکی دیگر از ایرادات بسیار مهمی که دارد مربوط به کم بودن امتیازآموزشی اساتید در نسبت با دیگر فعالیتها میشود. علاوه بر اینکه آییننامه در تمام دانشکدهها یکسان است، اما سبک اجرای آن در سیستمهای مختلف خیلی متفاوت است و همین امر موجب میشود تا برخی اساتید نسبت به برخی دیگر آسانتر ارتقاء یابند. به عنوان نمونه در برخی از دانشکدهها تشکیل گروههای ۴ نفره برای استاد کلاس محسوب میشود، اما در برخی رشتههای دیگر همچون علوم پایه داروسازی لازم است تا استاد کلاسهای کلان تشکیل دهد و به سخنرانی بپردازد، مسلما جمع کردن امتیاز از این طریق دشوارتراست.
در حقیقت دو نوع دانشگاه وجود دارد دانشگاه بزرگ و دانشگاه کوچک، در دانشگاه بزرگ تعداد اساتید زیاد است به همین منظورهر کدام به ارائه یک درس میپردازند، اما در دانشگاههای کوچک اینگونه نیست و اساتید میتوانند چندین واحد را تدریس و به راحتی موظفی خود را پر کنند. این موضوع خود مانعی برای رسیدن به حد نصاب مورد نظر و ارتقاء خواهد بود.
نمونه روشن میخواهید خود بنده که چند سالی است امتیاز استادیم را به حد معقول رساندهام اما هنوز فرصت ضرب و تقسیم واحدها و ساعتهای تدریسم را پیدا نکردهام. بنده سال ۸۵ دانشیار شدهام و گام به گام جدول رتبه بندی آموزشی را تکمیل کرده ام، اما پس از ۱۹ سال اکنون باید ضرب و تقسیم کردن تمام واحدها و ساعتهای تدریسم طی این سال ها را انجام دهم، قطعا کار آسانی نیست و همین امر سبب میشود تا نسبت به ارتقاء بی میل شوم.
از سمت دیگر لازم است برای گروههای دیگر تدریس و از مدیر آن گروه تاییده دریافت کنی، در صورتی که امکان دارد در آن زمانی که تو تدریس کردهای آن مدیر اصلا نبوده باشد! مشکل بعدی این است که یک استاد دانشگاه در تمام این مدت باید همه فکر و ذکرش داشتن گواهیها و تاییدیهها باشد، اما استادی همچون من که از ارتقاء بدش نمیآید، اما هدف اصلیش نیست از آن باز خواهد ماند. بنده بسیاری از دوستان را در رشتههای دندانپزشکی و داروسازی میشناسم که با همان رتبه استادیاری بازنشسته شدهاند.
با این اوضاع، بنده به شخصه خیلی علاقهای به ارتقاء ندارم و به خاطر مادرم در تلاش هستم تا ارتقاء یابم زیرا او از این قضیه خرسند میشود.
البته اکنون جوانان طی کردن این مراحل را آموختهاند، اما متاسفانه این روش بیش از هرچیز آنها را به سمت کمیتگرایی سوق میدهد به طوری که از کیفیت غافل میشوند. در نهایت باید بگویم بهتراست سیستمی باشد تا به طور خودکار به محاسبه بپردازد. در این میان استادان نیز وجود دارند که به کار اجرایی میپردازند و به تبع آن از منشی برخوردارند که کارهای آنها را انجام میدهد و آنها به راحتی ارتقاء مییابند. اما برای استادانی معمولی همچون بنده کار بسیار سخت میشود. باورتان نمیشود با این اوضاع، بنده به شخصه خیلی علاقهای به ارتقاء ندارم و به خاطر مادرم در تلاش هستم تا ارتقاء یابم زیرا او از این قضیه خرسند میشود. این موضوع تنها مختص به من نمیشود بلکه همسر بنده که عضو هیئت علمی در رشته دندانپزشکی است، نیز هیچ تلاشی برای ارتقاء نمیکند زیرا قوانین دست و پا گیر زیادی دارد.
اساتید دانشگاهی در بخش آموزشی آییننامه ارتقاء اساتید با چه چالشی روبه رو هستند؟
با توجه به امتیاز اندک بخش آموزشی، اساتید به فعالیتهای دیگر میپردازند و کمتر اشتیاق برای تدریس دانشجو دارند، اساتید با انجام کارهای اجرایی بسیار سریعتر امتیاز مییابند، زیرا امتیاز این بخش، از کار آموزشی بیشتر است، علاوه بر اینکه کار اجرایی در دانشگاههای بزرگ بسیار نان و آبدارتر از دانشگاههای دیگر است به عنوان نمونه بسیاری از اساتید در گروه ما با سمتهای مختلف در وزارتخانه مشغول به کار هستند و به سبب آن امتیاز دریافت میکنند علاوه بر این که از موظفی کار آموزشی آنها کم میشود و عملا بار آموزشی بر دوش ما خواهد بود. اما آنها سریعتر ارتقاء مییابند.
این قانون که هر استاد بیش از دو دانشجوی phd نمیتواند داشته باشد، وجود دارد. اما عملا اجرا نمیشود، زیرا برخی با توجه به این که سمتهای اجرایی دارند به راحتی بیش از ۸ دانشجوی phd را جذب میکنند و از طریق آنها ارتقاء مییابند.
آیا آییننامه ارتقاء اساتید در اشتیاق اساتید برای تدریس دانشجویان تحصیلات تکمیلی تاثیر گذار است؟
ما یک سطح دکترای حرفهای داریم که بیس کار محسوب میشود پس از آن phd و تخصص داریم معمولا کار کردن با دانشجویان phd تاثیر بیشتری دارد آن هم به دلیل این است که دانشجویان در این مقطع به ارائه مقاله میپردازند. البته این قانون که هر استاد بیش از دو دانشجوی phd نمیتواند داشته باشد، وجود دارد. اما عملا اجرا نمیشود، زیرا برخی با توجه به این که سمتهای اجرایی دارند به راحتی بیش از ۸ دانشجوی phd را جذب میکنند و از طریق آنها ارتقاء مییابند. عملا مانند یک سیکل معیوب است وقتی دانشجو مشاهده میکند که یک استاد تعداد کمتری دانشجوی phd دارد فکر میکند که از دانش این کار برخوردار نیست به همین جهت به سمت آن استادی رجوع میکند که تعداد دانشجوی بیشتری دارد. از سوی دیگر همین امر سبب میشود تا در یک مورد متخصصین زیادی داشته باشیم و در برخی دیگر بافاصله با کمبود متخصص روبه رو شویم.
مهمترین مسئلهای که بند پژوهشی آییننامه ارتقاء برای اساتید ایجاد کرده است؛ چیست؟
قوانین پژوهشی هر روز سنگینتر میشوند به عناون مثال اوایل اگر تنها یک مقاله داشتی از طریق آن ارتقاء مییافتی، اما برای این که این سلسه استادیار دانشیار باقی بماند آن را به دو مقاله افزایش دادند. اکنون بنده ۴۵ مقاله دارم، اما فایده ندارد، زیرا حداقل ۹ عدد از آنها را باید خودت نوشته باشی در صورتی این موضوع را در نظر نمیگیرند که رشتهها با یک دیگر متفاوت است و ارائه مقاله دربرخی از رشته ها بسیار دشوار است. اکنون نیز دو قانون جدید به آن افزوده شده است با نام پژوهش در آموزش که به موجب آن استناد باید ۴۸ امتیاز توانمندسازی هم بیاورد تا بتواند پرونده ارتقاء را کامل کند یعنی اگر شخص هزاری هم کار آموزشی کرده باشد، اما توانمندسازی نداشته باشد ارتقاء نخواهد یافت.
همواره قانونهای جدید تصویب میکنند و هر کدام برای استاد کار تراشی است به صورتی که استاد اکنون در حال تدریس درس زبان است، اما از او خواسته میشود تا در فلان امتحان زبان نیز شرکت کند همه این عوامل سبب میشود تا استاد به سمت ارتقاء نرود.
مشکلی که در این سیستم وجود دارد این است که تحلیلها بسیارالا بختکی انجام میشوند یعنی از اول تحقیق درست و سیستماتیک را به دانشجو یاد نمیدهیم و این دانشجو استاد میشود و پس از آن نیز در مقالات خود همانگونه عمل میکند در حقیقت دانش زمینهای در برخی از رشتهها ضعیف است و به همین دلیل به سر همبندی میپردازند.
به نظر شما چرا اکثر مقالات دانشگاهی کاربردی نیستند؟
مشکلی که در این سیستم وجود دارد این است که تحلیلها بسیارالا بختکی انجام میشوند یعنی از اول تحقیق درست و سیستماتیک را به دانشجو یاد نمیدهیم و این دانشجو استاد میشود و پس از آن نیز در مقالات خود همانگونه عمل میکند در حقیقت دانش زمینهای در برخی از رشتهها ضعیف است و به همین دلیل به سر همبندی میپردازند.
متاسفانه سیستم دانشگاهی ما از ابتدا تنها برای نمایش ساخته شده است یعنی اصلا هیچ کس قصد ندارد به تحقیق بپردازد البته در برخی شرکتهای خصوصی دانشبنیان ممکن است تحقیق انجام شود، اما در برخی موارد فقط به دنبال رونمایی کار هستند و به درد جامعه نمیخورد. این نمایشی بودن بخش زیادی از بدنه علمی کشور را تشکیل داده است. ما اکنون حدود ۴۰۰ موسسه آموزش عالی داریم که تعدادی عضو هیئت علمی دارند. برخی از این اعضا بسیار بار علمی بالایی دارند، اما برخی دیگر در حکم سیاهی لشکر هستند. اما در جامعه ما خیلی خوب باشی یا سیاهی لشکر، خیلی تفاوت نمیکند واین اشکال کاراست.
از طرفی هم برخی اعلام میکنند چرا مقالات کاربردی نیستند در صورتی که در این موارد توجه نشده است که برخی از آنها شرایط کاربردی شدن را ندارد البته درست است که چاپ مقاله با کاربرد در جامعه باید موازی باشد، اما لازم است شرایط آن نیز فراهم باشد به عنوان مثال صنعت به دنبال علمی شدن نیست و به همین دلیل به سراغ دانشگاه نمیآید.
اما اگر واقعا تیم دانشگاهی تشکیل شود و کارجدی کنند باید مراحل زیادی بگذرانند البته خیلی از محققان با سختیهای که وجود دارد به چاپ مقاله میپردازند که برخی کاربردی است و برخی نیست آن هم دلیل دارد، در داروسازی ما مقاله کاربردی نداریم، زیرا ارائه داروی جدید نداریم. آن هم به این خاطر است که شرایط برای ما موجود نیست. کارخانههایی در دنیا کار میکنند که ده برابر دانشکده داروسازی ما پرسنل و نیرو کاردارند که با رقابتهای خاص سالی ده ، دوازده محصول جدید میدهند. مشکل اصلی اینجاست یعنی نباید خیالبافی کنیم که چرا مقاله کاربردی نیست.
از طرفی هم ما اصلاحا میگوییم پیشرفته هستیم، اما سنتی عمل میکنیم به خصوص در صنعت، زیرا به دنبال علم آن کار نیستند و، چون برای آنها هزینه بیشتری را دارد ترجیح میدهند به خرید فرمولها بپردازند تا این که سفارش ساخت دهند.
نظرتان درباره چاپ مقالات در مجلات بین المللی چیست؟
ملاکهای مقاله علمی برای چاپ در مجلات بینالمللی را خیلی از افراد رعایت نمیکنند و مقاله بازگردانده میشود در کشور هم ژورنالهایی در دانشگاهها وجود دارد، اما عموما مقالات اساتید و دانشجویان خود را چاپ میکنند که در بسیاری از آنها ملاکهای علمی رعایت نشده است. ای اسای هم یک ملاک است، که در بسیاری از موارد به چاپ مقالات ما به دلیل مسائل سیاسی نمیپردازند.
آییننامه ارتقاء اساتید در حوزه فرهنگی از حالت وتویی خارج شده است و مشکلات چندی را به وجود آورده، از نظر شما چه تغییراتی باید در این بخش ایجاد شود؟
بخش فرهنگی نیز با بحث کمی گرایی بیداد میکند به طوریکه اساتید موظف شدهاند تنها در کلاسهای فرهنگی شرکت کنند و از این طریق امتیاز یابند و مسایل مهمتر از جمله اعتقاد شخص به بحث حجاب و مسایل دینی دیگر که به وضوح عدم رعایت آنها در او دیده میشود ملاک نیست. میخواهم بگویم کمی بی فایده است که این نوع کلاسها برگزر میشو، چون بیشتر کمیت مورد توجه واقع شده است البته به صورت کامل نیز نمیتوان رها کرد؛ بنابراین بهتر است امتیاز بخش فرهنگی با توجه به رشته استاد مورد توجه واقع شود یعنی اگر شخصی در رشته موسیقی فعالیت میکند در بخش فرهنگی به مباحثی همچون غنا توجه شود. در صورتی که متاسفانه نه شخصی را داریم که این مسائل را به ستاد بیاموزد و نه فردی وجود دارد که این موضوع را مورد سنجش قرار دهد.
آییننامه ارتقاء اساتید آییننامه خوبی نیست در خیلی از جاهای دنیا ما اینگونه آییننامه نداریم. به نحوی که یک کمیتهای تشکیل میشود و بعد از چهار یا پنج سال به ارتقاء استاد میپردازند، همچنین شخص اگر ناتوان باشد از سیستم حذف میشود در صورتی که در آیین نامه فعلی ارتقاء اساتید چنین چیزی وجود ندارد.
به نظر شما وجود آییننامه ارتقاء اساتید به این نحو ضرورت دارد؟ برای جایگزینی آن چه پیشنهادی دارید؟
آییننامه ارتقاء اساتید آییننامه خوبی نیست در خیلی از جاهای دنیا ما اینگونه آییننامه نداریم. به نحوی که یک کمیتهای تشکیل میشود و بعد از چهار یا پنج سال به ارتقاء استاد میپردازند، همچنین شخص اگر ناتوان باشد از سیستم حذف میشود در صورتی که در آیین نامه فعلی ارتقاء اساتید چنین چیزی وجود ندارد. از طرفی هم هر روزه یک بند به آن اضافه میکنند که کار درستی نیست، زیرا شخصی تمام آن کارها را انجام داده است و پس از مدتی وقتی شما یک بند به آن اضافه میکنید باید دوباره به فراهم سازی شرایط ارتقاء بپردازد در صورتی که ارتقاء رتبه علمی تفاوت چندانی را نیز در حقوق شخص ایجاد نمیکند بنابراین شخص انگیزه خود را برای انجام فرایند ارتقاء از دست میدهد؛ بنابراین اگر یک کف و سقفی برای ارتقاء وجود داشته باشد که مبنای آن هم کیفی باشد و اساتید بعد از یک مدت به صورت خودکار ارتقاء یابند بهتر از آییننامه ارتقاء عمل خواهد کرد و دیگر این ماجراهای کلی رقابتهای ناسالم و ایجاد فرهنگ ناسالم ملاک نمیشود.
اگر هرم تمدنی را تصور کنیم ابتدا « امنیت » قرار میگیرد سپس عدالت و بعد آموزش ( منظور آموزش سخت و حسابشده و تربیت و شکوفایی استعدادهای نسلها است نه آموزش و شیوه کنکور کنونی...) و ورود شایستگان به عرصه مدیریتها که مفهومی بنام مشروعیت شکل میگیرد و سپس اقتصاد قدرتمند که یک ضلع از اضلاع کانون قدرت در جامعه را تشکیل میدهد و دیگر اضلاع جامعه فرهنگ و سیاست است که همه آنها بر یکدیگر تأثیری تعالی بخش میگذارند ... انچه من با عقل بسیار ناقص خود فهمیده ام اگرچه خداوند بندگانش را تنها نمیگذارد اما باید بیاد داشت که خداوند بزرگ با همه قدرتش میخواهد جهان با اراده و بهره گیری انسان از استعدادها و شکوفایی توانایی های خودش ساخته شود نه با معجزه اگرچه آنجا که از دست آدمی هیچ کاری بر نمیآید یقینا با دعای انسانها و خواست الهی حتما معجزه الهی رخ خواهد داد و مشکل حل خواهد شد شک نکنید ...
ارسال نظرات
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.